پیشنهادهای آرشNK (٢,٠٣٦)
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
دوستانی که فکر می کنند حرف فِ در قدیم در پهلوی یا پارسی یا فارسی میانه نبود می توانید این منبع که می فرستم یعنی کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک رو دوس ...
باز هم دوباره می گویم واژه خجالت صد در صد عربی است. در لغت نامه دهخدا گفت شده واژه خجالت معادل ابجد 1034 تعداد حروف 5 تلفظ xejālat نقش دستوری اسم تر ...
آقای رضا مدیاتک حرف درباره بلغور درست بنده اشتباه قبلا در حساب قدیم اصلاً بود در حساب قدیم خوب واژگان رو بررسی نمی کردم حرف شما درست بلغور یک واژه صد ...
تعریف لغوی تاریخ، سخاوی، واژه ی تاریخ عربیِ محض نیست، به نقل از ابومنصور جوالیقی #تاریخنویسی_در_ایران_باستان ابومنصور جوالیقی در کِتابُ المعَّرَب مِ ...
چرا اغوز خان چرا همه جا با ترک بد هستند چرا هیچ سایتی غذا ترکی نزده چرا؟! تاریخچه 5 هزارساله قرمه سبزی �قورمه سبزی� از کی اختراع شد؟ بنا به تحقیقات ت ...
هر وقت کسی چیزی ندارد یا منبع درست حسابی ندارد بهتر است به جای که این حرف غیر منطقی بزند منبع ارائه با حرف شخصی نزنند با چه منبع می گوید این منبع دست ...
دوستان ویدئو اگر دوست دارند ببینید لینک پایین می گذارم
واژه قیمه قرض گرفته شده از فارسی کلاسیک Qīma ( قیما، �گوشت چرخ کرده، گوشت چرخ کرده� ) ، احتمالاً در نهایت از ترکی عثمانی کیما، کیما پنجابی ( قیما ) / ...
واژه بی بی وام گرفته شده از سانسکریت बीबी ( بی بی ) ، � مادربزرگ . مادر یا مادر پدر جد می گویند منبع. Hanks, Patrick, editor ( 2003 ) , “Bibi”, in D ...
واژه قیمه قرض گرفته شده از فارسی کلاسیک Qīma ( قیما، �گوشت چرخ کرده، گوشت چرخ کرده� ) ، احتمالاً در نهایت از ترکی عثمانی کیما، کیما پنجابی ( قیما ) / ...
واژه شد معادل ابجد 304 تعداد حروف 2 تلفظ šad[d] نقش دستوری فعل اسنادی ترکیب ( اسم مصدر ) [پهلوی: شدّ] [قدیمی] مختصات ( شَ دّ ) [ ع . ] آواشناسی Sod ...
واژه می دکتر کزازی در مورد واژه ی "مَی " می نویسد : ( ( مَی: در پهلوی مَیْ. در ریشهٔ اوستایی آن به معنی نوش و انگُبین نیز هست. ) ) ( ( مستان صبح چ ...
واژه می دکتر کزازی در مورد واژه ی "مَی " می نویسد : ( ( مَی: در پهلوی مَیْ. در ریشهٔ اوستایی آن به معنی نوش و انگُبین نیز هست. ) ) ( ( مستان صبح چ ...
واژه شود. ( اِ ) مورچه کوچک. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . || پارچه داغ بسته شده بواسطه آتش. ( ناظم الاطباء ) . شود. [ ش ِ وِ ] ( اِ ) شبت. رستنیی با ...
دیدگاه داستان منطق غیر منطقی دوستان یادمان نرود پان یا تعصبی آدم های ضد ایرانی و تجزیه طلبی هستند یکی از نشانه بالحن طلب کارانه حرف زدن انگار شما دش ...
آقای مثلامحترم نمی دانم این اسمی شما هست یا خیر شما انگار واژگان عربی یا واژه قرآنی ناموس شما هستند واقعا شما آدم خیلی عجیب متعصبی هستی از عرب های خو ...
واقعا هروقت چیزی به اسم منطق نیست باید چه چیزی بگویم این همه منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی فرهنگ عمید فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی این ...
بنده با منبع حرف زدم اسم منبع پایین است بجز منبع اسم رو آوردن منبع فرهنگ عمید یکی منبع هست آبادیس گفت واژه رای عربی نیست من در شخصیت خودم خانوادم ترب ...
واژه مواقع معادل ابجد 217 تعداد حروف 5 تلفظ mavāqe' نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ موقع] مختصات ( مَ قِ ) [ ع . ] ( اِ. ) آواشناسی mavAq ...
واژه املت معادل ابجد 471 تعداد حروف 4 تلفظ 'omlet نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: omelette] مختصات ( اُ لِ ) [ فر. ] ( اِ. ) آواشناسی 'omle ...
واژه معمول معادل ابجد 186 تعداد حروف 5 تلفظ ma'mul نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [عربی] مختصات ( مَ ) [ ع . ] ( اِمف . ) آواشناسی ma'mul الگوی تکیه ...
واژه ساکی معادل ابجد 91 تعداد حروف 4 تلفظ sāki نقش دستوری اسم فامیل ترکیب ( اسم ) [انگلیسی: saki، مٲخوذ از ژاپنی] آواشناسی sAki الگوی تکیه WS شمارگا ...
منبع. لغت نامه دهخدا ساکی. ( اِ ) نوعی میمون کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن. و آن مخصوص امریکاست و شش نوع از آن در برزیل و پرو و م ...
واژه دلار معادل ابجد 235 تعداد حروف 4 تلفظ dolār نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [انگلیسی: dollar] مختصات ( دُ ) [ انگ . ] ( اِ. ) آواشناسی dolAr الگ ...
واژه نعنا معادل ابجد 171 تعداد حروف 4 تلفظ na'nā نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [مٲخوذ از عربی] [زیست شناسی] آواشناسی na'nA الگوی تکیه WS شمارگان هجا ...
واژه نعناع معادل ابجد 241 تعداد حروف 5 تلفظ na'nā' نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی] ‹نعنا، نانا، نانه› ( زیست شناسی ) مختصات ( نَ ) [ ع . ] ( ا ...
واژه آشغال معادل ابجد 1332 تعداد حروف 5 تلفظ 'āšqāl نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) ‹آشخال، آخال› [عامیانه] مختصات ( اِ. ) آواشناسی 'ASqAl الگوی تکیه ...
اشغال . [ اِ ] ( ع مص ) در کار داشتن کسی را. لغت ردی است یا کم یا جید و فصیح . ( منتهی الارب ) . و آن لغتی جَیّد و بقولی ردی است . در ردی بودن این لغ ...
واژه خب معادل ابجد 602 تعداد حروف 2 تلفظ xeb[b] نقش دستوری صفت ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: خبّ] [قدیمی] آواشناسی xob الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع ل ...
واژه سفیر معادل ابجد 350 تعداد حروف 4 تلفظ safir ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: سُفَراء] مختصات ( سَ ) [ ع . ] ( اِ. ) منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی ...
واژه هاکی معادل ابجد 36 تعداد حروف 4 تلفظ hāki نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [انگلیسی: hockey] ‹هوکی› ( ورزش ) مختصات ( اِ. ) آواشناسی hAki الگوی ...
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه محتسب معادل ابجد 510 تعداد حروف 5 تلفظ mohtaseb ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی] [قدیمی] مختصات ( مُ تَ س ) [ ع . ] ( اِفا. ) منبع لغت نامه دهخدا فر ...
واژه نسبی معادل ابجد 122 تعداد حروف 4 تلفظ nasabi نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت نسبی، منسوب به نسبَة ) [عربی: نسبیّ] مختصات ( نَ سَ ) [ ع . ] ( ص . ) ...
واژه منسوب معادل ابجد 158 تعداد حروف 5 تلفظ mansub نقش دستوری اسم ترکیب ( صفت ) [عربی] مختصات ( مَ ) [ ع . ] ( اِمف . ) آواشناسی mansub الگوی تکیه ...
واژه جیب معادل ابجد 15 تعداد حروف 3 تلفظ jib نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی: جَیب] مختصات ( اِ. ) آواشناسی jib الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع ...
واژه شاطر معادل ابجد 510 تعداد حروف 4 تلفظ šāter نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی] مختصات ( طِ ) [ ع . ] ( ص . اِ. ) آواشناسی SAter الگوی تکیه W ...
منبع. فرهنگ فارسی عمید
منبع. فرهنگ فارسی عمید
واژه آموزگار معادل ابجد 275 تعداد حروف 7 تلفظ 'āmuz[e]gār نقش دستوری اسم ترکیب ( صفت ) [پهلوی: āmožakār] مختصات ( زْ یا زِ ) [ په . ] ( ص . ) آواش ...
واژه تشویق معادل ابجد 816 تعداد حروف 5 تلفظ tašviq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . ) آواشناسی taSviq الگوی ...
واژه قحط معادل ابجد 117 تعداد حروف 3 تلفظ qaht نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( قَ ) [ ع . ] ( اِمص . ) آواشناسی qaht الگوی تکیه ...
به استناد آثار الباقیه ابوریحان بیرونی ساسانیان از نسل داریوش سوم هخامنشی بودند. بر اساس کتاب تاریخ بختیاری علی قلی بختیاری مردم بختیاری از نوادگان ...
به استناد آثار الباقیه ابوریحان بیرونی ساسانیان از نسل داریوش سوم هخامنشی بودند.
واژه لشکر از فارسی میانه lškl ( /laškar/ ) ، از پروتو - هند - ایرانی *Hrakš - ، از پیش - هند - اروپایی *h₂lek - s - ( �حفاظت کردن� ) . سانسکریت रक् ...
واژه فلش معادل ابجد 410 تعداد حروف 3 تلفظ feleš نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: fl�che] مختصات ( فِ لِ ) [ فر. ] ( اِ. ) آواشناسی feleS الگ ...
واژه خرافات معادل ابجد 1282 تعداد حروف 6 تلفظ xorāfāt نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ خُرافَة] مختصات ( خُ ) [ ع . ] ( اِ. ) آواشناسی xor ...
واژه تبریک معادل ابجد 632 تعداد حروف 5 تلفظ tabrik نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( تَ ) [ ع . ] آواشناسی tabrik الگوی تکیه WS شما ...
واژه افتتاح معادل ابجد 890 تعداد حروف 6 تلفظ 'eftetāh نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( اِ تِ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی 'eftet ...