پیشنهاد‌های پارسوماش بختیاری (١,٦٠٤)

واژه ساز معادل ابجد 68 تعداد حروف 3 تلفظ sāz نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) مختصات ( اِ. ) آواشناسی sAz الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 واژه ی سازاز ( ...

واژه توران از ریشه نام پسرانه تور� که دارد؛ از تور ( "شجاع" ) . این نام در اوستا گواهی شده است به عنوان 𐬙𐬏𐬌𐬭𐬌𐬌𐬀 ( Tūiriia ) ، مقایسه با سانسکر ...

پان تُرکیسم پان ترکیسم یک حرکت سیاسی و ایدئولوژی ملی گرایانه، توسعه خواهانه و افراطی شکل گرفته در اواخر سدهٔ نوزدهم و بیستم است که بر پایهٔ آن تمام ...

✅ تا #شلوار و #تنبان مان را هم ندزدیده اند ؛ ریشه یابی آنها را اینجا بذارم ! 🔺 شلوار واژه ی کهن ایرانی است که در کشورهای عرب زبان و ترک زبان منطقه ...

واژه سخت از فارسی میانه𐭮𐭠𐭤𐭨‎ ( saxt ) , 𐭮𐭤𐭨‎ ( saxt ) این واژه نه صد درصد بلکه هزار درصد پارسی است. منابع ها. فرهنگ بزرگ سخن فرهنگ لغت معین

واژه من معادل ابجد 90 تعداد حروف 2 تلفظ man نقش دستوری ضمیر فاعلی ترکیب ( ضمیر ) [پهلوی: man] مختصات ( ~. ) ( ضم . ) آواشناسی man الگوی تکیه S شما ...

خاتون واژه سغدی 𐫑𐫀𐫎𐫇𐫗 ( xʾṯwn /⁠xātūn⁠/، �بانو، لقب زن سغدی� ) . در نهایت از پروتوایرانیhwatā́wniH، a شکل مؤنث پروتوایرانی *hwatā́wā. مربوط به خ ...

واژه پاییز معادل ابجد 30 تعداد حروف 5 تلفظ pāy ( ' ) iz نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: pātež] ‹پاذیز، پادیز، پاریز، پاییز› مختصات ( اِ. ) آو ...

البته واژه توپ از پارسی میانه توه ( tuh, “layer” ) , ( twp /⁠*tōf⁠/, “layer” ) . از سنسکریت स्तूप ( stūpa ) . البته این واژگان هستند که توپ از ریشه ...

ایرانی ستیزی ایرانی ستیزی یا احساسات ضدایرانی، به احساسات و اعمالی که حاوی تبعیض، عملیات خصمانه، نفرت یا پیش داوری علیه ایران یا افراد مرتبط با ایر ...

واژه من ازپارسی میانه می آید 𐫖𐫗‎ ( مرد، �من ( اوایل ) ، من ( بعداً ) � ) ازپارس قدیم 🎶𐎶𐎴 ( m - n /⁠mana⁠/، �من� ) با سانسکریت मा ( mā، �من� ) ، ...

البته واژه سدا که درعربی این شکلی شده صدا وام گرفت از سانسکریتसदा ( sadā ) است این واژه صد درصد ریشه ی سانسکریت دارد . منبع. فرهنگِ سَنسکریت فارسی ...

واژه میوه معادل ابجد 61 تعداد حروف 4 تلفظ mive نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: mivak] مختصات ( وِ ) ( اِ. ) آواشناسی mive الگوی تکیه WS شمارگ ...

واژه من در زبان فارسی، من ضمیر شخصی منفصل برای اول شخص مفرد ( متکلم وحده ) است. در واقع اصل این کلمه باید در زبان فارسی امروز 'اَز یا اَژ می شد، اما ...

یک واژه ترکی است که به تازگی به حوزه زبان فارسی نفوذ کرده ، این واژه به معنی "باد معده ای که از مقعد با صدا خارج شود" می باشد و به افرادی که بسیار ض ...

واژه دیو معادل ابجد 20 تعداد حروف 3 تلفظ div نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: d�v] مختصات ( اِ. ) آواشناسی div الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع ...

واژه پارسی ماده از پارسی میانی و پهلوی m�dag آمده که خود از m�d گرفته شده ( به معنای مادر، زن ) و همریشه است با هندی mādā ( به معنای انسان ماده یا حی ...

واژهٔ دین در زبان های ایرانی ریشه دارد. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش های اوستا مکرر واژهٔ �دئنا� آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، ...

آیا واژه � مجوس � توهین به ایرانیان است ؟ 🔷 لفظ مجوس به هیچ وجه توهین نیست و این واژه معرب واژه اصیل ِ ایرانی maguš می باشد ( در کتیبه های هخامنشی ...

واژه قیچی معادل ابجد 123 تعداد حروف 4 تلفظ qeyči نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [ترکی] مختصات ( قِ ) [ تر. ] ( اِ. ) آواشناسی qeyCi الگوی تکیه WS شم ...

واژه طاق معادل ابجد 110 تعداد حروف 3 تلفظ tāq نقش دستوری اسم ترکیب ( صفت، قید ) [معرب، مٲخوذ از فارسی: تک] مختصات ( اِ. ) آواشناسی tAq الگوی تکیه ...

واژه قز معادل ابجد 107 تعداد حروف 2 تلفظ qaz[z] ترکیب ( اسم ) [عربی: قزّ، معرب، مٲخوذ از فارسی: کژ، جمع: قُزُوز] [قدیمی] مختصات ( قَ زّ ) [ معر. ] ...

واژه امید به ارث رسیده از پهلوی امید. [ اُ / اُم ْ می ] ( اِ ) در پهلوی ، اُمِت . در پازند، اُمِذ . ( از حاشیه برهان قاطعچ معین ) . آرزو. ( حاشیه بره ...

اسم: یا واژه اردک دگرگون شده واژه پهلوی ادرگ که اسم دخترانه است اسم دختر پادشاه ساسانی یزدگرد سوم بود منابع ها. استابن فندق، علی بن زید بیهقی ( ۱۳۶ ...

سومریان از اقوام باستانی ساکن در جنوب سرزمین کنونی عراق یعنی میانرودان ( سرزمین میانِ دو رود دجله وفرات ) و شمال خلیج فارس بودند. ایشان از جمله در شه ...

واژه باغ معادل ابجد 1003 تعداد حروف 3 تلفظ bāq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: bāy] مختصات ( اِ. ) آواشناسی bAq الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 من ...

واژه باغ از پارسی میانه 𐭡𐭠𐭢 ( bāɣ ) ، از پارسی باستان *bāgah ( "باغ، باغ" ) ، از پروتوایرانی *bāg�h، از پیش هندی - ایرانی *bʰāg�s ( "بخش، سهم، تخص ...

واژه قدرت معادل ابجد 704 تعداد حروف 4 تلفظ qodrat نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: قدرة] مختصات ( قُ رَ ) [ ع . قدرة ] ( مص ل . ) آواشناسی ...

واژه خدا معادل ابجد 605 تعداد حروف 3 تلفظ xodā نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: xvatāy] ‹خدای› مختصات ( خُ ) [ په . ] ( اِ. ) آواشناسی xodA ال ...

واژه سلام معادل ابجد 131 تعداد حروف 4 تلفظ salām نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی] مختصات ( سَ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی salAm الگوی تکیه WS ...

بهترین واژه جایگزین به جای واژه ی صد درصد عربی خط واژه پهلوی کَت است. منابع. فرهنگ کوچک زبان پهلوی فرهنگ زبان ایرانی باستان تاریخ خط نوشته اندرو را ...

اواژه شیر از پارسی میانه 𐫢𐫃𐫡‎ ( šgr /⁠šagr، šēr⁠/، در عربی می شود أسد درترکی می شود اصلان این یعنی هزار در صد درصد پارسی است. منابع ها. فرهنگ کو ...

واژه دودمان معادل ابجد 105 تعداد حروف 6 تلفظ dud[e]mān نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: dutakmān] مختصات ( دِ ) ( اِمر. ) آواشناسی dudmAn الگو ...

واژه قرمز در پارسی امروزی نام دیگر این رنگ، �قرمز� است. واژه قرمز خود معرب شده واژه های �کرمست� و �کرمیر� ( سرخ، زرشکی ) است که در زبان پارسی میانه ( ...

واژه چادر معادل ابجد 208 تعداد حروف 4 تلفظ čādor نقش دستوری اسم ترکیب ، قدیمی: čādar ( اسم ) [سنسکریت] مختصات ( دُ ) ( اِ. ) آواشناسی CAdor الگوی ت ...

واژه آب از پارسی میانه ʾp̄ ( āb ) ، از پارسی باستان 𐎠𐎱𐎡𐎹𐎠 اوستایی 𐬀𐬞‎ ( ap ) ) درعربی می شودماء این واژه یعنی آب صد در صد پارسی است. منابع ها ...

جناب مهدی کشاورز در منابع می گویند واژه دایی از ترکی وام گرفته شد ولی اگر پارسی است من خیلی خیلی قانع شدم من یک جا اشتباه کردم واژه قزی یا قز قیز ای ...

پان ترکیسم در ایران پان ترکیسم در ایران پدیده ای سیاسی و متأخر است که از نظر برخی نخستین شکل گیری آن در ایران بر اساس استفادهٔ ابزاری اتحاد جماهیر شو ...

واژه سنجر معادل ابجد 313 تعداد حروف 4 تلفظ sanjar نقش دستوری اسم خاص اشخاص ترکیب ( اسم ) [ترکی] [قدیمی] مختصات ( سَ جَ ) [ تر. ] ( اِ. ) آواشناسی ...

نام این گیاه در زبان عربی ذرت و بلال است. در فرهنگ دهخدا آمده نام پارسی این گیاه در گویش خراسانی و فارسی افغانستان "جواری" است ولی واژهٔ عربی آن، ذرت ...

واژه بودن معادل ابجد 62 تعداد حروف 4 تلفظ budan ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: būtan] ‹بُدَن› مختصات ( دَ ) [ په . ] ( مص ل . ) منبع فرهنگ فارسی معین ...

واژه عشق معادل ابجد 470 تعداد حروف 3 تلفظ 'ešq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( اِمص . ) آواشناسی 'eSq الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 ...

واژه پاره معادل ابجد 208 تعداد حروف 4 تلفظ pare نقش دستوری صفت ترکیب ( اسم ) [پهلوی: pārak] مختصات ( رِ ) [ په . ] ( اِ. ) آواشناسی pAre الگوی تکی ...

قرض ترکی: ترکی dayı و آذربایجانی را مقایسه کنیددائی قزی . [ ق ِ ] ( اِ مرکب ) مرکب از �دائی �، به معنی برادر مادر و�قز�، به معنی دختر ( ترکی ) و یاء ...

واژه شب از پارسی میانه 𐭱𐭯 / 𐭫𐭩𐭫𐭩𐭠 ( šab ) ( LYLYA / šp ) از پارسی باستان: 𐎧𐏁𐎱 ( xšap - ) از پیش - ایرانی ( مقایسه شود با: 𐬑𐬴𐬀𐬞𐬀𐬥 ( xš ...

واژه خواهر معادل ابجد 812 تعداد حروف 5 تلفظ xāhar نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: xvāhar] مختصات ( خا هَ ) [ په . ] ( اِ. ) آواشناسی xAhar ال ...

واژه چی ریشه شناسی 1 از پارسی میانه . 𐭬𐭤‎ čē “what, which” ) ریشه شناسی 2 از ترکی آذربایجانی - �i یا ترکی عثمانی ـجی‎ ( - ci ) ، از ترکی اولیه ...

واژه اهریمن معادل ابجد 306 تعداد حروف 6 تلفظ 'ahriman نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: ahriman] ‹آهریمن، آهرامن، آهرمن، آهریمه، آهرن، اهرامن، اه ...

واژه جهان از فارسی میانه ( gyhʾn' /⁠gēhān⁠/، دنیوی، جهان� ) ، از زبان پیش ایرانی *gaythānām، شکل جمع تخلصی پروتوایرانی *gay - θā - ( �زنده ، هستی� ) ...

واژه آتش معادل ابجد 701 تعداد حروف 3 تلفظ 'ātaš نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: ātarš, ātaš] ‹آتیش، آدیش› مختصات ( ~ِ بَ ) ( اِمر. ) آواشناسی ...