پیشنهاد‌های آرش کیانی (٧,٩٩٩)

بازدید
٤,٥٤٣
تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد

در پاسخ تورک اوغلان به تو چه به تو ربطی نداره چه طور ارسال می کنم درضمن من چقدر می فرستم دوست دارم این طور می فرستم به توچه محتوای من مند مفید هستند ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خورشت چغرتمه یا چخرتمه یکی از غذاهای شناسنامه دار و قدیمی استان گیلان است که در مناطق مختلف این استان به روش های متفاوتی تهیه می شود

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی چغر تمه از ریشه ی چهار واژه ی چه و غر ته مه فارسی هست خود واژه ی غر ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

بنده چنین واژه چغرماق و چیغیر در کتاب دیوان لغات الترک ندیدم نبود و نخواهد بود یه صفحه همین طور قرار می دهم صفحه ۵۷۲

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی چغرمه از ریشه ی سه واژه ی چه و غر و مه فارسی هست خود واژه ی غر از ریش ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چنین واژه ی به اسم چغر در کتاب منبع. عکس فرهنگ لغت ترکی به فارسی شاهمرسی نبود و نخواهد بود بنده یه صفحه ۴۷۳ طور قرار می دهم.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی چغر از ریشه ی دو واژه ی چه و غر فارسی هست خود واژه ی غر از ریشه ی واژ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا واژه ی دادگاه از ریشه ی واژه ی دات اوستایی هست. لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید واژه ی دات. [ ت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا در کتاب این کتاب فرهنگ واژه های اوستا واژه ی پسر از ریشه ی واژه ی پیسر فارسی هست لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید زبان های ترکی�در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ق حرف بیست وچهارم در الفبای فارسی، حرف بیست ویکم در الفبای عربی ( قاف ق ) و نوزدهمین حرف از حروف الفبای عبری ( کوف ק ) است. در اغلب گویش های زبان فا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

یورتمه. [ م َ / م ِ ] ( ترکی ، اِ ) نوعی از رفتار اسب ( ظاهراً از یورمق یا یورتمق ترکی به معنی اعیاء و خسته کردن ) . ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . یرتمه. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاکوتی. ( اِ ) آویشن. گیاهی است که آن را به عربی سعتر خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . هدایت گوید: �کاکوتی بر وزن یاقوتی � در برهان و ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

قوچ. ( ترکی ، اِ ) گوسفند شاخ دار جنگی را گویند. ( آنندراج ) ( برهان ) . میش شاخ دار نر. ( فرهنگ نظام ) . قچ. کبش ( معرب آن ) . ( حاشیه برهان چ معین ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قشلاق. [ ق ِ ] ( ترکی - مغولی ، اِ ) جاهای گرم که زمستان در آن به سر برند، و آن را به عربی مشتاة خوانند. و ییلاق ضدقشلاق است. ( آنندراج از غیاث اللغا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قرمساق. [ ق ُ رَ ] ( ترکی ، ص ) هرکه زن خود را به دیگران بدهد. ( آنندراج ) . آنکه دلالی نامشروع زنان کند. جاکش. و در تداول امروز به ضم راء است منبع. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

قبرغه. [ ق َ رُ غ َ / غ ِ ] ( ترکی ، اِ ) دنده. پهلو. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( لغت محلی شوشتر ذیل کلمه ریگ ) . ضلع. || استخوان پهلو و دنده. ( ن ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قابوق. ( ترکی ، اِ ) قاپوق. قشر. پوست. منبع. لغت نامه دهخدا فرهنگ معین

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قاپو. ( ترکی ، اِ ) دروازه. ( آنندراج ) . منبع. لغت نامه دهخدا فرهنگ معین

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سقلمه. [ س ُ ق ُ م َ / م ِ ] ( ترکی ، اِ ) ضربه ای که با نوک ابهام زنند آنگاه که انگشتان را فراهم آرند. مشت گره کرده برای زدن کسی. ( یادداشت مؤلف ) ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دیلماج. ( ترکی ، ص ، اِ ) ترجمان. مترجم. سخن گزار. تیلماجی. ( یادداشت مؤلف ) . کسی که از زبانی بزبان دیگر ترجمه کند. ظاهراً ترکی است و اصل آن �دیلیم ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چمباتمه. [ چ ُ م َ / م ِ ] ( ترکی ، اِ ) در تداول تهرانیان ، به معنی نوعی و شکلی از نشستن است روی دو پا. و بیشتر با فعل زدن و نشستن ترکیب شود. چندک. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چوماق. ( ترکی ، اِ ) رجوع به چماق شود. منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چماق. [ چ ُ ] ( ترکی ، اِ ) گرز آهنین شش پره را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) . گرز آهنی شش پهلو. ( غیاث ) . گرز آهنین شش پره. ( ناظم الاطباء ) . شش پ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چولاق. ( ترکی ، ص ) صورتی از چلاق. رجوع به چلاق شود. ( صفت ) کسی که دست یاپای شکسته یا بریده دارد ( و بیشتر در پا مستعمل است ) . صورتی از چلاق من ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چلاق. [ چ ُ ] ( ترکی ، ص ) آدمی شل. ( آنندراج ) . چلاغ. در ترکی �چولاق � به معنی دست شکسته است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ) . ترکی است ، به معنی اشل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چقر. [ چ َ ق َ ] ( ترکی ، اِ ) شرابخانه. ( آنندراج ) . میخانه و شرابخانه و میکده. ( ناظم الاطباء ) : ز واقفان چو نداند که یار در چقر است بسوی مدرسه س ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

باجناق. [ ج َ ] ( ترکی ، اِ ) رجوع به باجناغ شود. [ تر. ] ( ص . اِ. ) = باجناغ : دو مردی که با دو خواهر ازدواج کرده باشند، هم ریش . منبع. لغت نامه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( آیل ) آیل. [ ی ِ ] ( ع ص ) آب ستبر چرکین. || شیر ستبر. || هر چیز ستبر از روغن و عسل و جز آن. ج ، اُیَّل. و آیل صورت فارسی ِ آئل است. آیل. [ ی ِ ] ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اوماج. ( ترکی ، اِ ) اماج. ( شرفنامه منیری ) . خمیرهای خرد به اندازه ماشی یا عدسی که از آن آش اماج کنند. ( یادداشت مؤلف ) . آرد هاله. ( صراح ) . سخی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

اردو. [ اُ ] ( ترکی ، اِ ) مجموع سپاهیان با تمام لوازم آن که بجانبی گسیل دارند. مجموعه قشون و لوازم او در سفر. ( شعوری ) . لشکر پادشاهی. ( غیاث اللغا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چخماق. [ چ َ ] ( ترکی ، اِ ) آتش زنه ، و آن را به ترکی �چقماق � گویند. ( آنندراج ) . چخماغ. بمعنی آتش زنه. ( از ناظم الاطباء ) . آتش باره. ( فرهنگ نع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باتلاق. ( ترکی ، اِ ) کلمه ترکیست ، بمعنی زمینی که آب بسیار همیشه آنرا گلناک دارد بدان حد که پای یا تن آدمی و ستور در آن فروشود. لجن زار. مرداب. زمین ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عکس نمی توانم بفرستم لطفا آبادیس را درستش کنید چقدر خراب می شود چرا خیلی سرعت آبادیس گنده لطفا درستش کنید.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخته از ریشه ی واژه ی تیشه به گفت کتاب فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی فارسی هست تاباق همین طور فارسی هست. طهران، ته ران تهران فارسی اطو، �ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخته از ریشه ی واژه ی تیشه به گفت کتاب فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی فارسی هست تاباق همین طور فارسی هست. طهران، ته ران تهران فارسی اطو، �ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طهران، ته ران تهران فارسی اطو، �اتو و اتون فارسی اطاق، اتاق ترکی طاق، تاق فارسی اصلان اسلان ترکی ( شیر بیشه در ضرب المثل فارسی ) ، صابون سابون سابید ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طهران، ته ران تهران فارسی اطو، �اتو و اتون فارسی اطاق، اتاق ترکی طاق، تاق فارسی اصلان اسلان ترکی ( شیر بیشه در ضرب المثل فارسی ) ، صابون سابون سابید ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

طاق فارسی اصلان ترکی به فارسی شیر ( شیر بیشه ضرب المثل فارسی ) ، صابون سابون از ریشه سابیدن فارسی، حوله عربی، صدا و سدا و فارسی هست تخته واژه ی فارس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد

ضرب المثل شیر بیشه یک ضرب المثل ایرانی دیگه مال خودشان خیلی جالب هست بر اساس فرهنگ واژه های اوستا لینک پایین قرار می دهم حرف حرف های فارسی از قدیم ...