تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

همان ( لنگر انداختن ) فارسی است به معنای جایی زیاد ماندن و جا خوش کردن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

بُنمایه، بُن مایه ( جمع: بن مایه ها، بن مایگان ) به جای منبع و مأخذ و مرجع و رفرنس و منابع و مآخذو مرجع ها امروزه بخوبی بکار می رود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشوری با یک نام برآمده از اشتباهی تاریخی پس از جنگ جهانی نخست بر روی سرزمین باستانی آناتولی که پس از تهاجم و سلطه تازی و تاتار طی صدها سال بیشتر مردم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

هال = آرامش و خوشی ( یک ویژگی درونی ) دلش گشت پر آتش از مهر زال از او دور شد خورد و آرام و هال یا شب آمد پر اندیشه بنشست زال به نادیده بر گشت بی خور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خون ریشه در زبان های کهن ایرانی دارد. در اوستا: وُهون: vohun برای نمونه در وندیداد فرگرد ۴ بند ۳۴ آمده: ای دادار جهان استومند ای اشون کسی که دیگری را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

یوغ yoke از کهن واژگان هندواروپایی و آریایی است. در اوستا yug و yukh و در سانسکریت yug است و به همین معناست. در مهر یشت میترا ( مهر ) اسب هایش را به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه هرچه هست ریشه ایرانی دارد. اوستایی ( وِرِثرَ ) پهلوی ( واریش )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برابر پارسی: چهره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

برابر فارسی: پژوهش نامه ( پژوهه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

برابر پارسی: آدینه، ناهید روز این روز در فرهنگ های باستانی به گوی آسمانی ناهید ( زهره یا ونوس ) پیوند داده شده و در نام لاتین Dies Veneris روز ونوس ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اوستایی: ish ishka نیاهندواروپایی: ais ( خواستن و آرزو کردن ) این واژه با ask ( درخواست کردن و پرسیدن ) انگلیسی همریشه می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

همان ( لِنگ ) فارسی است که معنای پا می دهد ( هم ریشگی زبان های هندواروپایی ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کاسپین قزوین نامیدن این شهر مانند این است که کاسی ها را قازی و دریای کاسپین را دریای قزوین و کاشان را قازان بنامیم. نیکو است این نام زنده شود تا یاد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

آذر = آتر ( آتش ) : عنصری پاک و فرشته ای است در ایران باستان. بایجان = معرب ( بایگان ) جایگاه پاسداشت آتش.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یک نام زیبای جهانی و از زبان های فراگیر هندواروپایی است و برای این گونه نام های فرازبانی ریشه ایرانی و یونانی، اسلاو و اروپایی معنایی ندارد و در همه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

واژه ( آقا ) همان ( هخا ) است که برخی از مردم روستایی به ویژه در گذشته ( هاخا ) می گفتند. واژه ( هخامنش ) که بر پایه آنچه امروزه می گوییم ( آقا منش ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نیک: خوب، پسندیده، نیکو، خوش، بی آک یک واژه از زبان های هندو اروپایی با کاربرد فراگیر و جهانی. ریشه در پهلوی: nivak زبان های آریایی: ni اوستایی و ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نامگذاری از پهلوی: ker برابرهای دیگر: شرمگاه - زهار ریشه اوستایی: kar ( کاریدن ( کاشتن ) ، کردن ) می بینید که در زبان ارجمند ما ایرانیان چه اندازه ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آرمان آر مان ( من ) = اندیشه آریایی = مرد آریایی ( از بهترین نام ها برای مردان ایرانی است ) . یک برابر خوب برای واژه ( هدف ) در پارسی امروز نام کشو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برابر پارسی: نگارگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

این واژه را بخوبی به جای ( ولی ) ، ( ولیکن ) ، ( لیکن ) ، ( لاکن ) و ( اما ) می توان بکار برد و معنای امروزی اش هم همین است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مردم تالش مردمی هستند که به زبان تالشی سخن می گویند. با نگاه به زبان تالشی که از زبان های هندواروپایی شاخه ایرانی و از کهن ترین آن هاست ( شاید مادی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ساعت به معنای زمان = گاه ساعت به معنای زمان سنج = گاه نما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

واژه ( ریال ) یک واژه هندواروپایی است که از واژه ( reg ) در زبان نیا هندو اروپایی سرچشمه گرفته است. این واژه ( reg ) به معنای ( حرکت در راه راست یا م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خانم یا خانوم بخش ( خان ) می تواند ریخت نوین تری همریشه با واژه ( زن ) یا ( ژن ) و ( ژین ) در زبان های گوناگون ایرانی و هندواروپایی باشد که سپس دگرگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

هوا برگرفته از فرشته هوا و باد آرین های باستان ( وایو ) هندی ها هنوز خود واژه ( وایو ) را بکار می برند زیرا این فرشته در هندوستان جایگاه بالایی داشت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ساعت = گاه دقیقه شصتک گاه است دقیقه = گاه شصتک = گاهک برای دقیقه گاهک یا شصتک را می توان بکار برد که چون شصتک ثانیه را نیز در بر می گیرد ( ثانیه = یک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

صفت = ویژگی، نهاد صفت ( دستور زبان ) = فروزه واژه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اوپَرَتات ( اوستایی ) که برای آن ریشه op در زبان نیا هندواروپایی در نظر گرفته شده و ریشه واژه هایی مانند operate، operator، operation و . . . می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نبود جایگزینی شایسته برای واژه های بیگانه غیبت، عدم و فقدان کاربرد امروزی آن بیشتر محدود به نیروهای نظامی ( ارتشی ) است و به معنای ( غیبت ) در محل خد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

پیر مغان پیامبر ایران باستان زرتشت می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برابر پارسی = بهرام روز یا بهرام شید روز سه شنبه در فرهنگ های باستانی به گوی آسمانی بهرام ( مریخ یا مارس ) پیونده داده شده و در واژه لاتینDies Martis ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کجایی = کوشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Chamber همان چنبر و چنبره فارسی است ( پهلوی: چنبر ) . یک بخش برجسته، یک برجستگی کلاف مانند، برجستگی اتاق مانند شگفت است که واژه نامه های ما گاهی هر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

زندگی پهلوی: zindagih ( زیندَگی ) در زبان تاتی و تالشی هنوز به همین صورت تلفظ می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برابر پارسی = تیر روز این روز در فرهنگ های باستانی به گوی آسمانی تیر ( عطارد یا مرکوری ) پیوند داده شده و در واژه لاتین Dies Mercurii به معنای روز مر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

�آیین� که در فارسی امروز هم به همین مفهوم ( قانون ) کاربرد دارد. واژه �داد� همچنان در فارسی امروزی کاربرد دارد و معنای آن برابری و عدل است و نه قانو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بدست، از سوی، به یاریِ، به روش، از راه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نام جاویدان دریای پارس این نام را نخستین بار داریوش بزرگ در سنگنوشته های ساخت آبراه سوئز آورده است. ( شاخاب ) برابر شایسته ای نیست. چرا؟ زیرا این و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( سان ) و ( سون ) : در زبان های تالشی و آذری پهلوی نیز همانند آنچه در زبان انگلیسی و دیگر زبان های اروپایی هست این واژه به کودک و بچه کوچک گفته می شو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ریزه کاری ها چند و چون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

برابر پارسی آدم، انسان، بشر، هیومن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

درست، بی کم و کاست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نشاط از ( نیخشاد ) پهلوی گرفته شده با واژه شادی هم خانواده بوده و ایرانی است. شایسته است که آنرا نشاد یا نشات بخوانیم و بنویسیم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جزا، سزا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

همین چیزی است که امروزه ( حال ) می گوییم و اندریافت درونی یا شرایط و وضعیت درونی است. برای نمونه می گوییم ( دیگر حالی برایم نمانده ) یا ( حال شما چطو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

بیک = لیک، ولیکن بِیک = ریختی است نوین از ( بَگَ یا بَغَ ) از زبان های باستانی ایران به مینوی ( خدا، سرور و بزرگ ) . این واژه کهن ایرانی ریخت های دیگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

معنای اصلی این واژه همان معنای ( پیچ ) : اندازه یا میزان شیب یا سرازیری یا چرخش در زبان فارسی است ( همریشگی واژه های هندو اروپایی ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

اوستایی = buna پهلوی = bun پارسی = bon

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

برابر پارسی: دنباله