تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 واکاو، کاوا، کاوشگر، دانشگر، وارست، واجو، جوینده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇸🇦 : ∆ پیشواز ⟡ به پیشواز میهمانان رفتیم و آنان را گرمابخش درون خانه آوردیم. ∆ خوشامد ⟡ خوشامد گفتن به ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇸🇦 : ∆ نگر ⟡ آن رخداد را به نگر او رساندم. ∆ آگین ⟡ پگاه از این رویداد آگین شد. ∆ آگاهی ⟡ آن رخداد را ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واکاوی واژه همخانواده و دگرش یافته واژه وارد در زبان عربی. “وا” به سان یک پیشوند، توی فارسی کهن چم “باز” یا “جدا” یا نمون های همسان رو داشته. “رد” ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

واکاوی واژه “وا” به سان یک پیشوند، توی فارسی کهن چم “باز” یا “جدا” یا نمون های همسان رو داشته. “رد” هم که خب روشنه، به چم گذشتن یا رد شدنه. این واژ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

واکاوی واژه “وا” به سان یک پیشوند، توی فارسی کهن چم “باز” یا “جدا” یا نمون های همسان رو داشته. “رد” هم که خب روشنه، به چم گذشتن یا رد شدنه. این واژ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

∆ ریشه فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) چم: سنجیدن، اندازه گیری ∆ دگرش ( سیر تحول ) تاریخی: فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) فارسی میانه: vazan ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

∆ ریشه فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) چم: سنجیدن، اندازه گیری ∆ دگرش ( سیر تحول ) تاریخی: فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) فارسی میانه: vazan ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

∆ ریشه فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) چم: سنجیدن، اندازه گیری ∆ دگرش ( سیر تحول ) تاریخی: فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) فارسی میانه: vazan ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

∆ ریشه فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) چم: سنجیدن، اندازه گیری ∆ دگرش ( سیر تحول ) تاریخی: فارسی باستان: vazaiti ( وَزَئیتی ) فارسی میانه: vazan ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناروا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 همه سر، همه سار، سراپا، سراسر، همه سویه، ژرفوار، همه باره، همه سویه، همه جوره، یکپی، یکسر، سربسر، یکدست، همواره، رگ و ریشه وار، ریش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 همه سار، سراپا، سراسر، همه سویه، ژرفوار، همه باره، همه سویه، همه جوره، یکپی، یکسر، سربسر، یکدست، همواره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نفرین: فارسیه و ریشه در کهن ترین زبان های ایرانی داره. نفرت: از زبان عربی وام گرفته شده و ریشه ناایرانی داره.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نفرین: فارسیه و ریشه در کهن ترین زبان های ایرانی داره. نفرت: از زبان عربی وام گرفته شده و ریشه ناایرانی داره.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناروا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناروا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 در پهلوی: “دوژوک” ( dužōk ) از “دوژ” ( بد، ناپسند ) “اوک” ( گفتار ) : به چم گفتار ناپسند و توهین آمیز. “اگره شیک” ( agarēšīk ) ...

پیشنهاد
٠

∆ “خدایا، در فرج ( ظهور ) ولیّت و شادی ( دل ها ) تعجیل کن. ” یه مقدار بیشتر توضیح بدم: اللهم ( Allahumma ) : “خدایا” - این کلمه در اصل “یا الله” بو ...

پیشنهاد
٠

خدایا، در فرج ( ظهور ) ولیّت و شادی ( دل ها ) تعجیل کن. 🤲🏻💚

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ ارج، ارجش، بها، تایی، سنج ∆ ارز = بها، ارج، سنج ∆ ارزش = سنجه، بها ∆ هم ارز = برابر، همتا ∆ کم ارزش = ارزان، کم بها ∆ بی ارزش = ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ ارج، ارجش، بها، تایی، سنج ∆ ارز = بها، ارج، سنج ∆ ارزش = سنجه، بها ∆ هم ارز = برابر، همتا ∆ کم ارزش = ارزان، کم بها ∆ بی ارزش = ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ ارج، ارجش، بها، تایی، سنج ∆ ارز = بها، ارج، سنج ∆ ارزش = سنجه، بها ∆ هم ارز = برابر، همتا ∆ کم ارزش = ارزان، کم بها ∆ بی ارزش = ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ ارج، ارجش، بها، تایی، سنج ∆ ارز = بها، ارج، سنج ∆ ارزش = سنجه، بها ∆ هم ارز = برابر، همتا ∆ کم ارزش = ارزان، کم بها ∆ بی ارزش = ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ ارج، ارجش، بها، تایی، سنج ∆ ارز = بها، ارج، سنج ∆ ارزش = سنجه، بها ∆ هم ارز = برابر، همتا ∆ کم ارزش = ارزان، کم بها ∆ بی ارزش = ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ ارج، ارجش، بها، تایی، سنج ∆ ارز = بها، ارج، سنج ∆ ارزش = سنجه، بها ∆ هم ارز = برابر، همتا ∆ کم ارزش = ارزان، کم بها ∆ بی ارزش = ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ ارج، ارجش، بها، تایی، سنج ∆ ارز = بها، ارج، سنج ∆ ارزش = سنجه، بها ∆ هم ارز = برابر، همتا ∆ کم ارزش = ارزان، کم بها ∆ بی ارزش = ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 پدیدار، پیش آورد، آوردش، روآوری، پیش آور، فرادش، فرآورش، فرآور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش نهاد، پیش نهادن، رونما، نمایش، دیدده، نهادش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمایش، نشاندهی، دیددهی، دیدار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ حرف: واژ، واج ∆ کلمه: واژه ∆ عبارت، جمله: گفتار، واگفت، گزار، گزاره ∆ معنی، معنا: چم، چمار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ حرف: واژ، واج ∆ کلمه، لغت: واژه ∆ عبارت، جمله: گفتار، واگفت، گزار، گزاره ∆ معنی، معنا: چم، چمار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ حرف: واژ، واج ∆ کلمه: واژه ∆ عبارت، جمله: گفتار، واگفت ∆ معنی، معنا: چم، چمار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ حرف: واژ، واج ∆ کلمه، لغت: واژه ∆ عبارت، جمله: گفتار، واگفت ∆ معنی، معنا: چم، چمار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ها🇮🇷 ∆ حرف: واژ، واج ∆ کلمه: واژه ∆ عبارت، جمله: گفتار، واگفت ∆ معنی، معنا: چم، چمار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇸🇦 : کاربست، وادار، وانهش، نهش، نهادن، برنهش، همبست، برتن، برساز، وابست، بار، بار کردن ∆ آوش ⟡ فرمانده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇸🇦 : کاربست، وادار، وانهش، نهش، نهادن، برنهش، همبست، برتن، برساز، وابست ∆ آوش ⟡ فرمانده آوش خواسته هایش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

روشنی، روشنایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه این واژه از “تاپ” ( tāp - ) در ایرانی باستان میاد که به چم گرما و درخشش بوده. در گذر زمان: اوستایی: “تاپ” ( tāp - ) پهلوی: “تافتن” ( tāftan ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه این واژه از “تاپ” ( tāp - ) در ایرانی باستان میاد که به چم گرما و درخشش بوده. در گذر زمان: اوستایی: “تاپ” ( tāp - ) پهلوی: “تافتن” ( tāftan ) ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه “رس” از “رَئِس” ( raēs - ) اوستایی میاد در پهلوی به چهر “رسیتن” ( rasītan ) بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه “رس” از “رَئِس” ( raēs - ) اوستایی میاد در پهلوی به چهر “رسیتن” ( rasītan ) بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه “رس” از “رَئِس” ( raēs - ) اوستایی میاد در پهلوی به شکل “رسیتن” ( rasītan ) بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه “بوییدن” از ریشه باستانی “بود” ( bōd - ) میاد که در پارسی باستان و اوستایی بوده. در پارسی میانه ( پهلوی ) به چهر “بوییتن” ( bōyītan ) در اومده.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه “بوییدن” از ریشه باستانی “بود” ( bōd - ) میاد که در پارسی باستان و اوستایی بوده. در پارسی میانه ( پهلوی ) به شکل “بوییتن” ( bōyītan ) در اومده.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

از ریشه فارسی باستان “hvap” یا “xvap” میاد تو اوستایی بهش میگفتن “xvafna” تو پهلوی ( فارسی میانه ) شده بود “xwāb”

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی: این واژه از ریشه فارسی باستان “pišar - ” میاد در پهلوی ( فارسی میانه ) به چهر ( شکل ) “pešār” بوده از دو بخش برساز ( تشکیل ) شده: “pi - ” ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

همگر، همگری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر سه واژه موافق، موافقت و توافق🇸🇦 : ∆ همسو ⟡ من با اندیشه های تو همسو هستم ∆ یکروی ⟡ در این کار یکروی شدیم ∆ همرا ⟡ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

همگری، همگرا، همگرایی، همرس، واگرایی