پیشنهادهای ارمیا (٦٢٦)
برابرنام ها ∆ آرامگر، رامگر، روشنا، آلاله، رامشگر، آسودار، دلسار، مهرافزا نرم خو، دل آسا، دل آرا، آسایش زا، دل آویز، مهرآگین، دل انگیز مهرپرور، مه ...
برابرنام ها ∆ آرامگر، رامگر، روشنا، آلاله، رامشگر، آسودار، دلسا، دلسار، مهرافزا نرم خو، دل آسا، دل آرا، آسایش زا، دل آویز، مهرآگین، دل انگیز مهرپر ...
برابرنام ها ∆ دلبر، ناب، رخشان، نازبانو، روشنا، آلاله، نازان، دلنواز
برابرنام ها ∆ پریسان، پری گون، فرشتک، ناب، رخشان، نازبانو، روشنا، آلاله، ناپلید، پاکیز، سپنتا، پاک، دلآرا، نازان
مام شیر، شیرآور، شیرزا، شیرمام، شیرآ، برشیر
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
برابرواژه ها🇮🇷 در اوستایی “سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت” در پهلوی ( فارسی میانه ) : “رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد” ...
هماکنش، همکنشی، درکنش، اندرکنش، درمکنش، برهمکنش، براهمش
ریشه یابی این واژه همساره ( مرکب ) فراوری = ۱. فرآوری/ ۲. فراآوری ∆ اگر ۱. درست باشد: فر = شکوه، زیبایی، بها - آوری = آوردن، زادن به چم �همش ( ترک ...
برابر واژه ها🇮🇷 ∆ تولید: فرآیش ∆ تولیدکننده: فرآور ∆ محصول: فرآورده
برابر واژه ها🇮🇷 ∆ تولید: فرآیش ∆ تولیدکننده: فرآور ∆ محصول: فرآورده
برابر واژه ها🇮🇷 ∆ تولید: فرآیش ∆ تولیدکننده: فرآور ∆ محصول: فرآورده
برابر واژه ها🇮🇷 ∆ تولید: فرآیش ∆ تولیدکننده: فرآور ∆ محصول: فرآورده
سازگری، سازاگری، سازه گری، سازه گرایی
سازاک، سازکار، سازیک، سازکنش
برابرواژه ها🇮🇷 ∆ برسازی، سازبن، سازگاه، سازندگی، سازش، سازار، واسازی، سازکرد، سازگری
برابر واژه ها🇮🇷 ∆ تولید: فرآیش ∆ تولیدکننده: فرآور ∆ محصول: فرآورده
جویا، کاوار، کارآ
برابرواژه ها🇮🇷 سرچم، چمانی، نهاد، سرنهاد، چمگاه، آغازش، سرگاه
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇸🇦 : ∆ بنه: بنیان گاه. “این نسک بدون بنه ارج نداره. ” ∆ نهاد: “نهادهای یک مقاله نشون دهنده پشتوانه پژوه ...
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇸🇦 : ∆ بنه: بنیان گاه. “این نسک بدون بنه ارج نداره. ” ∆ نهاد: “نهادهای یک مقاله نشون دهنده پشتوانه پژوه ...
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇸🇦 : ∆ بنه: بنیان گاه. “این نسک بدون بنه ارج نداره. ” ∆ نهاد: “نهادهای یک مقاله نشون دهنده پشتوانه پژوه ...
هَمِش
منش، رفتار
ناروا، کژروا، وارو، پادرو، پادسو، پادمان، کژمان، پادسار
برابرواژه ها🇮🇷 گرهش، آشوب، خرشه، نابسام، تنش، خروش
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇬🇧 : ∆ رسش ⟡ رسش میان دو بخش مهم است ∆ رسایی ⟡ رسایی میان دو شعبه برقرار شد ∆ بستار ⟡ بستار میان دو شرکت ...
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه: ∆ رسش ⟡ رسش میان دو بخش مهم است ∆ رسایی ⟡ رسایی میان دو شعبه برقرار شد ∆ بستار ⟡ بستار میان دو شرکت قطع ...
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇬🇧 : ∆ رسش ⟡ رسش میان دو بخش مهم است ∆ رسایی ⟡ رسایی میان دو شعبه برقرار شد ∆ بستار ⟡ بستار میان دو شرکت ...
برابرواژه ها🇮🇷 دگرش، دگرنمود، دگرشکلی، دگرگشت، نوسان/نوسانی ( نو سان )
برابرواژه ها🇮🇷 دگرش، دگرنمود، دگرشکلی، دگرگشت، نوسان/نوسانی ( نو سان )
برابرواژه ها🇮🇷 دگرش، دگرنمود، دگرشکلی، دگرگشت، نوسان/نوسانی ( نو سان )
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇬🇧 : فرنود، برآورد، سنجش، سنجه، آزمایه، فرجاد ترکیب فر ( شکوه و بزرگی ) جاد ( رسیدن و حاصل شدن ) فرسخن، ...
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇬🇧 : فرنود، برآورد، سنجش، سنجه، آزمایه، فرجاد ترکیب فر ( شکوه و بزرگی ) جاد ( رسیدن و حاصل شدن ) فرسخن، ...
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه 🇬🇧 : فرنود، برآورد، سنجش، سنجه، آزمایه، فرجاد ترکیب فر ( شکوه و بزرگی ) جاد ( رسیدن و حاصل شدن ) فرسخن، ...
فرتاش، فرکاو
برابرواژه ها🇮🇷 واکاو، کاوا، کاوشگر، دانشگر، وارست، واجو، جوینده، کوشا، پژوهشگر، پژوهنده، فرکاو، فرجو
برابرواژه ها🇮🇷 واکاو، کاوا، کاوشگر، دانشگر، وارست، واجو، جوینده، کوشا، پژوهشگر، پژوهنده
برابرواژه ها🇮🇷 واجو، کاوا، کاوکار، کاوگر
واجو، کاوا، کاوکار، کاوگر
واجو، کاوا، کاوکار، کاوگر، ابشت، انیشه، بپا
برابرواژه ها🇮🇷 واکاو، کاوا، کاوشگر، دانشگر، وارست، واجو، جوینده، کوشا، پژوهشگر، پژوهنده
برابرواژه ها🇮🇷 واکاو، کاوا، پژوهشگر، دانشگر، وارست، واجو، جوینده
برابرواژه ها🇮🇷 واکاو، کاوا، کاوشگر، دانشگر، وارست، واجو، جوینده، کوشا