دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
ژیرا، دانا، بخرد، باخرد، خردمند، هوشا، زیرک، زرنگ، آگاه
ژیرا، دانا، بخرد، باخرد، خردمند، هوشا، باهوش، زیرک، زرنگ، آگاه
شیر ماسیده شده
واکنش، بازکنش، پی کنش، پس تافت، بازتاب، پس تاب، بازخورد، وارون
واکنش، بازکنش، پی کنش، پس تافت، بازتاب، پس تاب، وارون
جدیدترین ترجمهها
آنها بر فراز هدف، آماج آتش شدید پدافند هوایی قرار گرفتند.
رده های بالاتر انگلیسی مانند چراغه، خارجی ها پروانه هاشن
دیروز یه مغازه تو خیابون ایستگاه، آماج گاوی شد که با شاخ سویش می دوید
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
توی سوز (شدت) چرک (کثیفی)ىه dirty چرکبار و کثیفه (چرک ساده) filthy چندشآور و رجس (نجس)
معادل فارسی "Fine-tuning Prompts" در مهندسی پرامپت چی میشه ؟
بهبود فرمانها بهسازی فرمانها پالایش فرمانها آراست فرمانها بهگری فرمانها بهینهسازی فرمانها
معادل فارسی برای ضرب المثل " doubt is often the beginning of wisdom"
شاید زبانزد (ضربالمثل) هر گردی گردو نیست شایستترین باشه برای نمونه در نمار (اشاره به) اینکه سخنی در نگر (ظاهراً)، سخن راستیست وانگهی از دید گنجه (محتوا) سراسر لاف و پوچه
معادل فارسی Inertial Navigation System (INS) یک اصطلاح در مهندسی هوافضا
سامانه ناوبری لختی (اینرسی) سامانه یابش (پیدا کردن) راه بر اساس آیین (اصول) لختی بدون نیاز به GPS یا سیگنال بیرونی ∆ لَختی: آنکه (یعنی) ویژگی فیزیکی که یک جسم میخواد سان جنبش (حالت حرکت) یا سکونش رو نگه داره .
چکیده :سهش (احساس) یک کتاب شومیز (سبک و خوشدست )