پیشنهادهای lifeyar (٤٩٣)
این واژه به معنی حالتی هست که در آن رسیدن به هدفی غیر ممکن نیست، اما راحت نیز نمیباشد. با توجه به اینه اگر بگیم "دست نیافتنی" ماهیت اصلی این واژه تغی ...
بوضوح، به طور دقیق، به صراحت
تصادفا با یک دوست قدیمی ملاقات کردن bumping into an old friend
به طرز چشمگیری
لب ساحل
یک جنایتکار خیالی با قدرت های فوق بشری.
وقتی کتاب یا فیلمی اصطلاحا مثل یک بمب صدا میکنه استفاده میشه
the whole enchilada کل داستان یا کل قضیه
child labourer کودکان کارگر
بیشتر مراقبشون باشید
none for بدون درنظر گرفتنِ
picking garbage زباله گردی
اصطلاحا "یِر به یِر" شدن، تلافی متقابل
مسلط شدن، فرمان را به دست گرفتن
شکسته شدن درخت و سقوط
همخوانی داشتن
execution
مجازات و یا اقدام تنبیهی
moral dilemmas معضلات اخلاقی
"نسبت دادن" به طور ویژه در هنگامی که جرم یا تقصیری به فردی نسبت داده می شود
پیش فرض کردن
نظریه مسئولیت آمر یا کارفرما Respondeat Superior Doctrine یا doctrine of Respondeat Superior دکترین مسئولیت آمر یا کارفرما
بازاندیشی
"برخلاف انتظار" در ترجمه ی متون حقوقی و علوم سیاسی
"زیر و رو کردن" در صورتی که همراه با واژه های داده یا اطلاعات بیاد، معنی" زیر و رو کردن" میده
مصون از خطا
فیلمنامه نویس
ظاهرا
ترکیب صحیح کلمات که انگلیسی زبانها بکار میبرن و آکادمیک و رسمی محسوب میشه این هست: Anniversary of Islamic Revolution * دقت داشته باشید؛در متونی که تر ...
force and binding لازم الاجرا و الزام آور
جرم انگاری
Sexually Transmitted Infections امراضی که از طریق روابط جنسی تکثیر می شوند
ارتکاب commission of the offense: در حین ارتکاب جرم
چون این واژه معمولا پس از اثبات جرم و محکومیت مورد استفاده قرار میگیره، بهتره از "مجرم " برای ترجمه اون استفاده بشه و استفاده از کلمه "متهم" به دلیل ...
برآورد کردن، تعیین کردن، مشخص ساختن
افشاندن، تقریبا معادل اسپری کردن
دادستانی prosecutorial region : قلمرو یا منطقه دادستانی که دادستان یک استان در آن حق پیگیری دارد
این اصطلاح میتونه در برخی از موارد معانی دیگری از قبیل افسر حافظ امنیت زندان و یا افسر انتقال دهنده زندانیان و همچنین افسر جلب کننده را داشته باشه. ...
مربوط به قانونی در خصوص آلوده ساختن افراد توسط ویروس ایدز هست. در صورتی که یک فرد مبتلا به ایدز به گونه ای رفتار کند که شخص یا اشخاص دیگر در معرض خط ...
تف کردن
( عامیانه ) گاز گرفتن she allegedly bit a police officer او ظاهرا یک افسر پلیس را گاز گرفت
کار غیر یَدی
لباس مرغی لباسی عروسکی شبیه مرغ که افراد اغلب برای تبلیغات در مقابل رستوران ها می پوشند