پیشنهادهای آنا همتا (٧٩)
همون good luck ، یعنی موفق باشید
افسوس ، حیف
سالانه
قرارداد اجاره/ اجاره نامه Signing a lease امضا کردن اجاره نامه
دشوار، سخت difficult ( syn )
متناسب با
به شدت خوشحال، ذوق مرگ
کارمند یا متصدی بانک که پشت باجه میشینه
Baggage claim area محل تحویل بار در فرودگاه
خپل و تو پر fattish
ثمربخش
یه بحث مختصر
Heroic efforts تلاش های قهرمانانه
شانسی، اتفاقی
رایگان، مفتی On the house shot is coming یه شات مفتی داریممممم
How dare you چطور جرئت میکنی
جایزه انعام پاداش
باقیمانده حساب
واریز کردن
برداشت پول از حساب
گردش مالی ، گردش حساب
ریال . واحد پول ایران
Financial means تمکن مالی
گردش حساب
It means something fragile or ready to collapse at any moment
دو رگه
پذیرش Conditional acceptance پذیرش مشروط
پایدار، بادوام
لایق، شایسته ، با کفایت
رک، بی رودربایستی I said matter of factly. رک بهت گفتم
جراحت ، بریدگی، پارگی بافت
حمله با سلاح اتمی
تصور، تصویر ذهنی Microsoft was founded with a vision of computer on every desk
1. a person who fights or has experience in battle 2. a person who has demonstrated courage and perseverance
فانی
الهام شده و گرفته از حیات و زندگی و زیست
حقوق، salary income
A person's behavior or the way they act طرز رفتار و برخورد و حالت افراد His demeanor showed he was afraid of the dark.
What a day I'm shattered چه روزی بود ! هلاک شدم!
خشونت
کوچیک شدن، کاهش یافتن ، جمع و جور شدن Let me - - - >lemme
Motivated Caffeinated employees
متحمل شدن ، وارد امدن You may incur extra charges
متحول کردن، دچار تغییرات اساسی کردن
وارد شدن We got into the exhibition without having to queue
قصدداشتن I don't intend to apply for the job
خسته شدن از
همراهی کردن The dog accompanied his owner to the park
حیله گرانه، مرموزانه
Your application meets the requirements برآورده کردن الزامات