پیشنهادهای MohHoVN (١٢١)
دستی در کاری داشتن.
سراشیبی سقوط
تیره و تار
نقطه زنی
کسی یا چیزی را کنار زدن ( با غلبه بر آن )
ناشی، ناشیانه
فورا، بی درنگ
دستگاه عصبی غیرارادی
ظاهر کردن
کلکسیون
گوش به زنگ بودن
نقطهٔ جوش
یلخی، کیلویی
لوس بار آوردن
برو و بیا، رفت و آمد بیهوده
نوسازی خانه
in later life: در ادامه زندگی
تکه تکه، در هم و برهم
کسی رو له کردن
موسسه ی کاریابی موقت
محدودیت بودجه ای
پرونده سازی، پاپوش درست کردن
سهام عادی، که در مقابل سهام ممتاز ( preferred stock ) بیان می شود.
مخفف basis points به معنای یک صدم درصد ( 1/100 ) هم هست. Fed raises rates by 75 bps to tame inflation
مسائل حاشیه ای
رهبر فکری
معنای [خارج کردن] و [بیرون آوردن] هم میده. The ship wreck was recovered from the ocean floor: لاشه ی کشتی را از کف اقیانوس خارج کردند.
تحت پوشش خدمات قرار دادن افراد محروم
گشت و گذار
درست و حسابی
به وجد آمدن
کم سود، درآمد بخور نمیر
سهم مالک از خانه
مواجهه درمانی
خون سرد، بی خیال
آتش زدن به اموال؛ فروش با قیمت بسیار پایین تر از قیمت واقعی
ذرات معلق
وقتی به در پاسخ به یه پیشنهاد میگی " اصلا حرفشم نزن" دقیقا معنی همین non - starter رو میده.
پاداش جذب یا پاداش پیوستن نوعی مشوق که به فردی که به تازگی به استخدام شرکتی درمی آید پرداخت می شود.
پرآب وتاب
در سیاست به معنای �بازخواست� مقام مسئول هم هست که می تواند از طریق انتخابات به برکناری او منجر شود.
از پا افتادن
فکر همه جا را کردن
ارزان خریدن و گران فروختن
یکپارچگی سیاسی
�تحقیق جهت استیضاح� که اولین گام برای استیضاح رسمی است.
باید حقیقت را بپذیریم
سرریز اطلاعات یا داده ها
گزارش کامل
مطلب حاشیه ای