پیشنهادهای محمد حاتمی نژاد (٢,٧٢٧)
ایجاد کننده، شروع کننده
گوارش Reflexes in digestionبازتاب های گوارش
جایزه، غنیمت، به چیزی کمیابی رسیدن، براساس شایستگی برنده شدن، انعام گرفتن مثال nobel prize جایزه نوبل
اصول. اموزه ها ، مبانی
به معنی نسبی، نسبتا مثال نسبتا ثابت relatively permanent
پتانسیل، عامل بالقوه، استعداد
اشاره به زمان و دلیل داره مثلا زیرا تقریبا در تمام موقعیت ها since in almost all situations یا مثلا ان شخص از ان زمان تا الان در ایران زندگی میکند O ...
روبرو شدن ، مواجه شدن Facing death روبرو شدن با مرگ
بخاطر داشتن
افسرده، ناراحت، دلخور
رایج، مرسوم، عمومی شده
رشد یافته، بالغ Grown childکودک بالغ
بالاتر
غالبا اغلب معمولا به طور معمول بشکل گسترده
کلی تر، گسترده تر، جامع تر
عامل
کار خارج خانه، یا بیرون از کار
بیانگر
بسته شدن
پیوند ، ازدواج
اشیانه خالی ( سندروم شناخته شده در روانشناسی )
خرسندی کامل بودن
ناامیدی Integrity versus despair انسجام دربرابر ناامیدی ( روانشناسی )
انسجام Integrity versus despair انسجام دربرابر ناامیدی ( روانشناسی )
خدمات
رهبری کردن
بزرگ کردن، پرورش دادن Raising children بزرگ کردن فرزندان
به همراه اوردن ، هماورد، به همراده داشتن
پیشروی
تراکم
متبلور crystallized Intelligence هوش متبلور
چرخش، چرخاندن
بیانگر ، بازتاب کننده
به معنی سیال ، انعطاف پذیر مانند : fluid intelligence هوش سیال
به طور محسوس بطور ملموس بطور مشهود بطور برجسته
تشخیص دادن، شناختن
کاهش یافتن
کلامی Verbal memory حافظه کلامی
به معنی منابع هست و عموما بعدش یه اسم میاد
بازشناسی، بازشناخت
مسیر ها، جهت ها، راه ها مترادف way
مقایسه کردن بین دو موضوع
به صورت دیداری، بصورت ظاهری بصورت عینی
۳۰ - ۴۰سالگی ( دوره میانسالی )
در دوره
موجه متعارف
مخالفت، قبول نداشتن، عدم توافق
پذیرفتن، تصدیق کردن، به رسمیت شناختن، مقبولیت
تعامل، تاثیر،
متضاد، مخالف