محمد حاتمی نژاد

محمد حاتمی نژاد ارشد روانشناسی
پیشنهاد معانی لغات صرفا براساس متون تخصصی روانشناسی و نوروسایکولوژی درج میشود

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



هنگفت٠٠:٥٠ - ١٤٠٢/٠٣/٠٦زیاد، کثیرگزارش
0 | 0
insolvable٠٠:٤٨ - ١٤٠٢/٠٣/٠٦حل نشدنیگزارش
0 | 0
self perception of gender typicality١٨:٣٥ - ١٤٠١/١٠/٠١خود اگاهی از ویژگی جنسیتیگزارش
2 | 1
gender typicality١٨:٣٥ - ١٤٠١/١٠/٠١ویژگی جنسیتیگزارش
2 | 1
gender category١٨:٢٤ - ١٤٠١/١٠/٠١طبقه جنسیتیگزارش
2 | 1
gender group١٧:٥٨ - ١٤٠١/١٠/٠١گروه جنسیتیگزارش
2 | 1
feeling of compatibility١٧:٥٧ - ١٤٠١/١٠/٠١احساس تطلابق احساس سازگاریگزارش
5 | 1
crucial age١٧:٥٤ - ١٤٠١/٠٩/١٧سن حساس سن تعیین کنندهگزارش
5 | 1
socio emotional١٧:٠٠ - ١٤٠١/٠٩/١٧هیجانی عاطفیگزارش
5 | 1
aim١٦:٥٢ - ١٤٠١/٠٩/١٧Goalگزارش
2 | 1
especially١٦:٥١ - ١٤٠١/٠٩/١٧علی الخصوصگزارش
2 | 1
this research١٦:٤٧ - ١٤٠١/٠٩/١٧این پژوهشگزارش
5 | 1
psychological well being١١:٢٣ - ١٤٠١/٠٩/٠٩بهزیستی روانشناختیگزارش
5 | 0
homeless٢٠:٢٢ - ١٤٠١/٠٥/٢٣سرگردان بی جا و مکان بی خانمان اوارهگزارش
2 | 1
recreational use١٩:١٥ - ١٤٠١/٠٥/٢٢مصرف تفننیگزارش
5 | 0
legal status١٨:٤٣ - ١٤٠١/٠٥/٢٢وضعیت قانونیگزارش
5 | 1
انوکسمی١٨:٣٨ - ١٤٠١/٠٥/٢٢کم اکسیژنی در خونگزارش
5 | 1
sleepiness١٨:٣٤ - ١٤٠١/٠٥/٢٢خواب الودگزارش
5 | 1
evaluate the effectiveness of hope therapy on illness anxiety disorder٠٢:٤٥ - ١٤٠١/٠٥/١٨بررسی اثربخشی امید درمانی بر اختلال اضطراب بیماریگزارش
2 | 0
seizures٠٢:٢٦ - ١٤٠١/٠٥/١٦برای ماده های غیرقانونی که کشف میشن توسط نیرو های دولتی استفاده میشود ولی در پزشکی به معنی تشنج میباشدگزارش
5 | 0
inhalant١٤:٥٣ - ١٤٠١/٠٥/١٥استنشاقی انفیهگزارش
5 | 0
illicit١٤:٥١ - ١٤٠١/٠٥/١٥غیر قانونی قاچاقیگزارش
5 | 0
indicator١٤:٣٧ - ١٤٠١/٠٥/١٥شاخص مشخصه نشان دهندهگزارش
5 | 1
indicators١٤:٣٦ - ١٤٠١/٠٥/١٥مشخصه ها شاخص هاگزارش
12 | 0
craving١٤:٣٤ - ١٤٠١/٠٥/١٥میل شدید وسوسه زیادگزارش
2 | 0
recurrent use١٤:٢٨ - ١٤٠١/٠٥/١٥استفاده مکرر استفاده مجددگزارش
7 | 1
hazardous١٤:٢٢ - ١٤٠١/٠٥/١٥خطرناک ریسک پذیرگزارش
5 | 1
amnestic syndrome١٤:١٩ - ١٤٠١/٠٥/١٥سندروم یادزدودگیگزارش
2 | 1
amnestic١٤:١٨ - ١٤٠١/٠٥/١٥یادزدودگیگزارش
5 | 0
intoxication١٤:١٥ - ١٤٠١/٠٥/١٥مسمویتگزارش
7 | 0
outline١٢:٣١ - ١٤٠١/٠٥/١٥بصورت خلاصه چکیده سرفصل ها عناوینگزارش
7 | 0
orientation١٩:٥٣ - ١٤٠١/٠٥/١٤جهت یابی موقعیت یابی در مصاحبه وضعیت روانی کاربرد دارد که به معنی واقف بودن مراجع به زمان. مکان و شخص بودهگزارش
7 | 0
reflexology١٥:٠٠ - ١٤٠١/٠٥/٠١بازتاب شناسیگزارش
5 | 0
mental hygiene٢٠:٣٠ - ١٤٠١/٠٣/٢٠بهداشت روانگزارش
5 | 0
mental health٢٠:٢٩ - ١٤٠١/٠٣/٢٠سلامت روانگزارش
14 | 0
مدعو١٤:١٧ - ١٤٠١/٠٣/١٩دعوت شدهگزارش
7 | 0
تجلیات١٩:٠٦ - ١٤٠١/٠٣/١٧نمایان شده هاگزارش
5 | 1
oral area١٠:٣٤ - ١٤٠٠/٠٩/٠٩منطقه دهانیگزارش
9 | 0
premorbid٢٢:٤٢ - ١٤٠٠/٠٩/٠٥زمینه ساز اختلال های که از قبل تشخیص بیماری روانی وجود داشته باشه با برچسب پیش مرضی یا premorbid در مصاحبه درج میشودگزارش
9 | 1
همه گیرشناسی١٧:٢٥ - ١٤٠٠/٠٩/٠٥epidemiologyگزارش
5 | 0
alerting signal١٠:١٧ - ١٤٠٠/٠٩/٠٥گوش به زنگگزارش
5 | 0
alerting١٠:١٧ - ١٤٠٠/٠٩/٠٥اماده باشگزارش
7 | 0
decision science١٧:٥٨ - ١٤٠٠/٠٩/٠١علم تصمیم گیریگزارش
7 | 0
body image distortion٠٩:٤٧ - ١٤٠٠/٠٨/٢٩تصویر ذهنی از بدن که دچار تحریف شدهگزارش
9 | 0
hyperarousal١٧:٣٥ - ١٤٠٠/٠٨/٢٥افزایش برانگیختی ( به نوعی گوش به زنگی )گزارش
16 | 1
مغتنم١٥:٥٤ - ١٤٠٠/٠٨/٢٥باارزشگزارش
9 | 1
coping١٣:٤٢ - ١٤٠٠/٠٨/٢٥مداراگزارش
14 | 1
survivors guilt١١:٣٣ - ١٤٠٠/٠٨/٢٥احساس گناه ناشی از بازماندگی از مرگ ( هنگامی که در یک حادثه بیشتر افراد کشته میشوند و یک نفر باقی میماند دچار این احساس میشود )گزارش
9 | 0
dural folds١١:٥٦ - ١٤٠٠/٠٨/٢٣چین های سخت شامه یا چین های دره ایگزارش
7 | 0
dural١١:٥٥ - ١٤٠٠/٠٨/٢٣سخت شامهگزارش
12 | 0

فهرست جمله های ترجمه شده



merely٠٠:٠١ - ١٤٠٠/٠١/٢٦
• The meeting was merely an exercise in damage limitation.
این جلسه صرفا تمرینی برای محدود کردن اسیب بود
21 | 1
jointly٢٣:٤٣ - ١٤٠٠/٠١/٢٥
• We are supervising the work jointly.
ما بصورت مشترک بر کار نظارت میکنیم
16 | 1
pertain٠١:٢٨ - ١٤٠٠/٠١/٢٠
• My question pertains to the speaker's first point.
سوال من به اصل اول سخنران ارتباط دارد
30 | 1
respect١٨:٠٧ - ١٤٠٠/٠١/٠٧
• It is a good plan in many respects.
این از بسیاری جهات, طرح خوبی است
51 | 2
thumb١٨:٠٥ - ١٤٠٠/٠١/٠٧
• Her copy of the novel was well thumbed.
نسخه او از رمان بسیار خوب بود
28 | 1
hitting١٧:٣٨ - ١٤٠٠/٠١/٠٧
• One car narrowly missed hitting the other one.
یک ماشین به سختی از برخورد با ماشین دیگر بازماند.
32 | 1
heuristics١٧:٣١ - ١٤٠٠/٠١/٠٧
• In contrast, expert systems rely heavily on heuristics, or rules of thumb, which are much less formal.
در مقابل ، سیستم های خبره عمدتاً به اکتشافات معدنی یا قوانین سراسری که بسیار کمتر رسمی هستند ، تکیه می کنند
23 | 1