contributions

جمله های نمونه

1. contributions poured in from everywhere
مبالغ اهدایی از هر طرف سرازیر شد (واصل شد).

2. this book contains contributions by several famous poets
این کتاب حاوی آثار چند شاعر معروف است.

تخصصی

[حسابداری] کمکها

پیشنهاد کاربران

کمک های مالی
زحمات، تلاش ها و کمک ها
در بعضی متون، خصوصا در بخش قدردانی های مقالات و کتاب ها، �زحمات� ترجمه مناسبی است.
نقل از فرهنگ علوم انسانی داریوش آشوری
سهم
( در نوشتن ) قلم یاری
سهم گذار یا سهم گذاری؛ فرد یا افرادی که سهم و نقش در رشد و گسترش یک حرفه یا گرایش نظری داشته اند
سهم الشرکه
افزوده
نقش ، ره آورد ، دستاورد
پژوهشها ، تحقیقات
نقطه نظرات
خدماتی که باعث پیشرفت بشود ( دستاورد )

کمک
خدمات
دستاوردها
حق بیمه های پرداختی
دستاورد
نوآوری - سهم علمی یک دستاورد در تولید کاری جدید
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس