پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٣٥٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ممکن است، امکان پذیر است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برخاسته، برآمده، محصول، حاصل، حاصله، متجلی، جاری شده، ساطع شده، ناشی، نشات گرفته، سربرآورده، صادره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

جمع آوری شده، گردآوری شده، گردآورده، گردآمده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامتقارن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پیشنهادی، پیشنهادشده، مطروحه، طرح شده، مطرح شده، ارائه شده، نشان داده شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

. . . between . . . and = بین . . . تا . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نامندرج، غیرمشمول، شامل نشده، منظورنشده، نگنجیده، گنجانده نشده، لحاظ نشده، درج نشده، به شمارنیامده، محسوب نشده، نامحسوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

و یا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نرخ رشد سالانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بدین شیوه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تصدیق شده، گواهی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار مقبول، کاملاموردتایید، کاملاتصدیق شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تصدیق شده، تاییدشده، مورد تایید، تصریح شده، اذعان شده، اظهارشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نام شناخته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

واژگان، سخنان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ژرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مبادی، مآخذ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

افزایش یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ناگهان سر برآوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مایل به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تغییر مکان، انتقال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عبور، گذار ، فرارَوی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در جریان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

همچنان، کماکان، همینطور، همانطور، مدام I could go on and on = می توانم همچنان به پیش روم، می توانم همینطور ادامه دهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گوشه کوچکی از چیزی all that money go into the pockets of banks is only the tip of the iceberg compared to all that interest that is being generated ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

شامل، دربردارنده، دربرگیرنده، برای، در مورد مبنی بر، یعنی "The same thing is missing from Corfee’s treatment of "impacts on cities : همین مساله در تل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پیشوند پُر highly seasoned = پرادویه، پرچاشنی highly motivated = پرانگیزه highly proficient = پرتبحر highly esteemed = پراحترام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

باربری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مسبب، کمک کننده، برانگیزنده، نتیجه بخش، سودآور، مطلوب، مفید، بافایده، مولد، ثمربخش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقل و انتقال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تازه تاسیس، جدیدالتاسیس، نوپا، نوبنیاد، تازه بنیاد، نوخاسته، نوبنیان، نوخیز ، نوبنا، جدیدالاحداث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تازه ایجادشده، تازه تولید، نوتولید، نوخاسته، نوخیز، نوبنیاد، نوبنیان، نو، تازه بنیاد، جدیدالاحداث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعروس، نوداماد، تازه عروس، تازه داماد، تازه ازدواج کرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوعروس، نوداماد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( به ) پیش بردن، پیشبرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برده شده taken to the hospital : به بیمارستان برده شده اتخاذشده، اتخاذی، برگرفته the approach taken in this book : رویکرد اتخاذشده در این کتاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

فروگذاری، فروگذاردگی، غفلت، اهمال، مسامحه، نادیده انگاری، کم توجهی، بی توجهی، کوتاهی، قصور، سهل انگاری، صرف نظر، پشت گوش اندازی فروگذارنده، بی توجه، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حدود، محدودیت ها، کاستی ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

کم کردن، کاهش دادن، ساکت کردن، خواباندن، نرم کردن، خاموش کردن، دفع کردن، ( از شدت چیزی ) کاستن، برآوردن، برآورده کردن، سبک کردن، تسلی دادن، آسوده کرد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فرونشانی، آرام سازی، سیراب سازی، سیرسازی، ساکت سازی، نرم سازی، خاموش سازی، ارضا، دفع، کاستگی، برآورده سازی، سبک سازی، تسلی، آسوده سازی، بهترسازی، بهب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرونشسته، کاسته شده، فروکش کرده، خوابیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برآورده شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

برآورده سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پادگان ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاری که . . . What she did was that = کاری که او کرد این بود که. . . چیستی، چگونگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی ثمر، بی نتیجه، بی حاصل، بی اثر، بی تاثیر، ناموثر، غیرموثر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

قابل توجه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مورد استفاده، استفاده شده، استعمال شده، اعمالی، پیاده شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

پایان گرفتن انعقاد، منعقد کردن ( قرارداد ) ، رسیدن به توافق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مربوط به now we can show the details covering the war with Hapsburg = اکنون می توانیم جزئیات مربوط به جنگ با شهر هاپسبورگ را نشان دهیم