پیشنهاد‌های مرتضی حمزه سرکانی (٢٥٨)

بازدید
١٠٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

" تکنیک شکستن مسئله " هم می توان گفت: به طور کلی در دنیای کسب وکار، اصطلاح �Drill Down� اغلب به فرایندهایی اشاره می کند که در آن می توان اجزای بزرگ ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سبد مهارت ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرمایۀ استقراضی؛

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تغییر جایگاه؛ تغییر موقعیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سیستم تیکتینگ؛ سیستم تیکتینگ تمام درخواست های پشتیبانی را که از مسیرهای مختلفی ارسال می شوند به تیکت تبدیل می کند. اولویت بندی، ردیابی و پیگیری درخوا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شاید بتوان گفت: به صورت سازمانی؛ به صورت نهادی؛

پیشنهاد
١

کل بازار در دسترس اگر صد در صد سهم کل بازار را در اختیار داشته باشید، میزان درآمد سالیانه کسب وکارتان کل بازار در دسترس نامیده می شود و به صورت واحدی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزش گذاری قبل از سرمایه گذاری ( Pre - money Valuation ) ارزش شرکت درست قبل از سرمایه گذاری و تامین مالی آن. یک معادل دیگر آن، " ارزش شرکت قبل از و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فراصندوق فراصندوق یا همان Fund Of Funds شیوه ای از سرمایه گذاری است که در آن وجوه ما به جای آنکه به صورت مستقیم بر روی اوراق قرضه، سهام ، یک کسب و کا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادغام و تملیک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مدیر غیر موظف ( انگلیسی: Non - executive director‎ ) عضو غیر موظف هیئت مدیره یا مدیر غیر اجرایی، در شرکت های سهامی، به مدیرانی اطلاق می گردد، که تنها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وظایف شغلی

پیشنهاد
٠

به معنای �استعدادهای پنهان� هم هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

یکباره؛ یکدفعه؛ در جا؛ سرضرب؛ فوراً کاملاً؛ قطعاً به تمام و کمال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

همین بس که بگوییم؛ کافی است که بگوییم همین قدر بس که

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طوفان های ذهنی لِگو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک معنی دیگرش ( مهندسی برق ) است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تطابق الگو

پیشنهاد
١

نشانه گذاری شیء جاوااسکریپت؛ به اختصار "جی سان" یا "JSON" نیز خوانده می شود. جیسون یک قالب سبک وزن ( lightweight ) برای ذخیره و حمل ونقل داده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1. خطای تاریخی، سهو تاریخی؛ نابهنگامی، زمان پریشی؛ 2. چیز نابهنگام، چیز نابجا، چیز کهنه؛ آدم عوضی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنها؛ به تنهایی؛ جدا از دیگران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

طاقت کسی را تاق کردن جان کسی را به لبش رساندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صبر من هم حدی دارد! کاری نکن کاسۀ صبرم لبریز شود!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پایان عمر مفید محصول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

داده در حال استراحت: در فناوری اطلاعات به معنای داده غیرفعال است که به صورت فیزیکی به هر شکل دیجیتالی ذخیره می شود ( به عنوان مثال پایگاه داده ، انبا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

حمله SYBIL نوعی تهدید امنیتی در سیستم های آنلاین است که در آن یک شخص تلاش می کند با ایجاد اکانت ها، گره ها یا کامپیوترهای متعدد کنترل شبکه را در اختی ...

پیشنهاد
٠

تحمل خطای بیزانس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( محاوره ) یک خروار؛ یه عالمه؛ تا دلت بخواهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسریِ موردِ انتظار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

[در بریتانیا] ( آپارتمان، خانه ) مستقل؛ ( شخص ) مستقل؛ خودکفا؛تودار؛ خوددار ( دستگاه ) کامل

پیشنهاد
١

هجوم بردن به طرف چیزی؛ حمله بردن به طرف چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثلِ تیر در رفتن؛ فلنگ را بستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاید معادل دیگر آن �بَرازِشِ سطح� باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

داده های پَرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در جستجویی که برای پیدا کردن مفهوم این عبارت داشتم به این مطلب و توضیح برخورد کردم. شاید به درد شما هم بخورد. البته می تونید طبق متن یا دانش خود تغیی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فرد تأثیرگذار؛

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غافلگیری بزرگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشته مهندسی کامپیوتر و IT: انفجار ابری، ترکیدن ابر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: an issue from the past that still has to be dealt with مثال در یک جمله: Brexit is seen by many in the EU as a tedious legacy issue. شاید بشه � ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیزی را پایه گذاری کردن؛ بنیادِ چیزی را ریختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

scale sth up: افزایش دادن، بالا بردن، زیاد کردن [نمره و غیره]: بارمِ . . . . را بالا بردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

برتری مطلق توضیح: یک برتری مطلق ( Unfair Advantage ) حقیقی چیزی است که به راحتی قابل کپی یا خریدن نباشد. ممکن است استارتاپ شما در ابتدا دارای یک برتر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

( شخص ) : بدشانس، بداقبال، بدبیار، ( مسافرت و غیره ) : توأم با بدشانسی، توأم با بدبیاری، بد سرانجام ( حادثه و غیره ) : شوم، ناگوار، نامیمون، نامطب ...

پیشنهاد
٠

سازمان سپرده گذاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرآیند توسعه سریع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوق العاده راحت؛ بیش از حد راحت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشتری زیادی داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

That`s tough یا Tough lock 1. چه بدشانسی ای! حیف! چه بد شد! 2. ( به طنز ) : همینه که هست! متأسفم!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهتر است از �مقامات� خیلی استفاده نکنید چون در فارسی تقریباً بی معناست. بهتر است از معادل هایی مثل �اولیای امور، صاحبان منصب، صاحبان قدرت، صاحبان مقا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ریسک کاهش قیمت؛ ریسک نزولی