پیشنهادهای مرتضی حمزه سرکانی (٢٥٨)
بی رحمانه، غیر منصفانه، دور از انصاف، خشن، خشک، ( شخص ) بی انصاف، بی رحم، سختگیر
همان اندازه که . . . همان قدر که . . . منبع: دیکشنری هزاره
با توجه به متن، این معانی را هم داره: برش، تکه ( مقدار، اندازه ) بند انگشت در حالت فعل: کسی را لو دادن؛ کسی را فروختن
کم حرف، کم رو، گوشه گیر، منزوی، کناره جو
1. قریبِ، حدودِ 2 - فقط، صرفاً، تنها 3 - در ظرفِ منبع: دیکشنری هزاره
کندروسیت ( به انگلیسی: chondrocyte ) به سلول یا یاخته غضروف گفته می شود. وظیفه کندروسیت ساخت و حفظ ماتریکس غضروف است که شامل کلاژن و اگریکان و سایر گ ...
فیبرومیالژیا : اختلالی است که باعث ایجاد درد پراکنده در سراسر بدن، مشکلات خواب، خستگی و مشکلات خلقی می شود. افراد مبتلا به فیبرومیالژیا به دلیل پردا ...
بهداشت دهان و دندان
با توجه به متن، معنای �بر اساس� هم میده
�نیمۀ گمشده� هم میشه گفت
آدم بی اعتبار؛
برعکس؛ متقابلاً؛
فارغ از محدودیت؛ رها شده؛ غیر محدود؛ مقید نشده
بی جانی؛ بی روحی یکنواختی؛
معنی: تورم نمره به دو معنا مورد استفاده قرار می گیرد: ( ۱ ) آسان گرفتن در نمره دهی: دادن نمره های بالاتر از آنچه دانش آموزان استحقاقش را دارند که با ...
اقتصاد سایه: �اقتصاد سایه� به آن بخش از تولیدات و خدمات قانونی بازار گفته می شود که بنا به دلایلی از چشم مقامات ناظر دولتی دور نگه داشته می شوند؛ دلا ...
معنی �اعتبارسنجی� هم میده
یکی از معانی این �برنامۀ همکاری در فروش� است. در برخی صرافی ها استفاده میشه. توضیح: سیستم های همکاری در فروش یا affiliate marketing عبارت است از همک ...
( به فارسی ) دستگاه های کوچک پیشرفته: یک شرکت آمریکایی سازنده انواع پردازنده است که در سال ۱۹۶۹ توسط جری ساندرز تأسیس شد. ای ام دی رقیب اصلی شرکت ای ...
ایستگاه سایبان دار اتوبوس
کپسول زمان ( به انگلیسی: Time capsule ) نهانگاه یا مخزنی است که در آن چیزهایی قرار داده می شود تا بعد از زمانی معین ( یا گاهی نامعین ) آن ها را باز ک ...
سیستم نقدی الکترونیکی ناشناس
مسابقات تنیس آزاد استرالیا
اینترنت فراگیر
اقتصاد تولیدکنندگان محتوا
نگاه دزدانه کردن ، خودرابه ندیدن زدن
معاهدۀ کاهش تسلیحات راهبردی
توکن اوراق بهادار
( بعضی جاها برای معادل آن از �معمول جدید� استفاده شده است ) . new normal به حالت و موقعیت پیش آمده ای گفته می شود که قبلاً حالت normal نداشته.
( انگلیسی: Railgun ) : یک وسیله موتور خطی است که به طور معمول به عنوان سلاح طراحی می شود و از نیروی الکترومغناطیسی برای پرتاب گلوله های با سرعت بالا ...
قدرت سخت توضیح ( از ویکی پدیا ) : ( به انگلیسی: Hard power ) به استفاده از ابزار نظامی و اقتصادی برای تأثیرگذاری بر رفتار یا منافع دیگر نهادهای سی ...
در جایگاه �صفت� میتونه به معنای "شکننده" هم باشه
شاید معادل زیر مناسب باشه: �هواپیمای فضایی� یک وسیله نقلیه هوایی است که می تواند مانند یک هواپیما در جو زمین پرواز کند و مانند یک فضاپیما در خلاء ...
موضع گیری برای مثال: موضع گیری راهبردی ( strategic posturing )
( نظامی ) نیروهای رزمی معمولی
تهیه کنندگان پیش نویس
به صورت اختصاصی
نیروهای خودی
جنگ رزمایشی
علوم سیاسی: نیروی هوایی
گروه های ذی نفوذ
به نظرم �دلال قدرت� هم معنی میده
مواد پدافندى علوم نظامی : اماد و تجهیزات دفاعی ( اگر دوستان معادل بهتری دارند حتماً پیشنهاد بدهند )
به صورت percentagewise هم نوشته می شود معنی: بر حسب درصد، بر اساس درصد به نقل از merriam - webster: : in terms of percentage جملۀ مثال: this college ...
مبلغ پرداختی، سود سهام ( و غیره )
عمق استراتژیک؛ عمق راهبردی عمق استراتژیک یک واژه در ادبیات نظامی است که به طور گسترده به فاصله بین خط مقدم یا بخش های نبرد رزمندگان و مناطق اصلی صنعت ...
سیستم دفاعی؛ سیستم امنیتی
معاشرت کردن با دوستان
مشخص شده
سر و کلۀ چیزی پیدا شدن، قد علم کردن