پیشنهاد‌های مرتضی حمزه سرکانی (٢٥٨)

بازدید
٩٠
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی رحمانه، غیر منصفانه، دور از انصاف، خشن، خشک، ( شخص ) بی انصاف، بی رحم، سختگیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان اندازه که . . . همان قدر که . . . منبع: دیکشنری هزاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

با توجه به متن، این معانی را هم داره: برش، تکه ( مقدار، اندازه ) بند انگشت در حالت فعل: کسی را لو دادن؛ کسی را فروختن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کم حرف، کم رو، گوشه گیر، منزوی، کناره جو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. قریبِ، حدودِ 2 - فقط، صرفاً، تنها 3 - در ظرفِ منبع: دیکشنری هزاره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کندروسیت ( به انگلیسی: chondrocyte ) به سلول یا یاخته غضروف گفته می شود. وظیفه کندروسیت ساخت و حفظ ماتریکس غضروف است که شامل کلاژن و اگریکان و سایر گ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

فیبرومیالژیا : اختلالی است که باعث ایجاد درد پراکنده در سراسر بدن، مشکلات خواب، خستگی و مشکلات خلقی می شود. افراد مبتلا به فیبرومیالژیا به دلیل پردا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهداشت دهان و دندان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

با توجه به متن، معنای �بر اساس� هم میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

�نیمۀ گمشده� هم میشه گفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آدم بی اعتبار؛

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برعکس؛ متقابلاً؛

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فارغ از محدودیت؛ رها شده؛ غیر محدود؛ مقید نشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی جانی؛ بی روحی یکنواختی؛

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی: تورم نمره به دو معنا مورد استفاده قرار می گیرد: ( ۱ ) آسان گرفتن در نمره دهی: دادن نمره های بالاتر از آنچه دانش آموزان استحقاقش را دارند که با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اقتصاد سایه: �اقتصاد سایه� به آن بخش از تولیدات و خدمات قانونی بازار گفته می شود که بنا به دلایلی از چشم مقامات ناظر دولتی دور نگه داشته می شوند؛ دلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی �اعتبارسنجی� هم میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانی این �برنامۀ همکاری در فروش� است. در برخی صرافی ها استفاده میشه. توضیح: سیستم های همکاری در فروش یا affiliate marketing عبارت است از همک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( به فارسی ) دستگاه های کوچک پیشرفته: یک شرکت آمریکایی سازنده انواع پردازنده است که در سال ۱۹۶۹ توسط جری ساندرز تأسیس شد. ای ام دی رقیب اصلی شرکت ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه سایبان دار اتوبوس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کپسول زمان ( به انگلیسی: Time capsule ) نهانگاه یا مخزنی است که در آن چیزهایی قرار داده می شود تا بعد از زمانی معین ( یا گاهی نامعین ) آن ها را باز ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیستم نقدی الکترونیکی ناشناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسابقات تنیس آزاد استرالیا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اینترنت فراگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اقتصاد تولیدکنندگان محتوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگاه دزدانه کردن ، خودرابه ندیدن زدن

پیشنهاد
٠

معاهدۀ کاهش تسلیحات راهبردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

توکن اوراق بهادار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( بعضی جاها برای معادل آن از �معمول جدید� استفاده شده است ) . new normal به حالت و موقعیت پیش آمده ای گفته می شود که قبلاً حالت normal نداشته.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( انگلیسی: Railgun ) : یک وسیله موتور خطی است که به طور معمول به عنوان سلاح طراحی می شود و از نیروی الکترومغناطیسی برای پرتاب گلوله های با سرعت بالا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قدرت سخت توضیح ( از ویکی پدیا ) : ( به انگلیسی: Hard power ) به استفاده از ابزار نظامی و اقتصادی برای تأثیرگذاری بر رفتار یا منافع دیگر نهادهای سی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در جایگاه �صفت� میتونه به معنای "شکننده" هم باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاید معادل زیر مناسب باشه: �هواپیمای فضایی� یک وسیله نقلیه هوایی است که می تواند مانند یک هواپیما در جو زمین پرواز کند و مانند یک فضاپیما در خلاء ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

موضع گیری برای مثال: موضع گیری راهبردی ( strategic posturing )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( نظامی ) نیروهای رزمی معمولی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تهیه کنندگان پیش نویس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به صورت اختصاصی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نیروهای خودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنگ رزمایشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

علوم سیاسی: نیروی هوایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروه های ذی نفوذ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نظرم �دلال قدرت� هم معنی میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مواد پدافندى علوم نظامی : اماد و تجهیزات دفاعی ( اگر دوستان معادل بهتری دارند حتماً پیشنهاد بدهند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به صورت percentagewise هم نوشته می شود معنی: بر حسب درصد، بر اساس درصد به نقل از merriam - webster: : in terms of percentage جملۀ مثال: this college ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مبلغ پرداختی، سود سهام ( و غیره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمق استراتژیک؛ عمق راهبردی عمق استراتژیک یک واژه در ادبیات نظامی است که به طور گسترده به فاصله بین خط مقدم یا بخش های نبرد رزمندگان و مناطق اصلی صنعت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیستم دفاعی؛ سیستم امنیتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

معاشرت کردن با دوستان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشخص شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سر و کلۀ چیزی پیدا شدن، قد علم کردن