پیشنهادهای مرتضی حمزه سرکانی (٢٥٨)
آیرودینامیکی
پذیرش رحم
رشته پزشکی: دسیدوایی ، مربوط به دسیدوا
گذاردنی puttable bond: اوراق قرضه گذاردنی
لیزینگ فرا ملی
تاوان گیر؛ غرامت گیر؛ تاوان ستان
تضمین خسارت ، پرداخت غرامت ، تاوان پردازى ، جبران زیان قانون ـ فقه : تاوان
حسابداری و بازرگانی: اختیار به قیمت بازار
Net statutory income: درآمد خالص مشمول مالیات
پاکباختگی قمارباز
انگیزۀ تجاری
حساب وجوه استهلاکی
انرژی زاید
معجونِ حیات بخش شربتِ حیات بخش
آدم بی اعتبار؛
توکن اوراق بهادار
معاهدۀ کاهش تسلیحات راهبردی
نگاه دزدانه کردن ، خودرابه ندیدن زدن
گروه های ذی نفوذ
بی رحمانه، غیر منصفانه، دور از انصاف، خشن، خشک، ( شخص ) بی انصاف، بی رحم، سختگیر
علوم سیاسی: نیروی هوایی
جنگ رزمایشی
سیستم دفاعی؛ سیستم امنیتی
عمق استراتژیک؛ عمق راهبردی عمق استراتژیک یک واژه در ادبیات نظامی است که به طور گسترده به فاصله بین خط مقدم یا بخش های نبرد رزمندگان و مناطق اصلی صنعت ...
صبر من هم حدی دارد! کاری نکن کاسۀ صبرم لبریز شود!
طوفان های ذهنی لِگو
بهداشت دهان و دندان
( نظامی ) نیروهای رزمی معمولی
شاید معادل زیر مناسب باشه: �هواپیمای فضایی� یک وسیله نقلیه هوایی است که می تواند مانند یک هواپیما در جو زمین پرواز کند و مانند یک فضاپیما در خلاء ...
قدرت سخت توضیح ( از ویکی پدیا ) : ( به انگلیسی: Hard power ) به استفاده از ابزار نظامی و اقتصادی برای تأثیرگذاری بر رفتار یا منافع دیگر نهادهای سی ...
سیستم نقدی الکترونیکی ناشناس
( به فارسی ) دستگاه های کوچک پیشرفته: یک شرکت آمریکایی سازنده انواع پردازنده است که در سال ۱۹۶۹ توسط جری ساندرز تأسیس شد. ای ام دی رقیب اصلی شرکت ای ...
فرآیند توسعه سریع
سازمان سپرده گذاری
بهتر است از �مقامات� خیلی استفاده نکنید چون در فارسی تقریباً بی معناست. بهتر است از معادل هایی مثل �اولیای امور، صاحبان منصب، صاحبان قدرت، صاحبان مقا ...
مشتری زیادی داشتن
فوق العاده راحت؛ بیش از حد راحت
معنی: an issue from the past that still has to be dealt with مثال در یک جمله: Brexit is seen by many in the EU as a tedious legacy issue. شاید بشه � ...
رشته مهندسی کامپیوتر و IT: انفجار ابری، ترکیدن ابر
داده های پَرت
شاید معادل دیگر آن �بَرازِشِ سطح� باشد
تحمل خطای بیزانس
to have/not have an interest in a conflict در یک درگیری/کشمکش منافعی داشتن
1. با کسی جنگ کردن، با کسی جنگیدن 2. ( بیماری، فقر و غیره ) : مبارزه کردن با، جنگیدن با
مایۀ سرقت؛ اسباب سرقت؛ موجب سرقت
ممانعت از ورود و خروج ( مثلاً در دوران همه گیری ویروس کرونا )
مسیرهای نورواندوکرین
Of something being nonsense and fake. foolishness or falsehoods or nonsense
روانشناسی: وسواس جبری
پشت سر هم