موذنی

 موذنی

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



bioenergetics١٦:٥٩ - ١٤٠٠/٠٨/٠٥بیوانرژیتیک ، ایجاد کننده انرژی زیستیگزارش
5 | 0
net effect١٥:٣٦ - ١٤٠٠/٠٨/٠٤اثر برآیندی - اثر خالص - اثری که پس از حذف و اضافه کردن نیروهای مختلف به جای می ماند.گزارش
5 | 0
nitrogen bases١٤:٤٨ - ١٤٠٠/٠٧/٣٠باز نیتروژن دار باز نیتروژنهگزارش
5 | 0
homeyness٢١:٤٢ - ١٤٠٠/٠٧/٢٩دنجیگزارش
2 | 0
deceptively١١:٣٠ - ١٤٠٠/٠٧/٢٩اغوا کننده گمراه کننده گول زنندهگزارش
2 | 0
bamenda٢١:١٧ - ١٤٠٠/٠٧/٢٨نام شهری در کامرونگزارش
2 | 0
phrasal verb١٠:٣٢ - ١٤٠٠/٠٧/٢٨افعال عبارتیگزارش
9 | 0
straightness١٣:٠٠ - ١٤٠٠/٠٧/٢٢استقامتگزارش
2 | 0
dry flower١٠:٣٣ - ١٤٠٠/٠٧/٢١گل تزئینی خشک شدهگزارش
2 | 0
dry flower١٠:٣٠ - ١٤٠٠/٠٧/٢١گل مصنوعیگزارش
2 | 0
inalienable١٣:٥٨ - ١٤٠٠/٠٧/٢٠غیر قابل انکار - تغییر ناپذیرگزارش
5 | 0
mother earth٢١:٥٦ - ١٤٠٠/٠٧/١٣مام میهنگزارش
12 | 1
keep one٢١:٥٣ - ١٤٠٠/٠٧/١٣زندگی معقول و واقع گرا داشته باشد - خود را گم نکردنگزارش
2 | 0
learned man١٩:٠٣ - ١٤٠٠/٠٧/١٣عالم دانشمند باسواد خودآموختهگزارش
5 | 0
destructiveness of time١٩:٥٨ - ١٤٠٠/٠٧/١٢تخریب در اثر زمان یا اثر تخریبی گذر زمان ( برای اشیا و. . )گزارش
2 | 0
ration book١١:٠٣ - ١٤٠٠/٠٧/١١دفترچه کوپن جیره بندی غذاگزارش
2 | 0
gives the creeps٢١:٣٢ - ١٤٠٠/٠٧/٠٨کسی را مضطرب کردن و ترساندن، کسی را منزجر کردنگزارش
2 | 0
reforming١١:٣٤ - ١٤٠٠/٠٧/٠٧اصلاح کنندهگزارش
2 | 0
speed up١٢:٢٦ - ١٤٠٠/٠٧/٠٦شتابانگزارش
5 | 0
semidetached house١٩:١٣ - ١٤٠٠/٠٧/٠٤خانه نیمه مستقلگزارش
14 | 1
put together١٧:٢٥ - ١٤٠٠/٠٧/٠٢کنار هم گذاشتن برای مقایسهگزارش
7 | 0
brought about١٣:٤١ - ١٤٠٠/٠٧/٠٢ناشی شدن ازگزارش
9 | 1
brought about١٣:٤٠ - ١٤٠٠/٠٧/٠٢باعث ایجادشدنگزارش
2 | 0
disclosing١٣:٣٥ - ١٤٠٠/٠٧/٠٢فاش - افشا - اگر همراه با فاعل باشد می شود افشاگر ، افشاکنندهگزارش
9 | 0
self narrative١٩:٥٩ - ١٤٠٠/٠٦/٣١خودروایتی - خودگوییگزارش
5 | 0
extreme case١٦:٢٧ - ١٤٠٠/٠٦/٣١وضعیت حدی - وضهعیت فرینگزارش
2 | 0
excavation١٣:٢٢ - ١٤٠٠/٠٦/٣١نبش قبر یا کاوش در گذشته کردنگزارش
7 | 0
self identity٢٢:٣٣ - ١٤٠٠/٠٦/٢٧خودشناسیگزارش
14 | 0
normativity١٦:٣٣ - ١٤٠٠/٠٦/٢٧هنجارپذیریگزارش
7 | 0
beate٠٨:٣١ - ١٤٠٠/٠٦/٢٧بئاته - اسمی است در کشورهای مختلف نظیر آلمان، سوئد، نروژ و. . . برای خانمها استفاده می شودگزارش
5 | 0
self presentation٠٩:٣٦ - ١٤٠٠/٠٦/٢٦خودنماییگزارش
12 | 1
car boot sale٢١:١٧ - ١٤٠٠/٠٦/٢٥بازار واقع در پارکینگ بزرگ ( که مردم در ماشین های خود وسیله می فروشند )گزارش
7 | 0
private consumption١٩:٠١ - ١٤٠٠/٠٦/٢٥مصرف خصوصی - ارزش کالاها و خدمات مصرفی که توسط افراد خانوار خریداری و مصرف می شود.گزارش
7 | 0
cut price١٢:١٥ - ١٤٠٠/٠٦/٢٥ارزان قیمتگزارش
7 | 0
thematize١٨:٠٧ - ١٤٠٠/٠٦/٢٢موضوعی سازی - تم سازیگزارش
5 | 0
burden of proof٢٠:٠٧ - ١٤٠٠/٠٦/٢٠تلاش برای اثباتگزارش
9 | 1
driveline٢٢:٤٤ - ١٤٠٠/٠٦/١٦لوله انتقال خط انتقال قدرتگزارش
2 | 0
extension tubes١٧:٥٦ - ١٤٠٠/٠٦/١٦اکستنشن تیوب - ارتباط بین ست سرم ، ست خون، میکروست و سایر ستها را با آنژیوکت ، اسکالپ وین و … برقرار میکند.گزارش
2 | 0
extension tubes١٧:٥٢ - ١٤٠٠/٠٦/١٦اکستنشن تیوب - در پزشکی استفاده می شودگزارش
5 | 0
internal respiration٢٠:٥٧ - ١٤٠٠/٠٦/١٣تنفس داخلیگزارش
5 | 0
cannulate٢٢:١٨ - ١٤٠٠/٠٦/٠٨قرار دادن لوله در رگ یا جاهای توخالی بدن - پزشکیگزارش
12 | 0
flush١٩:٣٢ - ١٤٠٠/٠٦/٠٦تخلیه کردنگزارش
21 | 1
hemodynamic١٢:٠٨ - ١٤٠٠/٠٦/٠٤همودینامیکگزارش
7 | 0
occluder١١:٣٦ - ١٤٠٠/٠٦/٠٣مات کننده یا مسدودکننده نور - در تصویربرداری پزشکیگزارش
5 | 0
cerclage١٠:٤٤ - ١٤٠٠/٠٦/٠٢سرکلاژ یا دوختن دهانه رحمگزارش
7 | 0
guidewire٠٨:٥٣ - ١٤٠٠/٠٦/٠٢سیم هدایت یا سیم راهنماگزارش
7 | 0
license agreement١٧:٥٦ - ١٤٠٠/٠٥/٣٠قرارداد یک طرفه ( حقوق )گزارش
5 | 0
meniscus١٨:١٨ - ١٤٠٠/٠٥/٢٩مینیسک پاگزارش
9 | 0
shielding١٦:٣١ - ١٤٠٠/٠٥/٢٨سپر محافظگزارش
9 | 0
linac١٢:٥٨ - ١٤٠٠/٠٥/٢٨شتاب دهنده خطیگزارش
5 | 0

فهرست جمله های ترجمه شده