پیشنهادهای مسعود خواجه وندی (٤٠٠)
جاه طلب
تلمبه
سازمان
ایجاد کردن جوش و خال و شیار و . . . , کندن از
زیاد acerbic wit :هوش سرشار
دارای دو نیمه ( ورزش )
عضو
بازیکنی که در باشگاهی خارج از کشورش بازی می کند
سن نوجوانی تا بلوغ
نوازنده ( مانند نوازنده جاز )
زیستگاه
شرایط قبل
مقاله وار
تفریحگاه ساحلی
مربوط به فرهنگ و تاریخ آفریقا
راه را هموار کردن
مقدار/تعداد زیاد از چیزی
راهی دور بعد کردن ( در ورزش )
آرنج بند
نماینده دولت در نیروی دریایی
تلفات جانی و مالی
نوعی ماشین کورسی
همان neoconservative است یعنی حامی و یا طرفدار محافظه کاری نوین
دانشگاه افسری
مدیر عامل ( شاید هم معاون مدیر )
حتی یک ( نفر , . . . ) هم But not a single of them asked me how much of my current income I actually spend. حتی یک نفر از آنان هم از من نپرسید که چق ...
( در فوتبال ) نیمکت نشین بودن
زیر ذره بین
پر از نور
حوادث طبیعی
ناشناخته
وعده انتخاباتی
تجمع پرتعداد
همرزم
مایل دریایی معادل 1852 متر
سفر آزادی
اسطوره ی . . . , نماد. . . .
کم نور
قانون نانوشته
ایالت آریزونا : Arizona
ذره ای از
درآمد پیش بینی شده
ابتدای امر
امروزه
پروژه دلخواه
مشتاق , علاقه مند
پر تنش
طیف گسترده
استعمارگر
سرگرم چیزی بودن