تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیت واقعی خود را نشان دادن؛ دست خود را رو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سهم عمده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آبروی خود را حفظ کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

تخته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

انتخاب تحمیلی؛ انتخاب اجباری

پیشنهاد
٢

دندان اسب پیش کشی را شمردن

پیشنهاد
٢

دست پیش را گرفتن؛ بر روی دست کسی بلند شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شایعات و اخبار غیررسمی؛ کلاغ سیاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

طلسم را شکستن؛ سر صحبت را باز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیش از اندازه تعریف و تمجید کردن؛ ستایش مبالغه آمیز کردن؛ طلا خرج مطلا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

منتظر نگه داشتن؛ چشم به راه نگه داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

جوانی های خود را کرده بودن؛ خوش گذرانی های خود را کرده بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

با دشمن فرضی جنگیدن؛ با دشمن خیالی مبارزه کردن

پیشنهاد
٤

احساسات خود را بروز دادن

پیشنهاد
٥

به مبارزه طلبیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

( به خاطر ترس و عدم اطمینان ) جا زدن؛ منصرف شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک راست؛ مستقیماً

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

از قبول مسئولیت شانه خالی کردن؛ از زیر بار مسئولیت فرار کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بند را آب دادن؛ افشا کردن راز؛ برملا کردن سر و راز

پیشنهاد
٧

( با مشکلات ) سرشاخ شدن؛ با مشکلات و مسائل مستقیماً مواجه شدن؛ شاخ به شاخ شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

مست کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

مورد موافقت اکثریت قرار گرفتن؛ پیروز شدن؛ فاتح شدن؛ غلبه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

وکیل برجسته؛ وکیل کاربلد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

جیب خود را پر کردن؛ ثروتمند شدن ( با بهره گیری از فرصت ها )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

نوک کسی را چیدن؛ باد کسی را خالی کردن

پیشنهاد
٨

به مسئله دامن نزدن؛ پا روی دم مار نگذاشتن؛ مسئله را مسکوت گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پاسخ منفی؛ جواب رد

پیشنهاد
٩

در میانه ی کار تغییر عقیده دادن؛ نظر خود را عوض کردن؛ رأی ندادن به کاندیدایی که برای انتخابات مجدد تلاش می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

توبیخ شدن؛ سرزنش شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

باد آورده؛ پول باد آورده؛ مال باد آورده

پیشنهاد
١٠

( در برابر مشکلات ) خم به ابرو نیاوردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شمشیر داموکلس؛ خطر قریب الوقوع؛ اجل معلّق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سهم عمده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

آب و هوای گرم پاییزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازارگرمی کردن؛ تنور را گرم نگه داشتن؛ کار را ادامه دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

ضد حال؛ آیه ی یأس؛ آینه ی دق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پرونده ی جنجالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از کسی استقبال باشکوه کردن؛ عزت گذاشتن به؛ تکریم کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

عواقب کاری را کشیدن؛ تقاص پس دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خودنما ؛ متظاهر

پیشنهاد
١٠

شکست تحقیرآمیز؛ شکست ننگین

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بر باد رفتن؛ بی نتیجه ماندن؛ دود شدن و به هوا رفتن؛ نقش بر آب شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چشمم آب نمی خورد؛ مشکوکم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نکته ی انحرافی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

محله ی ولگردها؛ محله ی فقیرنشین؛ حلبی آباد؛ زاغه نشین

پیشنهاد
١٦

دل به دریا زدن؛ با شیر دست و پنجه نرم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

طلسم را شکستن؛ سر صحبت را باز کردن

پیشنهاد
١٩

غائله را خواباندن؛ آب بر آتش ریختن

پیشنهاد
١٩

سفره ی دل خود را پیش همه باز کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رفیق نیمه راه؛ دغل دوست

١