تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

رجوع کنید به کلمه chung

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

درک عمق تصویر/درک پرسپکتیو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بایست و بنداز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خمیدگی را راست کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب شدن امتزاج یافتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تخمک مردانه ( justfriends. ir )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پیش کسی نگو راز بمونه بروز نده اطلاعات بیرون نده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

برپایی و ساخت انبار مزرعه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش رانش پرتاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای دیگر whang زدن و کوبیدن و سروصداکردن و روی چیزی محکم کوبیدن مثل تنبک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

کار پاگشا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون استندآپ کمدی خودمون/شون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تعمیرکار برنامه کامپیوتری عیب یاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوال جواب کردن استیضاح کردن بازخواست کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پیرپاتال ( very sorry )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

طلبیدن در جمله This moment calls for a drink

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه خودشو میره ( علیرغم مخالفت و خواسته و نفع دیگران ) اهداف خودشو دنبال میکنه ( علیرغم مخالفت و خواسته و نفع دیگران ) دستیابی به مقصود خود ( با قا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - در محدوده چیزی یا جایی بودن 2 - در دایره مسئله ای قرار گرفتن 3 - وارد حیطه چیزی شدن 4 - محدود به مرزهای جایی/مسئله/موضوعی شدن ( justfriends. ir )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

منتظر موندن/تحمل کردن ترافیک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی بخر دو تا ببر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

با توجه به ضمیری که همراه آن می آید به صورت زیر معنی میشود. مثال as luck would have it we. . . یعنی از شانس ما. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرد یا پسر خوش تیپ و اصطلاحن دخترکش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

منتظر نشستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

جون دلم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جدا شدن/کردن در مورد لباس میشه درآوردن در مورد هواپیما میشه جدا شدن از زمین در مورد کفش میشه درآوردن در جمله Take your hands off me میشه دستاتو از م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

راه خود را ر فتن ( علیرغم مخالفت و خواسته و نفع دیگران ) اهداف خود را دنبال کردن ( علیرغم مخالفت و خواسته و نفع دیگران ) به مقصود خود رسیدن ( با قا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

راه انداختن رو فرم آوردن بالا آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرت گفتن مزخرف گفتن مهمل گفتن ( عامیانه است )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرکاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تماس هزینه با مقصد میزبان تماس تماس مقصدپرداخت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خط جدا کننده پیشانی و موی سر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دل پیچه حالت استفراغ حالت تهوع در دوران بارداری ( justfriends. ir )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیل مخالفت و انتقاد را از روی کسی برداشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

میل خودته اختیار دست خودته هر جور خودت راحتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تکمیل کامل جامع تمام Are you thorough with that? =کارت با اون تمومه؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سفر سریع السیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رفتن روی ماشین ( سوار ماشین شدن ) /کشتی ( سوار کشتی شدن ) /قطار ( سوار قطار شدن ) متضاد get off

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ظریف کارشده به دقت طراحی و ساخته شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

برجستگی نقطه قوت اهمیت ذاتی ویژگی متمایز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تنها/دست تنها بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ختم شدن به ( مکان یا موقعیت ) کار به جایی رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

رو به زوال/تباهی/مرگ/میرایی/فساد/خرابی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

جواب دادن/نتیجه دادن ( justfriends. ir )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پوسته زره محافظ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تنهام بزار دست از سرم بردار بیخیال من شو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم یک گروه ( بند ) موسیقی به نام wang chung وقتی میگه everybody wanged everybody chunged داره به قسمتی از یک آهنگ پرطرفدار این بند اشاره میکنه Ev ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیک تحویل/پیک موتوری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به پای چیزی نشستن همیشه به پای چیزی نشستن سخته و علی رغم میل باطنیه با پای چیزی نشستن هم فرق داره تحمل کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

زنگ تفریح وقت تنفس دادگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 چسبیدن و ول نکردن موضوعی یا . . . بیخیال نشدن دنباله گرفتن پی گرفتن سریش شدن 2 بالاخره گرفتن ( فهمیدن ) یک موضوع بالاخره دو هزاری کسی افتادن