پیشنهادهای حمید پرهام (٢٧٥)
از روی حوصله کاری را انجام دادن
خیره کننده
هدایت کردن، تغییر مسیر، تغییر دادن مسیر ترجمه هایی مثل �هدایت مجدد/دوباره� اشتباه هستند، چون پیشوند re در این اصلطاح به معنی تکرار عمل �هدایت کردن� ن ...
تجدید قوا ( نیرو ) ، خستگی در کردن
اقدام به/برای درخواست دادن تقاضا کردن
خلاصه، دورنما، چشم انداز
نشانی ( آدرس )
نوبت
سر کار، حین کار، حین وظیفه
منابع
حرف گوش کن ( در بافت عامیانه، مثلاً در مورد بچه ها )
دست آخر
معاون
تهیه کننده؛ خدمت دهنده؛ فروشنده؛ کارپرداز؛ کارگزار
پرورشگاه، شیرخوارگاه
به طور مشخص، مشخصاً
به نیابت ( از )
[کامپیوتر] مسیریابی، مسیر ( اسم ) هدایت کردن ( فعل )
گِیج ( واحد اندازه گیری قطر سرسوزن سرنگ تزریق )
بلیط
سنجه
ایفای نقش
غیرکلامی، غیرلفظی
رنگ بندی
زیست خواست ( سندی که به یک نماینده وکالت می دهد زمانی که خودتان قادر به تصمیم گیری در خصوص مسائل درمانی خود نباشید، به جای شما تصمیم گیری کند )
توأم با
هرز، هرزنامه، ناخواسته ( در مورد پیام یا ایمیل )
جذاب
پیش از حاملگی
قوه، توانمندی
ترجیحی
مایع ظرفشویی
نامربوط، مورد ندارد، بی ارتباط
خانه ( در پرسشنامه ها یا در جدول ها به مربع هایی می گویند که پاسخ داخل آنها نوشته یا علامت زده می شود )
تأیید کردن
تراجنسیتی، فراجنسیتی
کمرشکن
پیشخوان آشپزخانه
مشغول در/به
عق زدن
شکار
شارژ کردن ( اضافه کردن اعتبار برای رسیدن به مقدار مورد نیاز )
افزایش موجودی
ثبت/ثبت نام کردن
نفقه فرزند
مناسب/مخصوص معلولین
نامرتبط، غیر قابل اطلاق، اطلاق ناپذیر
ارزیابی/بازبینی کارشناسی
تسهیل مالیاتی؛ معافیت مالیاتی و بخشودگی مالیاتی هم ترجمه شده، ولی معادل های دقیقی نیستند، چون معافیت مواردی هستند که در قانون از پرداخت مالیات معاف ش ...
مزاحم حواس، پرت کننده حواس