پیشنهاد‌های سید حمیدرضا عباسی (٦٤)

بازدید
١٦٣
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🟢 رخوت، کرختی He tried to smooth over the awkwardness of the situation. او کوشید که رخوت آن وضعیت را تلطیف کند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He hadn’t stirred from his chair all morning کل صبح از صندلیش جُنب ( جُم ) نخورده بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ طیب خاطر، کمال میل I’m sure he went there with the best of intentions - مطمئنم او با کمال میل به آنجا رفت.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

💠 عنوانی است که به درویشان می دهند. ✅ همت ای پیر که با چنتۀ خالی نرود "گل مولا" که به کشکول و تبرزین آمد - شهریار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

غیر مسبوق، بی سابقه ✅ an event that is unprecedented in recent history رخدادی که در تاریخ اخیر بی سابقه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک دنده و لج باز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✅ نگون بخت، بخت برگشته Star - crossed lovers عاشقان نگون بخت ( اولین بار شکسپیر این اصطلاح را در داستان رومئو و ژولیت به کار برد. A pair of star ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

عوض و بدل کردن، تاخت زدن ( به اشتباه طاق زدن گفته می شود. ) ✅ You start on the windows and I’ll do the walls, then we can swap over after an hour o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Oh what an adorable little baby! اوه؛ چه نی نی کوچولوی نازی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وا داشتن ✅ It was an article in the local newspaper which finally spurred him into action. ◽یک مقاله در روزنامه محلی بود که نهایتاً او را به کنش و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

از هم پاشیده شدن، وا رفتن Her marriage fell apart after about ten years ازدواجش پس از ده سال از هم پاشید. Cook the tomatoes until they begin to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از آب و گل در آمدن Emma will inherit a fortune when she comes of age. اِما هرگاه از آب و گل در بیاید، اموال را به ارث خواهد برد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فاش کردن، بر ملا کردن Doctors are not allowed to reveal confidential information. پزشکان اجازه فاش کردن اطلاعات محرمانه را ندارند. He may be pr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آمبودزمان، دادآور، تظلم خواه، امین المظالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

🔸 On behalf of everyone here, may I wish you a very happy retirement به نیابت از همه حضار، برای شما ایام بازنشستگی بسیار شادی را آرزو دارم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

🔸 Trains leave the station every hour on the hour 🟢 قطار ایستگاه را ساعت به ساعت ترک می کند. 🟢 قطار ایستگاه را هر ساعت، سر ساعت ترک می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مبهوت، مدهوش، فریفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آزمون سخت امتحان دشوار رما The Ordeal of Gilbert Pinfold ( امتحان دشوار گیلبرت پینفولد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خِرِفت مثال: What a selfish old curmudgeon he had been, always thinking of himself and his own likes and dislikes! چه پیر خودخواه خرفتی بوده است؛ هم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حوصله سربَر His conversation was so dull. مکالمه اش بسیار حوصله سربَر بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

هجمه ( زبانی ) � a diatribe against consumerism � هجمه ای علیه مصرف گرایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

صریح اللهجه مثال: he had been outspoken in his criticism در انتقادش صریح اللهجه بوده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بر فرض که، بالفرض، گیرم . . . ( مانند �گیرم� پدر تو بود فاضل )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

- لحظه شماری کردن برای چیزی - چشم انتظار چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نخود هر آش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هزینه بَردار بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دودخور شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Multiple Sclerosis مولتیپل اسکلروزیس یا به صورت مخفف MS که در فارس به بیماری �ام اس� شناخته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

فخرفروشی، تفاخر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بازتوانی، توان بخشی ﺩﺭ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ، ﺗﻮﺍﻧﺒﺨﺸﯽ ﯾﺎ ﺑﺎﺯﺗﻮﺍﻧﯽ ‏ ( Rehabilitation ) ﻓﺮﺁﯾﻨﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ بهﻓﺮﺩ ﺗﻮﺍﻧﺨﻮﺍﻩ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﺧ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

دل نگران، دل واپس، به هوش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سوگ، داغ مندی، ماتم، حرمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نظرگیر، معتنابه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عجالتاً، علی الحساب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

آخر مثال: Prisoners should be treated with respect – they are human beings after all. باید با زندانیان به احترام رفتار کرد؛ آخر آن ها هم انسانند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

شرح ما وقع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سنجش پذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( ریاضی ) طرفین - وسطین، ضرب متقاطع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بازاِجرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به تمام و کمال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فراتاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

برش مکعبی ریز ( گوجه فرنگی، فلفل و. . . ) ، تاس بُری Diced pepper, Diced tomato

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

فسادپذیر، ضایع شدنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تارلرزه بَر، الکتروشوک، دفیبریلاتور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تمایلات شهوانی، خواسته های نفسانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بررسی علت یک موضوع ( خصوصاً فوت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

سهم: فاصله عمودی مرکز یک چندضلعی منتظم تا یکی از ضلع های آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Diagnostic ابزار عارضه یابی EFQM: EFQM Diagnostic Tool

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

واپُرسِش

١