دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٧١٢
رتبه در دیکشنری
١,١٧٢
لایک
٣٧٩
دیسلایک
٥١
جدیدترین پیشنهادها
٥ روز پیش
٠
دلدادگی، دلباختگی، شیدایی، واله گی 💡 "he was in the grip of an obsession he was powerless to resist" او آنچنان در گیر یک دلدادگی ( شده ) بود که برا ...
٦ ماه پیش
٠
- ناتمام گذاشتن / ماندن - نیمه کاره رها کردن 🟢 Their conversation was cut short by the arrival of more guests. گفتگوی آن ها با رسیدن مهمانان بیشت ...
٧ ماه پیش
٠
🟢 رخوت، کرختی He tried to smooth over the awkwardness of the situation. او کوشید که رخوت آن وضعیت را تلطیف کند.
٧ ماه پیش
١
He hadn’t stirred from his chair all morning کل صبح از صندلیش جُنب ( جُم ) نخورده بود.
١ سال پیش
٠
✅ طیب خاطر، کمال میل I’m sure he went there with the best of intentions - مطمئنم او با کمال میل به آنجا رفت.
جدیدترین ترجمهها
١ سال پیش
Despite the criticisms, she remained defiant.
٠
علی رغم انتقادات، او یک دندگی می کرد.
٢ سال پیش
Several religious leaders have interceded with the authorities on behalf of the condemned prisoner.
١
چندین رهبر دینی پیش مقامات برای زندانی محکوم شده پادرمیانی کردند.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.