پیشنهادهای سید حمیدرضا عباسی (٦٢)
به تمام و کمال
✅ طیب خاطر، کمال میل I’m sure he went there with the best of intentions - مطمئنم او با کمال میل به آنجا رفت.
💠 عنوانی است که به درویشان می دهند. ✅ همت ای پیر که با چنتۀ خالی نرود "گل مولا" که به کشکول و تبرزین آمد - شهریار
غیر مسبوق، بی سابقه ✅ an event that is unprecedented in recent history رخدادی که در تاریخ اخیر بی سابقه است.
مبهوت، مدهوش، فریفته
سوگ، داغ مندی، ماتم، حرمان
هزینه بَردار بودن
( ریاضی ) طرفین - وسطین، ضرب متقاطع
فراتاب
از آب و گل در آمدن Emma will inherit a fortune when she comes of age. اِما هرگاه از آب و گل در بیاید، اموال را به ارث خواهد برد.
استصناع از عقود اسلامی است و در مراجع غربی هم به همین صورت نوشته می شود: Istisna'
✅ نگون بخت، بخت برگشته Star - crossed lovers عاشقان نگون بخت ( اولین بار شکسپیر این اصطلاح را در داستان رومئو و ژولیت به کار برد. A pair of star ...
بازاِجرا
بازتوانی، توان بخشی ﺩﺭ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ، ﺗﻮﺍﻧﺒﺨﺸﯽ ﯾﺎ ﺑﺎﺯﺗﻮﺍﻧﯽ ( Rehabilitation ) ﻓﺮﺁﯾﻨﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ بهﻓﺮﺩ ﺗﻮﺍﻧﺨﻮﺍﻩ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﺧ ...
آمبودزمان، دادآور، تظلم خواه، امین المظالم
آزمون سخت امتحان دشوار رما The Ordeal of Gilbert Pinfold ( امتحان دشوار گیلبرت پینفولد )
Oh what an adorable little baby! اوه؛ چه نی نی کوچولوی نازی!
Multiple Sclerosis مولتیپل اسکلروزیس یا به صورت مخفف MS که در فارس به بیماری �ام اس� شناخته می شود.
یک دنده و لج باز
state of siege
فاش کردن، بر ملا کردن Doctors are not allowed to reveal confidential information. پزشکان اجازه فاش کردن اطلاعات محرمانه را ندارند. He may be pr ...
عجالتاً، علی الحساب
استصناع از عقود اسلامی است و در مراجع غربی هم به همین صورت نوشته می شود: Istisna'
بررسی علت یک موضوع ( خصوصاً فوت )
instruction manual
سنجش پذیر
عوض و بدل کردن، تاخت زدن ( به اشتباه طاق زدن گفته می شود. ) ✅ You start on the windows and I’ll do the walls, then we can swap over after an hour o ...
وا داشتن ✅ It was an article in the local newspaper which finally spurred him into action. ◽یک مقاله در روزنامه محلی بود که نهایتاً او را به کنش و ...
بر فرض که، بالفرض، گیرم . . . ( مانند �گیرم� پدر تو بود فاضل )
خِرِفت مثال: What a selfish old curmudgeon he had been, always thinking of himself and his own likes and dislikes! چه پیر خودخواه خرفتی بوده است؛ هم ...
Diagnostic ابزار عارضه یابی EFQM: EFQM Diagnostic Tool
تمایلات شهوانی، خواسته های نفسانی
فسادپذیر، ضایع شدنی
هجمه ( زبانی ) � a diatribe against consumerism � هجمه ای علیه مصرف گرایی
🔸 Trains leave the station every hour on the hour 🟢 قطار ایستگاه را ساعت به ساعت ترک می کند. 🟢 قطار ایستگاه را هر ساعت، سر ساعت ترک می کند.
Commutativity, Commutative property تعویض پذیری، خاصیت جابه جایی ( برای مثال، عملیات ضرب یا جمع تعویض پذیر/جابه جایی پذیر است زیرا: A�B=B�A و A B=B ...
🔸 On behalf of everyone here, may I wish you a very happy retirement به نیابت از همه حضار، برای شما ایام بازنشستگی بسیار شادی را آرزو دارم.
آخر مثال: Prisoners should be treated with respect – they are human beings after all. باید با زندانیان به احترام رفتار کرد؛ آخر آن ها هم انسانند.
- لحظه شماری کردن برای چیزی - چشم انتظار چیزی بودن
narrator
نظرگیر، معتنابه
فخرفروشی، تفاخر
از هم پاشیده شدن، وا رفتن Her marriage fell apart after about ten years ازدواجش پس از ده سال از هم پاشید. Cook the tomatoes until they begin to ...
برش مکعبی ریز ( گوجه فرنگی، فلفل و. . . ) ، تاس بُری Diced pepper, Diced tomato
نخود هر آش
صریح اللهجه مثال: he had been outspoken in his criticism در انتقادش صریح اللهجه بوده است.
دل نگران، دل واپس، به هوش
تارلرزه بَر، الکتروشوک، دفیبریلاتور
تابع دوسویی: تابعی که هم پوشا ( Surjective ) و هم یک - به - یک ( Injective ) باشد، تابع دوسویی یا متناظر یک به یک ( One - to - One Correspondence ) ن ...