تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

spark درخشیدن e. g. fireflies were sparking in the darkness حشرات شبتاب در تاریکی می درخشیدند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

fireflies=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

burst منفجر شدن، ترکیدن e. g. firecrackers were bursting all around us ترقه ها در اطرافمان می ترکیدند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

burst ترکیدن، منفجر شدن e. g. firecrackers were bursting all around us ترقه ها در اطرافمان می ترکیدند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

reap ( بریدن و ) درو کردن e. g. farmers were reaping wheat کشاورزان گندم درو می کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

pitch انداختن farmers were pitching bundles of cotton into the wagon کشاورزان بسته های پنبه را به داخل واگن می انداختند.

پیشنهاد
١

lumber درخت بریدن و الوار کردن farmers were lumbering their woods and sending them to lumber yards کشاورزان درختان خود را برای الوار سازی می بریدند و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

high order explosion انفجار قوی یا شدید ( حد بالا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

low order explosion انفجار ضعیف ( حد پایین )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

انجام رفت و آمد، رفت و آمدن کردن e. g. executives were ferried back and forth by air - plane رفت و آمد مدیران توسط هواپیما انجام می شد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

light فرود آمدن ducks were gabbling by the side of the pond مرغابی ها در کنار استخر قات قات می کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

gabble ( مثل غاز ) قات قات کردن، غات غات کردن مثل غاز e. g. ducks were gabbling by the side of the pond مرغابی ها در کنار استخر قات قات می کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

duck

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ring چرخیدن، چرخ زدن ( دور ) dogs were ringing the herd سگ ها دور گله چرخ می زدند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ring چرخیدن، چرخ زدن ( دور ) dogs were ringing the herd سگ ها دور گله چرخ می زدند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

shuttle

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

weave از لابلای جمعیت ( یا ترافیک و غیره ) عبور کردن

پیشنهاد
١

weave از لابلای جمعیت ( یا ترافیک و غیره ) عبور کردن

پیشنهاد
١

squelch صدای چلپ چلوپ ( مثلا صدای گام برداشتن در گل و لای )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

be bombed out 1 ) phrasal verb: if you are bombed out, your home is destroyed by bombs be bombed out ( of something ) a programme of house - buildin ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

just as درست همچون e. g. Some memory, to be able to erase; Just as some people, to be able to replace. بعضی خاطره ها، قابل پاک شدنن; درست مثل بعضی آ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

just as e. g. just as you say ( exactly what you say )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

just as

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در نظر گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

an agreed minimum amount than an person can expect to receive

پیشنهاد
١

picklock

پیشنهاد
١

soup ماده منفجره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آمریکا عامیانه: گاو صندوق بزرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

vault

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مترادف ۱ ) furnish ۲ ) provide فراهم کردن جور کردن ( دست و پا کردن چیزی ) . I can tell you how to raise the money بهت میگم اون پول چطور جور کنی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تمجید کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

swineflesh

پیشنهاد
١

speculate

پیشنهاد
١

evacuate ۱ ) ( محتویات چیزی را خالی کردن به ویژه بیرون کشیدن هوای چیزی ) تهی کردن ۲ ) تخلیه مکانی به خاطر بودن خطری نزدیک آن ۳ ) خلا ایجاد کردن، تهی ...

پیشنهاد
١

evacuate ۱ ) ( محتویات چیزی را خالی کردن به ویژه بیرون کشیدن هوای چیزی ) تهی کردن ۲ ) تخلیه مکانی به خاطر بودن خطری نزدیک آن ۳ ) خلا ایجاد کردن، تهی ...

پیشنهاد
٢

evacuate ۱ ) ( محتویات چیزی را خالی کردن به ویژه بیرون کشیدن هوای چیزی ) تهی کردن ۲ ) تخلیه مکانی به خاطر بودن خطری نزدیک آن ۳ ) خلا ایجاد کردن، تهی ...

پیشنهاد
٢

flutter butterflies were fluttering over the flowers پروانه ها برفراز گل ها این سو و آن سو می رفتند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

flit ( به آسانی و سرعت ) پرواز کردن، بال زدن مثلا پروانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

flit ( به آسانی و سرعت ) پرواز کردن، بال زدن مثلا پروانه

پیشنهاد
١

flirt اینسو و انسو جهیدن butterflies were flirting among the flowers پروانه ها در میان گل ها به این سو و آن سو می رفتند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

rage buildings were still tottering and flames raging ساختمان ها هنوز متزلزل بودند و شعله ها سر به فلک می کشید.

پیشنهاد
٢

rage buildings were still tottering and flames raging ساختمان ها هنوز متزلزل بودند و شعله ها سر به فلک می کشید.

پیشنهاد
٢

rage buildings were still tottering and flames raging ساختمان ها هنوز متزلزل بودند و شعله ها سر به فلک می کشید.

پیشنهاد
١

totter متزلزل بودن در شرف افتادن بودن تلوتلوخوردن

پیشنهاد
١

haphazardly بصورت تصادفی بدون نظم وترتیب e. g. books were piled on shelves haphazardly کتاب ها را بدون نظم و ترتیب روی میز انباشته کرده بودند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

phrasal verb to rest or cause to rest on the surface of a fluid or in a fluid or space without sinking; be buoyant or cause to exhibit buoyancy Coll ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

blacksmith

پیشنهاد
١

( worm ( verb

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

twitter ( پرنده ی کوچک ) جیک جیک کردن

پیشنهاد
٢

hawk ( مانند عقاب یا شاهین ) شیرجه رفتن و حمله کردن