پیشنهادهای Farhood (٧,٩١٦)
transformer
!by all means ( در پاسخ پیشنهاد/سخن دیگری ) حتما البته با کمال میل
1 ) Good hunting, uttered to the team before a difficult mission, provided courage and a sense of camaraderie . . . @ 2 ) A farewell that wishes the ...
hyena ( hyaena
1 ) The perforated container that holds the washing in a washing machine. noun. 0. 0. A basket or container of some kind used to store dirty clothes ...
الم شنگه
( slang ) blues حزن اندوه
fed up with
fed up with
fearfully بسیار ( در بافت معنایی منفی ) خیلی
awfully بسیار زیاد خیلی
sucker شیفته هلاک/مرده چیزی دیوانه چیزی
furnish فراهم کردن تهیه کردن
perform
digress ( از موضوع ) پرت شدن
disclaimer
uphold حفظ کردن پاسداری کردن
project نشان داده شدن ( اعلام کردن )
undertake پذیرفتن قبول کردن
supportive
خط رو خط شدن ( تلفن و موبایل و بیسیم )
see you when ( informal ) Used as a farewell, when the next time the speaker and interlocutor will meet is not known Wiktionary@
( مجبور به ) اطاعت کردن وادار به اطاعت کردن
تحریک کردن
ترک کردن ( کشور و. . . )
( اجباراً ) کسی در خانه نگه داشته شدن ( بخاطر آب و هوای بد و. . . )
شب زنده داری کردن کنار بستر کسی
rap انتقاد شدید کردن
plow به سختی پیش رفتن به سختی به راه خود ادامه دادن
plow
harp ( مصرا ) درباره چیزی حرف زدن
hark back اشاره داشتن عطف دادن به
1 ) hark back اشاره داشتن عطف دادن به 2 ) indicate When specifically asked about the report, she indicated she had not read it
اشاره داشتن ( کردن )
doze چرت زدن نیمه خواب بودن
crab ۱ ) شکوه کردن ۲ ) غرولند کردن
nettle آزردن رنجه داشتن ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن خونکسی را بجوش اوردن
lash سخت نکوهش کردن انتقاد شدید کردن
1 ) lash 2 ) rap
lash
waffle
waffle
باز و بسته ( کردن ) چتر و پرچم و . . .
corral حصار طویله ( بی طاق ) اصطبل ( بی طاق )
shift ۱ ) جم خوردن وول خوردن ۲ ) جابجا شدن تعویض مکان و. . . کردن
at the eleventh hour
drool
futile بیهوده بی فایده ناشیانه
( adj ) lowering پر اخم و تخم
hustle کلاهبرداری کردن کلاشی کردن کلاه سر کسی گذاشتن