پیشنهادهای Farhood (٧,٩١٦)
القاء
cape town استان دماغه امید واقع در کشور افریقای جنوبی
buying habits= عادتهای خرید You must try to put a curb on your spending habits شما بایستی واسه خرج کردن هاتون یه حد و مرزی قرار بدید
curb
curb
طلسم
[Verb] ✔️تحت فشار/تنش گذاشتن دارای تنش کردن The events of the last few weeks have put a real strain on him اتفاقات چند هفته گذشته فشار زیادی روی او ...
lead افسار قلاده مهار
lead افسار قلاده
lead افسار قلاده
adaptation
adapt
adapt
( slang ) fiver
ground crew
canned fish= کنسرو ماهی
figurine مجسمه کوچک
bid تلاش کوشش
delicately
self - pity
motif درونمایه یک ایده غالب یا تکراری در کار هنری
motif نقش مکرر ( در طرح ) یک تصویر تزئینی یا طراحی، به ویژه یک تکرار کننده که یک الگو را تشکیل می دهد. یک طرح/نقش تزئینی برای لباس یا پارچه
motive تولید حرکت فیزیکی یا مکانیکی
motive تولید حرکت فیزیکی یا مکانیکی
motive
motive
emphasis: تاکید 🗣️ اِم فِ سِس ( چیزی بین سِس و سیس ) emphases: تاکیدات 🗣️ اِم فِ سیٖز ( emphases جمع emphasis است )
rehearsal=
rehearsal=
succinctly
succinctly
mentoring ارشاد آموزش تعلیم پرورش
mentoring ارشاد آموزش تعلیم پرورش
mentoring ارشاد آموزش تعلیم پرورش
mentoring ارشاد آموزش تعلیم پرورش
firsthand
firsthand
niche
دقیقا قبل از در حقیقت قبل از حتی قبل از
countenance پذیرفتن رضایت دادن
countenance پذیرفتن رضایت دادن
countenance قیافه چهره سیما رخسار رو
اوضاع را درست کردن یا سر و سامان دادن 1 ) He has a chance to put things right by admitting a mistake was made او این فرصت را دارد که با اعتراف کردن ...
scathing تند کوبنده خردکننده
tokenism
deem دانستن قلمداد کردن پنداشتن بر این باور بودن که. . .
deem پنداشتن دانستن بر این باور بودن که. . .
defuse ( با سیاست و کیاست و غیره )
hypocrite
don پوشیدن تن کردن