پیشنهاد
٤

کنایه از چیز بسیار عجیب/غیر منتظره بودن چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خر کیف شدن ( غیرمودّبانه ) یعنی خوشحال وسر حال شدن /به وجد آمدن /ذوق کردن زیاد

پیشنهاد
٥

عشق دنیارا کردن /بسبار لذت بردن /غرق در شادی شدن /خوشبخت بودن

پیشنهاد
٦

عَرش را سِیر کردن /طی کردن یعنی در اوج شادی و خوشحالی بودن

پیشنهاد
٥

سَرِ خر را کج کردن کنایه از اینکه مسیر خود یا دیگران را تغییر دادن

پیشنهاد
٤

کلاه خودا به آسمان /هوا انداختن یعنی خوشحال شدن /شادی کردن /ذوق کردن

پیشنهاد
٥

شکیبایی - صبر شکیبایی کردن وخاموش ماندن/ دربرابر چیزی تاب آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خودرا گرفتن =فخر فروختن/ افاده فروختن / ناز وتکبر کردن

پیشنهاد
٥

زیر سر کسی بلند شدن یعنی با کسی جز همسر خودرابطه داشتن/یا رابطه برقرار کردن

پیشنهاد
٩

هوا بَرِش /وَرِش داشته کنایه از کسی که دستخوش غرور بیجا شده و خود را مهم میپندارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

سَرِ خر ( توهین آمیز ) / مزاحم /کسی که حضورش در جایی دیگران را آزار میدهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سماق مکیدن یعنی بیهوده انتظار کشیده - در حسرت چیزی بودن - کار بی حاصل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

پاپوش دوختن =توطئه کردن - پرونده سازی کردن بر علیه کسی

پیشنهاد
٤

خَرِ کسی رفتن یعنی نفوذ داشتن مثلا اگر او سفارش کسی را بکند کار آن شخص در هر اداره وارگانی راه می افتد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

آب زیر کاه کنایه از کسی که با زیرکی کارهای خودرا پنهانی پیش میبرد - کسی که به ظاهر ساده اما درباطن موذی است.

پیشنهاد
٣

این ضرب المثل کنایه ازاین دارد که کسی را به دنبال چیزی بی ارتباط باموضوعی بی معنی فرستادن - کسی را ازسرخود باز کردن - سر کسی را به طاق کوبیدن

پیشنهاد
٣

این ضرب المثل کنایه ازاین دارد که کسی را به دنبال چیزی بی ارتباط باموضوعی بی معنی فرستادن - کسی را ازسرخود باز کردن - پی نخود سیاه فرستادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قهوه یزدی نوعی قهوه سنتی و بومی در شهر یزد است که به جهت استفاده از هل، گلاب و نبات در تولید آن و همچنین مدت زمان پخت طولانی دارای طعم بسیار خوشمزه و ...

پیشنهاد
١٩

معنی ضرب المثل نشاشیدی شب درازه !! هنوز برای اینکه اتفاق بدی بیفتد وقت هست؛ هنوز اول کار است، تصور نکن که همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت

پیشنهاد
١٢٨

داستان ضرب المثل شب دراز است و قلندر بیدار درویش ( قلندر ) بینوایی که کارش کوچه گردی و بیابان نوردی بود در ضمن سیاحت به شهر بلخ رسید. چون آن جا را شه ...

پیشنهاد
٩

ضرب المثل شب دراز است و قلندر بیدار مواقعی استفاده می شود که بخواهیم به کسی بگوییم که عجله نکند. یعنی وقت بسیار است شتاب و عجله شایسته نیست. بهتر است ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

قلندر به چه معناست؟ بی قید، درویش، صوفی. قلندر به معنای انسان بزرگ و پاک و رها می باشد.

پیشنهاد
١٠

کار بیهوده کردن شایسته نیست. چه لازم که برای خود بیهوده ایجاد زحمت کنند. سری که درد نمی کند دستمال نباید بست این ضرب المثل یعنی کسی که گناهی نکر ...

پیشنهاد
٩

ضرب المثل مار از پونه بدش میاد در لونه اش سبز میشه معنی: معمولا آدم از هر چیزی که متنفر و بیزار و گریزان باشد با آن روبرو شده یا بر سرش آمده و نصی ...

پیشنهاد
١٢

ضرب المثل پا روی دُمِ کَسی گذاشتن یعنی : کار به کار کسی داشتن و با دخالت و ایجاد مزاحمت او را اذیت کردن . مزاحمت بیجا

پیشنهاد
٣

خودتو به موش مردگی نزن بیگناه جلوه دادن خود . کنایه از شخصی است که خطایی انجام داده وحالا قصد دارد خودش را بیگناه جلوه دهد

پیشنهاد
٨

ضرب المثل شتر سواری دولا دولا نمی شود یعنی استفاده از وسیله نامناسب جهت پوشاندن عیب و پنهان داشتن گناه و تقصیر .

پیشنهاد
٦

تودرکفش کسی کردن معنی: مزاحمت ، فضولی و دخالت در کار کسی پاتو کفش من نکن یعنی توی کار من دخالت بیجا نکن وبرایم مزاحمت ایجاد نکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شتر گاو پلنگ یعنی زرافه

پیشنهاد
١٠

شوهر کردم وسمه کنم، نه وصله کنم به زنان تنبل و بی عار، و تن پرور ی که آرایش کردن و به خود پرداختن را بر امورخانه داری برتری میدهند گفته میشود

پیشنهاد
٦

ضرب المثل شاه میبخشه ، شیخعلی خان نمی بخشه معنی: هنگامی که بالا دست یا صاحب حق چیزی را ببخشد اما زیر دست خساست کرده و از بخشیدن خودداری کند.

پیشنهاد
٤

کنایه از افرادی دارد که از روی عادت ، کاری را انجام می دهند که به ضرر فرد یا افراد تمام می شود . در واقع ، آنها هیچ علت و انگیزه خاصی از انجام آن ندا ...

پیشنهاد
٢٩

ضرب المثل فارسی گهی پشت به زین و گهی زین به پشت مصراع بالا حاکی از اینست که گاهی آدمی را به کمال مطلوب می رساند و هر چه خواست و آرزوهایش باشد بر می ...

پیشنهاد
٧

متکی بودن . روی پای خود ایستادن . خودکفا بودن ضرب المثل است کنایه از اینکه انسان تا زمانی که متکی به خودش باشد نباید منت کسی را بکشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گردنبند =آویز گردن = سینه ریز در گویش یزدی گلوبند گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سینه ریز همان گردنبند است که در گویش یزدی گلو بند گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ساپورت نوعی شلوار تنگ کشی زنانه است که در گویش یزدی پاکَش گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خمره سفالی = تاپو درگویش یزدی دوره گفته میشود . با تلفظ حرف ( او )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تند وسریع = پرشتاب = باعجله = تند رفتن درگویش یزدی شوت گاز گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جگر گوسفند همان کبد گوسفنداست که در گویش یزدی به آن سیَه گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشتِ سر : گویش یزدی آن پسِ کَلّه میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

معطل =الاف=منتظر ماندن ، گویش یزدی آن سَفیل میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چُت چُت در گویش یزدی یعنی درِ گوشی صحبت کردن . نجوا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شهر یزد به دلیل معماری تاریخی ارزشمند و بافت سنتی دست نخورده اش در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۹۶ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید این شهر تاریخی به عنوان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

سیَه در گویش یزدی یعنی جگر گوسفند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سَفیل در گویش یزدی یعنی مُعطَّل سَفیلِت نمُوکُنم یعنی معطلت نمیکنم .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

پَسِ کَلَه در گویش یزدی یعنی پشت سر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شوت گاز در گویش یزدی یعنی تندو سریع ، با شتاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوره با تلفظ ( او ) در گویش یزدی یعنی خُمره ی سفالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

آبرو کِردَن درگویش یزدی آبرود کرَدن ، مرغ و پرندگان ویا کله گوسفند را در آب جوش قرار دادن برای پَر کردن و پاکسازی پوست آنها