تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تُن غُرِّش در گویش یزدی به رَعدو بَرق گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

انگورِکُمُری یا کُمُلی در گویش یزدی یعنی انگورِ ریش بابا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قهوه یزدی نوعی قهوه سنتی و بومی در شهر یزد است که به جهت استفاده از هل، گلاب و نبات در تولید آن و همچنین مدت زمان پخت طولانی دارای طعم بسیار خوشمزه و ...

پیشنهاد
٣

این ضرب المثل کنایه ازاین دارد که کسی را به دنبال چیزی بی ارتباط باموضوعی بی معنی فرستادن - کسی را ازسرخود باز کردن - پی نخود سیاه فرستادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تند وسریع = پرشتاب = باعجله = تند رفتن درگویش یزدی شوت گاز گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مَزرا در گویش یزدی یعنی مَزرعَه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چَغَل در گویش یزدی یعنی سِفت و محکم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اُوگا در گویش یزدی به طحال گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اُزیپو در گویش یزدی یعنی آبِ بی رمق ( آبگوشت بی مزه و بی رمق )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

روُ شُد در گویش یزدی یعنی راه افتاد

پیشنهاد
٤

خَرِ کسی رفتن یعنی نفوذ داشتن مثلا اگر او سفارش کسی را بکند کار آن شخص در هر اداره وارگانی راه می افتد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خُوروسُک در گویش یزدی به سوسک حمام گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گَلوبند : گردنبند ، آویز گردن ، سینه ریز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاکَش در گویش یزدی یعنی شلوار ساپورت ، شلوار تنگ کِشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

آتیشی ( آتشی ) شدن در گویش یزدی به معنای برافروختن ، عصبانی شدن ، برآشفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

آبرو کِردَن درگویش یزدی آبرود کرَدن ، مرغ و پرندگان ویا کله گوسفند را در آب جوش قرار دادن برای پَر کردن و پاکسازی پوست آنها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شوت گاز در گویش یزدی یعنی تندو سریع ، با شتاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چُت چُت در گویش یزدی یعنی درِ گوشی صحبت کردن . نجوا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جگر گوسفند همان کبد گوسفنداست که در گویش یزدی به آن سیَه گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سینه ریز همان گردنبند است که در گویش یزدی گلو بند گفته میشود

پیشنهاد
٤

کنایه از افرادی دارد که از روی عادت ، کاری را انجام می دهند که به ضرر فرد یا افراد تمام می شود . در واقع ، آنها هیچ علت و انگیزه خاصی از انجام آن ندا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اُو نباتی در گویش یزدی یعنی آب نباتی ( آب نبات چوبی )

پیشنهاد
٤

اُو زیرِ پوسِش افتیده ( آب زیر پوستش افتاده ) درگویش یزدی کنایه از کسی هست که سرحال وقبراق شده . کسی که چاق وسرخوش شده باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کولوتَه در گویش یزدی یعنی مقنعه ( مغنعه ) پارچه ای دوخته شده جهت پوشش موی سر خانمها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

میچَماغ در گویش یزدی همان میر چقماق ( امیرچقماق ) میباشد . ( ( میدان امیرچقماق نام میدانی در شهر یزد است. مجموعه امیرچقماق یزد شامل بازار، تکیه، مس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سِفیدُو درگویش یزدی همان سفیدآب ( =روشور ) است . ماده ای گلوله شکل که در حمام جهت شستشوی چرک بدن بوسیله کیسه حمام استفاده میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خِش مال در گویش یزدی همان خِشت مال است . فردی که کارش خِشت زَنی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیسکوت درگویش محلی یزد همان بیسکویت است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کُماشتون در زبان یزدی یعنی کُماج دان ( قابلمه مِسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گُرسُم در گویش یزدی همان نام کُلثوم است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گُور مَحلَه ( گُور با تلفظ ضمه ) یعنی محله زرتشتیان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نا خَشی در گویش یزدی یعنی ویار حاملگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نَفَسِد شَم در لهجه یزدی یعنی قربان نَفسِ تو شوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وارِخ با کسره حرف ( ( ر ) ) در گویش یزدی یعنی پایان پذیرفت

پیشنهاد
٤

کلاه خودا به آسمان /هوا انداختن یعنی خوشحال شدن /شادی کردن /ذوق کردن

پیشنهاد
٤

کنایه از چیز بسیار عجیب/غیر منتظره بودن چیزی

پیشنهاد
٤

لقمه بزرگتر از دهانش برداشته کنایه از فردی دارد که کاری را پذیرفته که از عهده اش بر نمی آید وخودش را دچار درد سر میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پِرهَن درگویش یزدی همان پیراهن است .

پیشنهاد
٤

در گویش یزدی به تزریق دارو از راه مقعد اِمالَه گفته میشود

پیشنهاد
٤

در گویش یزدی به تزریق دارو از راه مقعد تنقیه هم گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چَش پارَه در گویش یزدی = چشم دریده کنایه از شخص بی حیا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چهره پرداز یا گریمور یا مسئول گریم فردی است که آرایش چهره بازیگران برای حضور در نمایش های تلویزیونی، سینمایی یا تئاتری را بر عهده دارد. چهره پرداز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

زِوُزا در گویش یزدی یعنی زایمان کردن ( ز ) با حرکت کسره و ( زا ) که از زاییدن می اید

پیشنهاد
٣

این ضرب المثل کنایه ازاین دارد که کسی را به دنبال چیزی بی ارتباط باموضوعی بی معنی فرستادن - کسی را ازسرخود باز کردن - سر کسی را به طاق کوبیدن

پیشنهاد
٣

خودتو به موش مردگی نزن بیگناه جلوه دادن خود . کنایه از شخصی است که خطایی انجام داده وحالا قصد دارد خودش را بیگناه جلوه دهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شتر گاو پلنگ یعنی زرافه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

آلوبالو درگویش یزد همان آلبالو است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مازاری در یزد بهدمعنی حَنا سایی میباشد . محله ای در شهرستان یزد به اسم کوچه مازاریاها است که درآنجا کارگاه بزرگ حناسایی وجوددارد . برای همین به کوچه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بَنگا : در گویش یزدی به جایی که کمربند شلوار بسته میشود بَنگا گفته میشود

پیشنهاد
٤

در گویش یزدی یعنی اسهالی شدن