پیشنهادهای سعید امدادی (١,٣٠٤)
1 - گریز زدن - اشاره به قسمت قبلی ماجرا در ادبیات، فیلم و. . . با عبارت flashback to در جمله ذیل از دیکشنری کمبریج: The novel began with a flashback ...
بزرگ نمایی
زمین گیر شده The accident left me incapacitated for seven months. تصادف باعث شد به مدت هفت ماه زمین گیر شوم.
یه نَمه از چیزی داشتن یه ذره از چیزی را داشتن His hair is starting to show tinges of grey. موهاش یه نامه به خاکستری می زد. I felt a tinge of regr ...
سفر جاده ای، کاملا درست است، عزیزانی که دیسلایک می زنند، دلیلش را بفرمایند و بر دانش ما بیفزایند.
انرژی گروه بودن
نثر مسجّع
آهنگ گیرا ترانه غم انگیز
غوغا به پا کرده ترکونده
باید بخونی اش
اون فیلم یا کتاب شما رو به اون حال و هوا میبرد.
امضای جعلی
لوازم آلات کوچک و فرعی
انگاره - اگر اسم باشد.
زندگی شاد و جدید که در آخر داستان یا فیلم دیده می شود. At the end of the film, the two of them ride off into the sunset. در آخر فیلم اون دو نفر زن ...
تابلو واضح گویا
نشو و نمو در یک مکان جدید
نو کیش - تازه گرویده کسی که مذهب، عقاید و اسلوب شناخته شده اش را تغییر می دهد و در سلک تازه ای قرار می گیرد. John is a newly converted vegan who is ...
سر ذوق آوردن
نمی دانم چی ام شده؟ چی ام شده در این جمله معنی پیدا می کند به عنوان معادل come over I don't know what comes over me نمی دانم چی ام شده؟ نمی دانم چه ا ...
امر خطیر این مهم، وقتی که گفته می شود : در این مهم برای شما آرزوی موفقیت می کنم. Wishing you success in this new venture.
سرپایی چیزی خوردن
ممنون از نجوا، زیباترین معادل را نوشته اید، آفرین به ذوق ادبی شما دلباز ، بهترین و زیباترین معادل است.
پارکینگ روباز. - مشترک - وسیع مثلاً برای ۲۰۰ خودرو که واحد های مسکونی مجاور استفاده می کنند.
اجاره روزانه - ساعتی
نا سالم
دزدکی
لا مذهب ترکی آذربایجانی: لا مسَّب
گسستن زیباتر است، رهیدن نیز معادل خوبی است ولی نه به زیبایی گسستن
کارگر روز مرد کارگر ساعتی
هماهنگ با ست شدن با ( در مورد نور ) I want the light fittings to be flush with the ceiling. دوست دارم نور ( حاصل از روشنایی لامپ و لوستر - light f ...
همدیگر را دوست داشتن
عزب اوغلی ماندن
دستمزد
ترکی: چورک قازانماک، پول در آوردن، نون به خونه آوردن به نظرم آشناترین، پربسامدترین اصطلاح آذربایجانی ها باشد.
به نحو احسن استفاده کردن
دست گرمی نوعی بازی یا برخی کارها که در ابتدای فعالیت گروهی که قرار است با همدیگر همکاری کنند، راه انداخته می شود تا با همدیگر احساس راحتی کنند، به اص ...
پرداختن به موضوعی
ترکی= پیشیر لمک
اسکان
چاره موقتی کار راه انداز اقدام موقتی
1 - دوره کردن، حلقه زدن دور سلبریتی ها 2 - هجوم آوردن در حیات وحش، طوریکه گونه ای ضعیف با تکیه بر تعداد زیادشان، گونه مهاجم را دوره می کنند و فراری ا ...
ورزش های سخت
تدابیر دیگری باید اندیشید راههای دیگری باید پیدا کرد
حد و مرزی قایل شدن
نوعی از میمون ها که دماغی مثل خرطوم دارند، میمون خرطوم دار
Round face هم کسی است که صورتش گرد است.
یه کم بهش شک می کنی نه زیاد You have to take everything she says with a grain of salt, because she tends to exaggerate. ناچاری هرچی ایشون میگه رو ب ...
به شخصه معادلی کاملا درست، لذت بردم از نبوغ دوستان