پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,٣٠٩)

بازدید
١,٨٢١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جواب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش رو ترکی: اوز و موزه گله ن، قارشیمیزداکی We have just received the information about the forthcoming conference. الان اطلاعاتی از کنفرانس پیش رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو شهر مثل کسی که میخاد آموزش زبان انگلیسی بده، رفته تو شهر ویدیو ضبط کنه، میگه: English vocabulary around town لغات انگلیسی که همین تو شهر باهاش بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرت سلامت Be of good cheer, my friend - things will get better. سرت سلامت رفیق، اشکالی ندارد، همه چی درست میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این🙏 ایموجی را folded hands می گویند. کف دو دست برای تایید روی هم قرار می گیرند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - گریز زدن - اشاره به قسمت قبلی ماجرا در ادبیات، فیلم و. . . با عبارت flashback to در جمله ذیل از دیکشنری کمبریج: The novel began with a flashback ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ نمایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زمین گیر شده The accident left me incapacitated for seven months. تصادف باعث شد به مدت هفت ماه زمین گیر شوم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یه نَمه از چیزی داشتن یه ذره از چیزی را داشتن His hair is starting to show tinges of grey. موهاش یه نامه به خاکستری می زد. I felt a tinge of regr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سفر جاده ای، کاملا درست است، عزیزانی که دیسلایک می زنند، دلیلش را بفرمایند و بر دانش ما بیفزایند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انرژی گروه بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نثر مسجّع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آهنگ گیرا ترانه غم انگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غوغا به پا کرده ترکونده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

باید بخونی اش

پیشنهاد
١

اون فیلم یا کتاب شما رو به اون حال و هوا میبرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

امضای جعلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوازم آلات کوچک و فرعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انگاره - اگر اسم باشد.

پیشنهاد
١

زندگی شاد و جدید که در آخر داستان یا فیلم دیده می شود. At the end of the film, the two of them ride off into the sunset. در آخر فیلم اون دو نفر زن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابلو واضح گویا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشو و نمو در یک مکان جدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نو کیش - تازه گرویده کسی که مذهب، عقاید و اسلوب شناخته شده اش را تغییر می دهد و در سلک تازه ای قرار می گیرد. John is a newly converted vegan who is ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سر ذوق آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نمی دانم چی ام شده؟ چی ام شده در این جمله معنی پیدا می کند به عنوان معادل come over I don't know what comes over me نمی دانم چی ام شده؟ نمی دانم چه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

امر خطیر این مهم، وقتی که گفته می شود : در این مهم برای شما آرزوی موفقیت می کنم. Wishing you success in this new venture.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرپایی چیزی خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ممنون از نجوا، زیباترین معادل را نوشته اید، آفرین به ذوق ادبی شما دلباز ، بهترین و زیباترین معادل است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارکینگ روباز. - مشترک - وسیع مثلاً برای ۲۰۰ خودرو که واحد های مسکونی مجاور استفاده می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اجاره روزانه - ساعتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نا سالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دزدکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لا مذهب ترکی آذربایجانی: لا مسَّب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گسستن زیباتر است، رهیدن نیز معادل خوبی است ولی نه به زیبایی گسستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کارگر روز مرد کارگر ساعتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هماهنگ با ست شدن با ( در مورد نور ) I want the light fittings to be flush with the ceiling. دوست دارم نور ( حاصل از روشنایی لامپ و لوستر - light f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همدیگر را دوست داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عزب اوغلی ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستمزد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترکی: چورک قازانماک، پول در آوردن، نون به خونه آوردن به نظرم آشناترین، پربسامدترین اصطلاح آذربایجانی ها باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نحو احسن استفاده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست گرمی نوعی بازی یا برخی کارها که در ابتدای فعالیت گروهی که قرار است با همدیگر همکاری کنند، راه انداخته می شود تا با همدیگر احساس راحتی کنند، به اص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرداختن به موضوعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ترکی= پیشیر لمک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسکان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاره موقتی کار راه انداز اقدام موقتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - دوره کردن، حلقه زدن دور سلبریتی ها 2 - هجوم آوردن در حیات وحش، طوریکه گونه ای ضعیف با تکیه بر تعداد زیادشان، گونه مهاجم را دوره می کنند و فراری ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ورزش های سخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تدابیر دیگری باید اندیشید راههای دیگری باید پیدا کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حد و مرزی قایل شدن