پیشنهادهای نیما چوبین (٣٣٧)
کسی یا چیزی را نزدیک یا - از نظر فیزیکی - دردسترس نگه داشتن
ناتوانی در تمرکز و تصمیم گیری به دلیل کهولت سن ( پیری )
آدم نچسب و حوصله سر بر
دورهمی یا اجتماعی کنسل کننده
جوک بی مزه، جوک ( طنز ) انگلیسی ( اصطلاح عامیانه )
بازی کنسل کننده
تیغ، لبه یا هر چیزی که تیز و بُرنده نباشد.
مخفف: نقطه تعادل ( Point of Equilibrium )
مالیدن اندام جنسی توسط دو زن، طبق زنی، قیچی کردن
مالیدن به چیزی یا کسی به منظور لذت جنسی، دو مرد اندام جنسی شان را به هم بمالند.
پا جای پای کسی گذاشتن، از پی رد پای کسی رفتن، عقبگرد کوتاه آمدن ( از تصمیم یا عقیده خود )
گردن درازی یا سرک کشیدن ( برای فضولی و دید زدن )
اصطلاحات فنی تخصصی و مرتبط با تکنولوژی های پیشرفته، که فهم آن - برای عموم - دشوار است.
مدت طولانی تر، زمان بیشتر
دل بخواه
ریختن ترس
خواب دیدی خیر باشه
زانوی غم بغل کردن
خدمتت میرسم، به حسابت میرسم
احترام خودت را نگهدار
چشم چرانی کردن
شاخ بازی درآوردن
دلخوری
رابطه داشتن با یک خانم ( رابطه جنسی )
یک برنامه، فیلم یا گروهی که شامل تعداد زیادی ستاره و افراد مشهور باشد.
موز یکی که از میکس چند آهنگ تشکیل شده
اصطلاحی در پوکر؛ زمانی که یک بازیکن می خواهد تمام موجودی - ژتون ها - خود را در یک دست شرط ببندد، استفاده می شود.
قهوه: در دهه ۱۸۰۰ که قهوه ☕️ معروف و محبوب شد، منبع اصلی آن جزیره ای در اندونزی 🇮🇩 بود به نام "جاوا"، بنابراین طبیعی است که یک لیوان قهوه به "جاوا" ...
اصطلاحی عامیانه برای قهوه خانه ( Coffee Shop ) احتمالا به خاطر وجودکافه های زیادی به این نام در امریکا - که زنجیره ای هم نیستند - رایج شده است. *رج ...
بد ذات، زنازاده، حرامی
نام بردن یا تقدیر از شرکت کننده در مسابقه یا رقابتی که مقام نیاورده ولی کیفیت بالا و شایسته ای داشته. مثل همون لوح تقدیر جشنواره سینمای خودمون، نفر ...
مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز ) ، پول سیاه، پاپاسی
برتری و مزیت یافتن نسبت به کسی، بویژه با عمل و کنش های سریع و زودهنگام: فرصت برتری یافتن / اشاره به نشانه گرفتن اسلحه سمت کسی، قبل از - نشانه گرفتن ...
شلیک مرگبار، شلیک برای کشتن
وقت تلف کردن ( هدر دادن ) ، بیکار و بی هدف مشغول بودن عامیانه: ول چرخیدن، وقت کشی
دخالت کردن، بازیچه قراردادن، تاثیر گذاشتن ( بیشتر با پسوند out: futzing out )
سکس داشتن ( با کسی ) در بیسبال: تعقیب و گرفتن توپ پرتاب شده - در هوا -
روی هم ریختن ( با کسی ) ، رابطه - سکس - داشتن
دگرگون شده، تغییر یافته
مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...
مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) / Gay همجنسگرا ( مرد ) / Bisexual دارای کشش جنسی به همجنس خود و جنس مقابل / Transgender تراجنسیتی ( دارای هویت جن ...
واژه همبند ( فقط در ترکیب با کلمه دیگر استفاده می شود و معنا دارد؛ پسوند و پیشوند ) اشاره دارد به رویا و خواب، مربوط به رویا و رویا دیدن
فراموش کردم، یادم رفت
گاهی میتونه به معنای نزدیک هم استفاده بشه Warmer: نزدیک تر
گوش کردن به آهنگ ( یا هر فایل صوتی ) یا دیدن فیلم مستقیما از اینترنت به جای دانلود ( بارگیری ) و ذخیره کردن شون.
تیره پوست، سیه چرده، سیاه سوخته
ماده ای مرطوب یا چسبناک و کثیف خارجی، بخصوص مردمان آسیای شرقی، چشم بادامی ویتنامی ( توهین آمیز )
صفحه ای که پشت چیزی را تشکیل میده، یا پشت آن چیز قرار می گیرد.
نفوذ کننده، رخنه کننده دخول کننده ( فرو کننده ) ، فاعل در سکس، جماع کننده
معادل ضرب المثل: گربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه - پیف پیف - بو میده