تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیرانداز ماهر، تک تیرانداز، نشانچی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرکت کننده در مسابقات ورزشی بیاتلون ( ورزش دوگانه، تیراندازی در حال اسکی کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

قورقور قورباغه 🗯🐸

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازگویی سواستفاده جنسی، مخصوصا در رسانه درمورد شخصی معروف ( بیشتر به منظور تحقیر ) ، بازگویی رسوایی جنسی افراد مشهور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اقدامی خیانت آمیز ( بویژه خیانت کردن درحال نقش دوستی بازی کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) خر پول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه گیری به سمت هدف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

زبردستانه، ماهرانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

لباس کار دوبنده ( پیشبندی ) بیشتر؛ در حالت مفرد به نوعی پارچه - کتان زبر و نامرغوب - اشاره می کند و در حالت جمع به معنی لباس کار سرهمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

طلبه چیزی بودن، خاطرخواه - چیزی یا کسی - بودن ( عامیانه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرعمدی - کاری کردن - ، عامل اتفاق رویدادی بدون قصد

پیشنهاد
٠

به دلیل سهل انگاری موجب مرگ کسی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درختی که با تکنیک های خاصی کوچک نگه داشته شده و فرم دهی می شود. این هنر از چین آغاز شده و در ژاپن تکامل یافت.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برداشت بافت مردهٔ پوست از جراحت - ناشی از - سوختگی به منظور آماده سازی پایه مناسب برای پیوند پوست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اتلاف وقت، آب در هاون کوبیدن، کار عبث و بیهوده انجام دادن ( مثل شمع روشن کردن در روشنایی روز )

پیشنهاد
٣

مشابه این ضرب المثل: از خروس خون تا بوق سگ - کارکردن -

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اسراف، برباد دادن، تلف کردن ( در مورد پول یا . . . . ) ولخرجی، هدر دادن، حرام کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱۰ به توان گوگول پلکس*، ده به توان ده به توان ده به توان صد، عدد یک و ده هزار صفر جلوی آن *گوگول پلکس: ده به توان گوگول**، ده به توان ده به توان صد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بدون آینده یا جای پیشرفت، عامیانه: قوی و خشن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه ( تابلو ) رعایت حق تقدم

پیشنهاد
١

فرزند خارج از ازدواج، متولد از پدر و مادر ازدواج نکرده ( حرام زاده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

متولد شده، رشد کرده و تحصیل کرده در یک مکان ( یا طبقه اجتماعی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

رفت وبرگشت، رفت وآمد، تردد، آمدوشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قرص ( آبنبات ) مکیدنی گلودرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تبدیل توالت فرنگی ( ایرانی به فرنگی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

شیر خشک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

A very great Vagina - مهبل ( آلت تناسلی ماده ) بسیار خوب یک کُس عالی :|

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

واژن، مهبل، کُس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی کودکانه برای اشاره به آلت تناسلی ماده، کلمه برای اشاره به کُس به کودکان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی برای آلت جنسی زنان، کُس - همچنین Punani

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رقص جامائیکایی - اصطلاحاً : مهبل، آلت جنسی ماده، کُس، سکس کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قسر دررفتن چندان ترجمه مناسبی نیست به نظرم، شاید �دم به تله ندادن� بهتر باشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مرده، هر چیزی که دفن شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سنگ تمام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

آخرین بخش ( حلقه ) جهنم، که اشاره می کند به کتاب "دوزخ" اثر مشهور �دانته آلیگری�. در کتاب دانته به جهنم سفر می کند و میفهمد که جهنم هفت بخش یا حلقه م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آخرین طبقه بهشت ( بیش تر در اسلام و یهودیت ) ، جایی که خدا و فرشتگان عالی رتبه ساکن اند. نهایت خوش بختی و سعادت مندی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

آمیزش. سکس، رابطه جنسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

The result of chance rather than something you can control : شانسی و خارج از کنترل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

SAN: Save Area Network شبکه فرعی از دستگاه های ذخیره سازی مشترک که به گونه ای تنظیم شده اند تا همه دیسک های ذخیره سازی برای شبکه های *LAN یا **WAN در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

SAN: Save Area Network شبکه فرعی از دستگاه های ذخیره سازی مشترک که به گونه ای تنظیم شده اند تا همه دیسک های ذخیره سازی برای شبکه های *LAN یا **WAN در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

صدای حاصل از حرکت زبان بین لب های فشرده، به قصد تمسخر یا شوخی _ شیشکی بستن ( عامیانه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدایی که هنگام خروج هوا از مجرای بینی ( بینی گرفته ) ایجاد می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تخریب شده توسط بمباران ( در مورد شهر یا ساختمان ) ترک محل بعلت بمباران ( در مورد شخص )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترک کردن - جایی - به اجبار و ناخواسته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سامانه بارگیری و تخلیه بار کشتی، که بار توسط سکو ( سکو متحرک ) جابه جا می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سامانه بارگیری و تخلیه بار کشتی، که بار توسط سکو ( سکو متحرک ) جابه جا می شود

پیشنهاد
١

سست عنصر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سراسر هوشیار ( در مقابل مستی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازگرداندن نظم، اصلاح روند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصمم بودن و پایداری کردن ( با وجود ناملایمات و شکست ها )