پیشنهادهای Mememaid (٤٦٩)
ویژگی اختصاصی، مشخصه
چکاپ کامل معاینه ی تخصصی
تعرض جنسی ( این عبارت، تنها تجاوز جنسی رو بیان نمیکنه بلکه هر نوع اقدام جنسی بدون رضایت فرد رو شامل میشه )
نابود، منهدم، درهم کوبیده شده، با خاک یکسان شده شکل دیگر wrecked از زبان مخصوص gaming اشاره به بازیکن یا تیمی که مدام به یه حریف می بازه همینطور توص ...
تمام جوانب کاری را سنجیدن
۱ ) به جا، مناسب و مرتبط ۲ ) شیک و تمیز، جذاب
گرایش فراگیر ویار جهانی، ویار جمعی : )
استقبال openness to: استقبال از، پذیرا بودن نسبت به
لاتین تبار ( تبار آمریکای جنوبی و مرکزی ) ( در اغلب موارد ) اسپانیایی یا پرتغالی تبار ( در بعضی موارد خاص )
داغون، نابود، له مثال: I'm gutted Kem didn't make it to the final ( داغون شدم "کم" نرسید به فینال )
انداختن سایه ی شک به زیر سوال بردن به شبهه انداختن مورد شک و تردید قرار دادن
The code name of a nation
خیر همگانی، خیر عمومی، امر عام المنفعه، مصلحت جمعی
تشکیلات
فلان روز
چارچوب، جدول
مصمم، حساب کرده روی چیزی
مبتنی بر
dubber dubbing voice actor dubbing artist
بی عیب و نقص روان بدون اشکال بی دردسر
شاید تصویری بیشتر کمک کنه تا بتونیم این دو تا موجود زیبا و خارق العاده رو راحت تشخیص بدیم ; )
اغلب، اساساً، در بیشتر موارد، به طور کلی، عمدتاً، غالباً
پیشوای فکری عقیده سالار
آدم سیگارو abandon نمی کنه quit می کنه : Quitting smoking has become the hardest task of my life! خونوادشو abandon می کنه : She was not selfish enou ...
رقص دب، حرکتی ساده با دو دست که بیشتر از بار رقص و حرکت، بار معنایی و فرهنگی داره ヾ ( - _ - ) ゞ
چفت ( اسباب بازی بچه ها )
دانش اندوخته
تاثیرپذیر
تیزهوشی gifted: تیزهوش
درجه ی منتهی الیهی ( در روانشناسی/ در رتبه بندی های مقیاسی ) مثلاً اگر درجه بندی هر پرسش بین ۱ تا ۱۰ یا بین کاملاً موافق و کاملا مخالف باشد، ۱ و ۱۰ ...
حافظه ی فعال
تاثیر چشمگیر ایجاد کردن اثر مهمی در بر داشتن ایجاد تغییر مهم ( و مثبت ) در شرایط عوض کردن اوضاع
فراکاربست، چندکاربستی ( در علوم اجتماعی ) : به کار بستن و ترکیب چندین روش علمی در مطالعه ی یک پدیده
فاقد پتانسیل بدون آتیه نامحتمل بی رونق غیرمستعد
مثل سگ، مثل چی
وارد کردن ( در خصوص ایده های جدید )
بهنجار
۱. پر، لبریز، سرشار ۲. سرمست، هیجان زده، مشتاق
۱. چاق و تپلو. گرد و گوشتالو ( در مورد هیکل - با کانوتیشن مثبت ) ۲. دور - گرد ( در مورد اشیایی مثل اوریفیس/ ورودی و نام دیگر ورودی دهانه شیپوری )
ظاهرشدنی ( در برابر چیزی که برای آن برنامه ریزی شده ) پدیدآمدنی سربرآورده
پیروزی راحت و بی دردسر، برد قاطع ( ناشی از ضعف حریف )
( slang ) : معمولی، ساده، عادی
خوش مشرب
بهره گیری از دست یازیدن به
ندامتگاه کودکان و نوجوانان در کل به معنای دستگاه قضایی مربوط به بزهکاران زیر ۱۸ سال که بر حسب مَجاز، به محل نگهداری یا تادیب کودکان و نوجوانان یا ان ...
۱. خل و چل، خل وضع، احمق ۲. کپل، ماتحت
اتوکیو، دستگاه متن نما یا تله پرامپتر ( teleprompter ) تجهیزی که متن خبر ( یا غیره ) رو به گوینده ی تلویزیون نشون میده
شکل دیگر، نوع دیگر چیزی
انرژی هسته ای ( Nuclear energy )
کم ارج پندار مثال: یک کودک تیزهوش، قربانی نظام کم ارج پندار مدرسه است. A gifted child is a victim in the underestimating schooling system