تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٠

ویژگی اختصاصی، مشخصه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

چکاپ کامل معاینه ی تخصصی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

تعرض جنسی ( این عبارت، تنها تجاوز جنسی رو بیان نمیکنه بلکه هر نوع اقدام جنسی بدون رضایت فرد رو شامل میشه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

نابود، منهدم، درهم کوبیده شده، با خاک یکسان شده شکل دیگر wrecked از زبان مخصوص gaming اشاره به بازیکن یا تیمی که مدام به یه حریف می بازه همینطور توص ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تمام جوانب کاری را سنجیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

۱ ) به جا، مناسب و مرتبط ۲ ) شیک و تمیز، جذاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

گرایش فراگیر ویار جهانی، ویار جمعی : )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

استقبال openness to: استقبال از، پذیرا بودن نسبت به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

لاتین تبار ( تبار آمریکای جنوبی و مرکزی ) ( در اغلب موارد ) اسپانیایی یا پرتغالی تبار ( در بعضی موارد خاص )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

داغون، نابود، له مثال: I'm gutted Kem didn't make it to the final ( داغون شدم "کم" نرسید به فینال )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

انداختن سایه ی شک به زیر سوال بردن به شبهه انداختن مورد شک و تردید قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

The code name of a nation

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

خیر همگانی، خیر عمومی، امر عام المنفعه، مصلحت جمعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

تشکیلات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

فلان روز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

چارچوب، جدول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مصمم، حساب کرده روی چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مبتنی بر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

dubber dubbing voice actor dubbing artist

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

بی عیب و نقص روان بدون اشکال بی دردسر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

شاید تصویری بیشتر کمک کنه تا بتونیم این دو تا موجود زیبا و خارق العاده رو راحت تشخیص بدیم ; )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

اغلب، اساساً، در بیشتر موارد، به طور کلی، عمدتاً، غالباً

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پیشوای فکری عقیده سالار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

آدم سیگارو abandon نمی کنه quit می کنه : Quitting smoking has become the hardest task of my life! خونوادشو abandon می کنه : She was not selfish enou ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

رقص دب، حرکتی ساده با دو دست که بیشتر از بار رقص و حرکت، بار معنایی و فرهنگی داره ヾ ( - _ - ) ゞ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

چفت ( اسباب بازی بچه ها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

دانش اندوخته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تاثیرپذیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تیزهوشی gifted: تیزهوش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

درجه ی منتهی الیهی ( در روانشناسی/ در رتبه بندی های مقیاسی ) مثلاً اگر درجه بندی هر پرسش بین ۱ تا ۱۰ یا بین کاملاً موافق و کاملا مخالف باشد، ۱ و ۱۰ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

حافظه ی فعال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تاثیر چشمگیر ایجاد کردن اثر مهمی در بر داشتن ایجاد تغییر مهم ( و مثبت ) در شرایط عوض کردن اوضاع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فراکاربست، چندکاربستی ( در علوم اجتماعی ) : به کار بستن و ترکیب چندین روش علمی در مطالعه ی یک پدیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فاقد پتانسیل بدون آتیه نامحتمل بی رونق غیرمستعد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مثل سگ، مثل چی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

وارد کردن ( در خصوص ایده های جدید )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بهنجار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱. پر، لبریز، سرشار ۲. سرمست، هیجان زده، مشتاق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

۱. چاق و تپلو. گرد و گوشتالو ( در مورد هیکل - با کانوتیشن مثبت ) ۲. دور - گرد ( در مورد اشیایی مثل اوریفیس/ ورودی و نام دیگر ورودی دهانه شیپوری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ظاهرشدنی ( در برابر چیزی که برای آن برنامه ریزی شده ) پدیدآمدنی سربرآورده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پیروزی راحت و بی دردسر، برد قاطع ( ناشی از ضعف حریف )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

( slang ) : معمولی، ساده، عادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

خوش مشرب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بهره گیری از دست یازیدن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ندامتگاه کودکان و نوجوانان در کل به معنای دستگاه قضایی مربوط به بزهکاران زیر ۱۸ سال که بر حسب مَجاز، به محل نگهداری یا تادیب کودکان و نوجوانان یا ان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

۱. خل و چل، خل وضع، احمق ۲. کپل، ماتحت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اتوکیو، دستگاه متن نما یا تله پرامپتر ( teleprompter ) تجهیزی که متن خبر ( یا غیره ) رو به گوینده ی تلویزیون نشون میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

شکل دیگر، نوع دیگر چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

انرژی هسته ای ( Nuclear energy )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

کم ارج پندار مثال: یک کودک تیزهوش، قربانی نظام کم ارج پندار مدرسه است. A gifted child is a victim in the underestimating schooling system