Mememaid

Mememaid

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



modification٠٤:١٩ - ١٤٠٢/٠٣/١٦دست کاریگزارش
0 | 0
پایبندی به٠٢:٥٣ - ١٤٠٢/٠٣/١٠stick to hold to keep cling to adhere to stand byگزارش
0 | 0
برقراری ارتباط١٥:٣٦ - ١٤٠٢/٠٣/٠٣communicate engage make contact get in touchگزارش
0 | 0
گریپاژ١٥:٢٦ - ١٤٠٢/٠٣/٠٣( grippage ) seize ضد گریپاژ : anti - seizeگزارش
0 | 0
پیچ هواگیری١٤:١٨ - ١٤٠٢/٠٣/٠٣( رادیاتور ) bleed valveگزارش
0 | 0
لوله برگشت٠٨:٠٣ - ١٤٠٢/٠٣/٠٣return pipe لوله رفت: flow pipeگزارش
0 | 0
لوله رفت٠٨:٠٣ - ١٤٠٢/٠٣/٠٣flow pipe لوله برگشت: return pipeگزارش
0 | 0
مدون٢٠:٠٨ - ١٤٠٢/٠٢/٢٨formulatedگزارش
0 | 0
cold process١٥:٣٦ - ١٤٠٢/٠٢/٢٦فرآیند سردگذاری ( معماری - عمران )گزارش
0 | 0
handsplit١٥:٢٧ - ١٤٠٢/٠٢/٢٦دسته خرچنگی، دسته انشعابیگزارش
0 | 0
hip and ridge١١:١٦ - ١٤٠٢/٠٢/٢٦ستیغ و خط الراس ( بخش هایی از بام شیب دار ) ( واژگان تخصصی معماری - عمران )گزارش
0 | 0
tab١٠:٤٥ - ١٤٠٢/٠٢/٢٦لت مثال: shingle tabs لت های شینگل ( در بام های شیب دار ) ( معماری - عمران )گزارش
0 | 0
fibrated٢٢:٢٥ - ١٤٠٢/٠٢/٢٥الیاف دار فیبردارگزارش
0 | 0
اثر متقابل٠٧:٣٣ - ١٤٠٢/٠٢/١٩cross - impactگزارش
0 | 0
butted٠٥:١٥ - ١٤٠٢/٠٢/١١به صورت لب به لب یا سر به سر وصل شده مثال: The beams are butted together تیرها به صورت سر به سر وصل شده اند.گزارش
0 | 0
ring thread nail٠٣:١١ - ١٤٠٢/٠٢/١١میخ شیارحلقویگزارش
0 | 0
heat setting٢١:٢٥ - ١٤٠٢/٠٢/٠١( عمران و ساختمان سازی ) ( ملات ) گرماگیرگزارش
0 | 0
air setting٢١:٢٠ - ١٤٠٢/٠٢/٠١( عمران و ساختمان سازی ) ( ملات ) هواگیرگزارش
0 | 0
محدودیت٢١:١٤ - ١٤٠٢/٠١/٣١control measureگزارش
0 | 0
همه جانبه٢١:١٣ - ١٤٠٢/٠١/٣١all - round comprehensive immersive all - inclusiveگزارش
0 | 0
نوبت چاپ٢٢:٢٨ - ١٤٠٢/٠١/٣٠print series, editionگزارش
0 | 0
شناسه افزوده٢٢:١٥ - ١٤٠٢/٠١/٣٠( اصطلاح کتابداری ) added entryگزارش
0 | 0
تیراژ٢٢:١٣ - ١٤٠٢/٠١/٣٠press run, number of copiesگزارش
0 | 0
collation٢٢:١٤ - ١٤٠٢/٠١/٣٠( اصطلاح کتابداری ) مشخصات ظاهری ( در صفحه عنوان ) البته در CIP فرمال، از Physical description هم استفاده میشهگزارش
0 | 0
press run٢٢:١٣ - ١٤٠٢/٠١/٣٠تیراژگزارش
0 | 0
secured٠٢:٤٧ - ١٤٠٢/٠١/٢٩محکم بسته شدهگزارش
5 | 1
weighted down٠٤:١٠ - ١٤٠٢/٠١/٢٨با وزنه پایین نگه داشته شدن مثال: fishing nets are weighted down by lead تورهای ماهیگیری با سرب پایین نگه داشته میشن یادآوری: weighed down به م ... گزارش
0 | 0
heated٠٣:٢٦ - ١٤٠٢/٠١/٢٨دارای سیستم گرمایشی، گرمایش یافته مثال: heated crawl spaceگزارش
0 | 0
window well٠٤:٤٧ - ١٤٠٢/٠١/٢٦چاهسار پنجره فرورفتگی در زمین اطراف ساختمان برای فراهم کردن امکان ساخت پنجره های بزرگتر در زیرزمین هاگزارش
0 | 0
leaching bed٠٤:٤٣ - ١٤٠٢/٠١/٢٦بستر صافیگزارش
0 | 0
lapped٠٠:٣٤ - ١٤٠٢/٠١/٢٦لب پوش شده ( معماری و عمران ) مثال Lapped jointگزارش
7 | 0
ice lens٢٢:٥٢ - ١٤٠٢/٠١/٢٥عدسک یخی ( تکه یخ هایی که در اثر تجمع رطوبت در خاک تشکیل می شوند )گزارش
0 | 0
camp١٨:٢٠ - ١٤٠٢/٠١/٢٥محوطه مثال: construction camp محوطه ی عمرانیگزارش
0 | 0
construction camp١٨:٢٠ - ١٤٠٢/٠١/٢٥محوطه ی عمرانیگزارش
0 | 0
در خود جای دادن٠٦:٤١ - ١٤٠٢/٠١/٢٣incorporateگزارش
0 | 0
run by٠٤:٣٠ - ١٤٠٢/٠١/٢٣در میان گذاشتنگزارش
5 | 0
مقوله محوری٢٣:٥٧ - ١٤٠٢/٠١/٠٣core category ( in grounded theory ) please, please, please, stop saying "axial category!" there's no such a thing except among Iranians!گزارش
12 | 0
core category٢٣:٥٦ - ١٤٠٢/٠١/٠٣مقوله محوری *grounded theoryگزارش
7 | 1
open issue١٧:٠٣ - ١٤٠١/١٢/٠٢مسئله ی حل نشدهگزارش
0 | 0
open issues١٧:٠٣ - ١٤٠١/١٢/٠٢مسائل حل نشدهگزارش
0 | 0
open problems١٧:٠٣ - ١٤٠١/١٢/٠٢مشکلات حل نشدهگزارش
5 | 1
open problem١٧:٠٣ - ١٤٠١/١٢/٠٢مشکل حل نشدهگزارش
0 | 0
to make it worthwhile٠٨:٠٥ - ١٤٠١/١١/٢٦کاری کردن که یه چیزی ارزشش رو داشته باشه، به زحمتش بیرزه The smile on her face made it all worthwhile لبخندی که به لب دختر اومد باعث شد به زحمتش بیر ... گزارش
2 | 0
make it worth someone's while٠٨:٠٢ - ١٤٠١/١١/٢٦کاری کردن که فلان چیز برای فلان آدم بیرزه I'll make it worth his while کاری می کنم براش بیرزهگزارش
0 | 0
تجمیع١٩:٥٣ - ١٤٠١/١١/٢١integrationگزارش
2 | 0
solemn٢٢:٠٧ - ١٤٠١/١١/٠٧خالصانه ( مثلا دعا ) solemn prayer for . . .گزارش
7 | 1
مقرراتی٠٦:١٣ - ١٤٠١/١٠/١٥regulatoryگزارش
12 | 1
هدایت رواناب٢٢:٣٦ - ١٤٠١/١٠/١٠channeling ( stormwater ) runoff ( s ) ( for the love of god, stop using the word "guidance" to translate this shit )گزارش
12 | 1
تمایل٢٠:٤١ - ١٤٠١/١٠/٠٩preferenceگزارش
9 | 1
جمع بندی٢١:٢٩ - ١٤٠١/١٠/٠٤closure ( اگر مقاله ای هر دو بخش جمع بندی و نتیجه گیری رو داشت، این معادل می تونه کمک کنه )گزارش
12 | 1