پیشنهادهای امیر اسدی (٩٨)
وقتی گفته میشه که شما میخواهیدحرفی بزنید یا اطلاعاتی در مورد موضوعی به کسی بگویید و مطمئن نیستید که اطلاعاتی که دارید میدید مهم یا مفید هستن یا نه و ...
دندان اسب پیشکشی را نمیشمارند . . البته یک معادل انگلیسی دیگه هم هست برای این مثل و کمی بی ادبانه هست. . Beggars can't be choosers البته بیشتر موقع ...
خیلی کم ، . پشیز . . هیچی ، یا نزدیک هیچی ، در جمله هایی که بار منفی داره استفاده I don't owe him squat. من پشیزی بهش مدیون نیستم He had a job tha ...
سریِ. . وهلهِ. . . به طور مثال در سریال فرندز ، قسمتِ دوم از فصلِ دهم، شخصیت" راس" ، برایِ مهموناش، مارگاریتا درست کرده بود ، دو دفعه ، و بعد از د ...
شخصی که دوستش ندارید و احساس ناخوشایندی به شما میدهد
ناسلامتی 🙂
آشفته. . . He's a little jumpy. - او یکم آشفته است.
باکلاس
کمرنگ شدن
بفرما! راحت باش
تحت تاثیر قرار گرفتن یا دادن ( میخواستم تحت تاثیر قرار بگیری ) I was trying to dazzle you
"مشکل" یا "نقطه ضعف" When I find out what her baggage is. It's there. I don't know what it is , but when I do, party's over. وقتی بفهمم مشکلش ...
هر طور میل خودته،
جناب مسعود خان درست میگن. . . در لانگمن هم بدون ed آمده Rest In Peace
"Cast your cares on the Lord and he will sustain you; همه توجه ت رو به خدا معطوف کن و او از تو محافظت می کند.
She doesn't have a stomachache! She's in labor! شکم درد معمولی نداره که ! دردِ زایمانه!
( با بدخلقی یا خشم ) سرزنش کردن، فحاشی کردن، بدحرف زدن ، مواآخذه کردن She is going to tell off the plumber because the pipes he said he fixed are sti ...
Put everything behind, future is bright. همه چیو ( فراموش کن ، بذار پشت سرت ، ) آینده روشنه بذار پشت سرت یعنی کلا بهش فکر نکن
Slum محله های فقیر نشین an area of a city that is very poor and where the houses are dirty and in bad condition Example: He grew up in the slums of ...
مچ گیری کردن you busted me cold, Mom بدجور مچمو گرفتی مادر
لطمه زدن You're compromising me. تو داری به من لطمه میزنی ( در مورد شغل وکار و غیره. . )
a condition in which there are raised spots on your skin because you feel cold, frightened or excited It gave me goosebumps just to think about it در ...
هد بند یا مچ بند معمولا حوله ای یا پارچه ای ، که ورزشکار ها میبندند به سر و دور مچ برای جلوگیری از این سرایت کردن عرق به چشم ها و دست ها. . .
? Seriously "Word" جدی؟ "دقیقا" American English informal : used to say that you understand or agree with what someone has just said word
to be very careful how you behave around someone because you might easily make them angry or upset We’re all walking on eggshells around her since he ...
I was going to be there and wear the mortarboard , and I was going to graduate.
کلاه بافتنی که بالای ان منگوله با یک توپ بافتنی هست. . . مورد استفاده برای کودکان . .
The tall building�casts�a shadow over the park.
فاتحت خوندست
کلاه سر کسی گذاشتن
to manage one's money so as to have enough to live on , to be okay financially
I won't take no for an answer من جواب "نه" رو قبول نمیکنم.
My whole mouth just filled with saliva. دهنم آب افتاد
a system for self - improvement aimed at developing a person's potential through intensive group awareness and training sessions.
یچه غورباقه "ها" 😁
I'm gonna thump you با مشت میزنم تو صورتت ها!
پُر مدعا
Mermaid
دیدنی بود
بهم لطف کن.
گاگول 😁👌
Well, to sum up. خوب، ، برای روشن شدن مطلب
Synonyms handle/treat someone with kid gloves tread carefully/lightly
یعنی به جون اومدن. . مثلا یک لیوان اب خنک میخوری ، به فارسی میگی آخیش ، حال اومد دلم ، حال کردم ، به جون اومدم ، چیزی شبیه این.
آدم خشک
کیف دستی زنانه ، معمولا بدون بند ، یا بند باریک بلند ( یا بند نامتعارف مثلا زنجیر ) ، معمولا برای مجالس یا مناسبت های رسمی استفاده میشود.
:to leave a place often for another it's rude to peel off like that without thankin your host At the top of the aisle, the bridesmaids and groomsme ...
سخت کوش
چای بابونه
عمایانه به "بیضه ها" هم میگویند