پیشنهادهای سلطانی (١٥٦)
"آزار دادن اعصاب کسی""موجب لرزیدن کسی شدن""حس ناخوشایندی به کسی دادن""اعصاب کسی را به هم ریختن" مور مور شدن هم میشه، دقیقا همون حسیه که خانوما وقتی ...
ظاهر و باطن
کلک""کلاه برداری""حقه بازی""ناراستی""نیرنگ"مثال ها: It’s such a swizz that they charge extra for luggage. این واقعاً کلاه برداری است که برای بار اض ...
معادل های فارسی:"قبل از اینکه به دنیا بیایی""زمانی که هنوز حتی پدرت هم به داشتن فرزند فکر نمی کرد""خیلی قبل تر از اینکه وجود داشته باشی"مثال:That hap ...
معادل های فارسی:"از خود تعریف کردن""خودستایی کردن""به خود بالیدن""از خود گفتن"مثال:He’s always blowing his own trumpet about how successful he is. ا ...
رفتار بد کردن / اذیت کردن ( اغلب برای کودکان یا دستگاه ها ) معادل: اذیت کردن، به مشکل خوردن، درست کار نکردنمثال:The kids are playing up today. بچه ه ...
مور مور شدن، چندش آمدن،
معادل های فارسی دقیق و مصطلح می توانند شامل این موارد باشند: "انگل" "سوءاستفاده گر" "نوش خور" ( در زبان محاوره ) "از زیر کار دررو" "نفع طلب بی زحمت ...
پر سروصدا" "خودنما" "جلب توجه کننده" "گستاخ و سرکش" "شر و شلوغ" ( در زبان محاوره ) مثال: He got a bit lairy after a few drinks. بعد از چند نوشیدنی ...
حقوق آب باریکه، جزیی، خیلی کم، بخور نمیر
با همه مخلفات" "به همراه تمام تزئینات" "با همه اضافات" "کامل و مفصل" مثال: We had turkey with all the trimmings for dinner. برای شام بوقلمون با همه ...
خیلی هوس چیزی را داشتن""شدیداً دلم چیزی را می خواهد""خیلی به چیزی نیاز دارم""می میرم برای چیزی" ( در زبان محاوره ) مثال: I could murder a burger r ...
هرچی از دست اومدن انجام دادن، هر چی از دستم برمیاد برات انجام میدم.
عملت باید حرفت را تأیید کند. " "اگر راست می گویی، عمل کن. " "حرفت را با عمل ثابت کن. " "پشت حرفت بایست. " به عمل کار برآید به سخنرانی نیست بسته به مت ...
understanding�and�liking�the things that�young�people�like; often used�humorously�to�describe�an�older�person�trying�to�seem�young�in a way that is�s ...
بغرنج
توی فارسی هم معمولا گفته میشه که پیدا کردن جای پا، مثلا میگن بزار من جتی پامو تو شرکت پیدا کنم بعدش غوغا می کنم.
an� illness� such as a� cold �that is not� serious, but that the� person� who has it� treats� as more� serious, usually when this �person �is a man: ...
راجع به چیزی خیلی دونستن و اطلاعات داشتن، خیلی حرفه ای یه زمینه ای بودن، راجع به موضوع خاصی خیلی دانستن و دانش داشتن.
بیشتر معنی منفی داره یعنی من خام و اسگول نیستم، معادل فارسیش یه جوری میشه "رو پیشونی ما چیزی نوشته، یا اسگول گیر آوردی، گوشای ما درازه و . . .
وقتی کسی درباره شما چیزی بگه که بعیده و قابل انجام نیست، شما در جواب بهش می گی مسخرم نکن، ولمون کن بابا، ما رو نخندون،
داد و قال کردن تو یه جای عمومی، معمولا بین زن و شوهر و . . .
توی شرایط بدی قرار گرفتن به خاطر کاری که باید یا نباید میکردی، مثل شکستن یه یادگاری مادربزرگت که مادرت خیلی دوس داشته، یا یادت رفته برای روز پدر واس ...
شتر در خواب بیند پنبه دانه، آرزو بر جوانان عیب نیست، زهی خیال باطل بسته به شرایط میشه یکی از اینا رو استفاده کرد something that you�hope�will�happe ...
دوستان معنی این اصطلاح بیشتر به خریدن یه جنس از منبع غیر قانونی و یا نادرست اشاره داره نه به خود عمل کش رفتن یا دزدی. مثلا شما میدونید که یه جنسی رو ...
بهترین راه برای اینکه بفهمی یه چیزی خوب یا موفقیت آمیزه اینه که خودت امتحانش کنی.
کار رو جلو بردن، پیشرفت حاصل کردن، فرآیند، بحث، موضوع و دستور جلسه را به جایی رساندن
دقیقا میشه "دست و دل کسی لرزیدن" برای انجام کاری
قصه تعریف کردن به جای رفتن سر اصل مطلب، داستان سرایی و حاشیه رفتن، قصه حسین کرد شبستری تعریف کردن. if someone is�going�round the houses, they keep�t ...
جفتش یکیه، یا کچل حسن یا حسن کچل
پشت این کارم یه مصلحتی هست، اصطلاحا یعنی من یه چیزی میدونم که این کارارو میکنم. you have a good �reason� for what you are doing, �although �you� se ...
از نیت تو آگاهم، میدونم چی تو سرته
گاف دادن
قال گذاشتن کسی
در معرض تغییر
اصطلاح غیر مودبانه اش دقیقا همین معنی خودشه که تو کوچه بازار میگن، مخم گوزید یعنی هنگ کردم، یادم رفت و . . .
اصطلاحش تو فارسی میشه"مگه چقدر قراره عمر کنیم" یعنی از چیزی که تو لحظه هست استفاده کن و حالشو ببر.
ای داد، یا خدا، ما ترک ها خیلی تعجب کنیم و یه هشداری هم بخایم بدیم میگیم یا ابولفظل
به خدا. . . این اصطلاح خیلی به این نزدیکتره I have seen a monkey in the street, no cap. یه میمون تو خیابون دیدم، به خدا. . .
دقیقا تو فارسی خودمون میشه کک چیزی به جونمون افتاده، مثلا میگیم کک مسافرت افتاده به جونم حتما عید میرم جایی.
When we say happy days we are responding to some information that is good to hear. In short, it can mean 'good times اگه بخوایم دنبال یه مفهوم مناسب ...
بیرون نگه داشتن، اجازه ورود نداشتن
خیلی قاطی پاتی و درهم برهم، خیلی کر و کثیف و نامرتب ترک ها میگن عین آش سگ میمونه
اصطلاح خودمانی، پیچاندن کسی
خیط کاشتن، سوتی دادن
سفره دل خود را باز کردن، مشکل یا نگرانی را با کسی مطرح کردن
a phrase which means to keep a healthy body weight with no extra fat سر وزن بودن و وزن مناسب و خوش هیک بودن بدون چربی اضافه
سمت یا وظیفه یا مسئولیت متفاوت دادن به کسی محول کردن
جریان ساز، کسی که دیگران رو تحت تاثیر قرار میده
a phrase referring to knowledge, philosophy and beliefs that existed before the arrival of Christianity in Europe.