مدال‌های علی اکبر منصوری گندمانی

بازدید
١,١١٨
امتیاز کل
٣٧٦,٢١٣
کل مدال ها
٢,٣٠٧
طلا
٢٢٢
نقره
١,١٣٩
برنز
٩٤٦
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limit up: حداکثر افزایش مجاز قیمت روزانه ای س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rub it in: به رخ کشیدن ( چیزی که فرد با یادآور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rub it in: به رخ کشیدن ( چیزی که فرد با یادآور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub somebody's nose in it: Informal ) ناکامی های کسی را به رخش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub somebody's nose in the dirt: اشتباهات، ناکامی های کسی را مرتب به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sold on something: علاقه شدید به چیزی داشتن، مشتاق چیز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sold on: علاقه مند بودن به، مشتاق بودن، خاطر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sold on: عامیانه ) اشتیاق فراوان داشتن، enth ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an unusual find: یک یافته غیرمعمول، یک کشف غیرمعمول
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an unusual find considering: یک یافته غیرمعمول با توجه به. . . ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where are you headed: کجا میخواهی بروی? مقصدت کجاست? به ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
where are you headed: کجا میخواهی بروی? مقصدت کجاست? به ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get pulled over: متوقف شدن ( توسط پلیس راه معمولا، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get pulled over: متوقف شدن ( توسط پلیس راه معمولا، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break something to someone: چیزی را به کسی اطلاع دادن، خبر چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break something to someone: چیزی را به کسی اطلاع دادن، خبر چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i hate to break it to you: این اصطلاح بیشتر در مواقعی که میخوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i hate to break it to you: این اصطلاح بیشتر در مواقعی که میخوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
up ahead: کمی جلوتر، there is a gas station u ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
up ahead: کمی جلوتر، there is a gas station u ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rubbernecking: گردشگری فاجعه یا disaster tourism ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rubbernecking: گردشگری فاجعه یا disaster tourism ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rotten luck: بد شانسی، what rotten luck چه شانس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rotten luck: بد شانسی، what rotten luck چه شانس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not until: نه تا وقتی که، نه قبل از اینکه، نه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not until: نه تا وقتی که، نه قبل از اینکه، نه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was not until many hours later: ساعات زیادی نگذشته بود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
up to speed: 1 - کار کردن در پتانسیل کامل یا حدا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
up to speed: 1 - کار کردن در پتانسیل کامل یا حدا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
badge buddy: کارت شناسایی مخصوص پرستاران، دکتر و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ends up being too noisy: به خیلی پر سر و صدا بودن منتهی می ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the humor: شوخی را متوقف کردن، جک گفتن را تمام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
here we go again: دوباره شروع شد! مثال Oh Jeez, Here ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
here we go again: دوباره شروع شد! مثال Oh Jeez, Here ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cause a stir: هیجان را تحریک کن، آشوب را زیاد کن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause a stir: هیجان را تحریک کن، آشوب را زیاد کن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dripping with something: حاوی مقدار زیادی از چیزی بودن، پوشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dripping with something: حاوی مقدار زیادی از چیزی بودن، پوشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
safety deposit box: یا safe deposit box صندوق امانات با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
safety deposit box: یا safe deposit box صندوق امانات با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
safe deposit box: صندوق امانات بانک ( همچنین به safet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
safe deposit box: صندوق امانات بانک ( همچنین به safet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
call for: تقاضا کردن، احضار کردن چیزی یا کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run over: طول کشیدن ( چیزی بیش از آنچه که برن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a heads up: کسی را در جریان گذاشتن، چیزی را به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a heads up: کسی را در جریان گذاشتن، چیزی را به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running short of something: در حال کم شدن چیزی، در حال تمام شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
running short of something: در حال کم شدن چیزی، در حال تمام شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm running late: 1 - دارد دیرم می شود 2 - دیر می رسم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
i'm running late: 1 - دارد دیرم می شود 2 - دیر می رسم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it's a deal: اصطلاحی است که برای مواقعی که شما ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
it's a deal: اصطلاحی است که برای مواقعی که شما ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hogging the ball: بازیکن یک تیم که بیش از اندازه تکرو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hogging the ball: بازیکن یک تیم که بیش از اندازه تکرو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get even with someone: با کسی تسویه کردن، از کسی انتقام گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get even with someone: با کسی تسویه کردن، از کسی انتقام گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bear with: با کسی راه آمدن، تحمل کردن، صبوری ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bear with: با کسی راه آمدن، تحمل کردن، صبوری ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play dumb: خود را به ندانستن زدن، خود را به نف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
play dumb: خود را به ندانستن زدن، خود را به نف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get someone in the sack: کسی را به رختخواب بردن ( برای س. ک. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get someone in the sack: کسی را به رختخواب بردن ( برای س. ک. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get someone the sack: از کار بیکار کردن کسی، اخراج شدن y ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get someone the sack: از کار بیکار کردن کسی، اخراج شدن y ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sweet talk: شیرین زبونی کردن، مخ زدن، دلربایی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweet talk: شیرین زبونی کردن، مخ زدن، دلربایی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone for a ride: کسی را فریب دادن، کسی را اغفال کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take someone for a ride: کسی را فریب دادن، کسی را اغفال کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a ride: کسی را با ماشین به جایی بردن، البته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a ride: کسی را با ماشین به جایی بردن، البته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a lift: 1 - کسی را با ماشین به جایی بردن ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
give someone a lift: 1 - کسی را با ماشین به جایی بردن ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dig someone: کسی را فهمیدن، کسی را تأیید کردن،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dig someone: کسی را فهمیدن، کسی را تأیید کردن،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
concrete jungle: جنگل بتنی، که ساختمان های یک شهر یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
concrete jungle: جنگل بتنی، که ساختمان های یک شهر یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشکاندن: افشاندن، پاشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پشکاندن: افشاندن، پاشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this much is certain: واضح است، مسلم است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
this much is certain: واضح است، مسلم است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
recite poetry: دکلمه کردن شعر، شعر را دکلمه کردن I ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recite poetry: دکلمه کردن شعر، شعر را دکلمه کردن I ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outrun the everyday: از هرروز سریعتر بدو ، سریعتر از هرر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outrun the everyday: از هرروز سریعتر بدو ، سریعتر از هرر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
even steven: برابر، مساوی، سه دانگ سه دانگ، سر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
even steven: برابر، مساوی، سه دانگ سه دانگ، سر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even stephen: عامیانه ) همان even steven است که گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
even stephen: عامیانه ) همان even steven است که گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may i ride from you: ممکنه من هم سوار کنید? البته این اص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a ride: به معنای have a sex هم کاربرد دارد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
skim: بخشی از پول را کف رفتن یا برای خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
skim: بخشی از پول را کف رفتن یا برای خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
banger: مهمونی فوق العاده، جشن بزرگ That pa ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't think it's love so much as lust: فکر نمیکنم که این عشق باشه، بیشتر ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don't think it's love so much as lust: فکر نمیکنم که این عشق باشه، بیشتر ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freedom lies in being bold: آزادی در جسارت نهفته است، آزادی در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
freedom lies in being bold: آزادی در جسارت نهفته است، آزادی در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
timeout: زمان استراحت کوتاه، زمان خارج شدن ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me put it this way: یک اصطلاح ) وقتی که میخواهید حقیقتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let me put it this way: یک اصطلاح ) وقتی که میخواهید حقیقتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your two cents worth in: نظر و ایده خود را در مورد مساله ای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your two cents worth in: نظر و ایده خود را در مورد مساله ای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my two cents: عقیده من اینه که، اظهار نظر من اینس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
my two cents: عقیده من اینه که، اظهار نظر من اینس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get mixed up: قاطی کردن، گیج شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get mixed up: قاطی کردن، گیج شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get the upper hand: دست بالا را گرفتن، تفوق یافتن، پیشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get the upper hand: دست بالا را گرفتن، تفوق یافتن، پیشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gain over: برتری یافتن، پیروز شدن ، غلبه کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gain over: برتری یافتن، پیروز شدن ، غلبه کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get ahead: پیشرفت کردن،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get ahead: پیشرفت کردن،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your own way: حرف خود را به کرسی نشاندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
get your own way: حرف خود را به کرسی نشاندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the hang of something: لم کاری یا چیزی را فراگرفتن، قلق چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
get the hang of something: لم کاری یا چیزی را فراگرفتن، قلق چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be getting on for: تقریبا، حدودا he must be getting on ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be getting on for: تقریبا، حدودا he must be getting on ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be getting on: 1 - دیروقت بودن it's getting on, we ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be getting on: 1 - دیروقت بودن it's getting on, we ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get together with someone: با کسی رابطه رومانتیک یا عاشقانه شر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get together with someone: با کسی رابطه رومانتیک یا عاشقانه شر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get together: شروع یک رابطه عاشقانه she got toget ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get out of something: 1 - از زیر کاری در رفتن، با بهانه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get out of something: 1 - از زیر کاری در رفتن، با بهانه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fancy meeting you here: چه عجب از این طرفا ! مشتاق دیدار!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy meeting you here: چه عجب از این طرفا ! مشتاق دیدار!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bummer: Buzzkill , ضد حال
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are a wet blanket: تو یک آدم ضد حالی a wet blanket guy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you are a wet blanket: تو یک آدم ضد حالی a wet blanket guy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a wet blanket: ضد حال، حالگیر، you are a wet blank ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a wet blanket: ضد حال، حالگیر، you are a wet blank ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perish the thought: God forbid، خدای ناکرده، خدا نکند!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
god forbid: خدای ناکرده!، خدا نکند!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
god forbid: خدای ناکرده!، خدا نکند!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
listen to yourself: بفهم که چی میگی، حالیت باشه که چی د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
listen to yourself: بفهم که چی میگی، حالیت باشه که چی د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
digital instrument cluster: صفحه کیلومتر شمار دیجیتالی در اتومو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
digital instrument panel: صفحه کیلومتر شمار دیجیتال اتوموبیل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
electronic instrument panel: صفحه کیلومتر شمار دیجیتال یا الکترو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
digital dash: صفحه کیلومتر شمار دیجیتال اتوموبیل!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
squad goals: اصطلاح عامیانه مجازی ) - اهداف تی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
squad goals: اصطلاح عامیانه مجازی ) - اهداف تی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to develop an understanding: برای درک بهتر ، برای درک عمیق تر /ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mounting: تدارک دیدن، به روی صحنه آوردن یا بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mounting: تدارک دیدن، به روی صحنه آوردن یا بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's one way to put it: یک اصطلاح است ) یعنی، اینجوری هم می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's one way to put it: یک اصطلاح است ) یعنی، اینجوری هم می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's one way of putting it: یک اصطلاح است ) که مترادف That's on ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's one way of putting it: یک اصطلاح است ) که مترادف That's on ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
build your word power: دایره لغات خودتان را افزایش دهید.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word power: دایره لغات، دایره واژگان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
word power: دایره لغات، دایره واژگان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
self fulfilling prophecy: پیش گویی خود انجام، یا پیش گویی محق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self fulfilling prophecy: پیش گویی خود انجام، یا پیش گویی محق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pack up: چمدان را بستن! جمع و جور کردن همه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pack up: چمدان را بستن! جمع و جور کردن همه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pack something up: 1 - چمدان را بستن! تمام وسایلت را ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pack something up: 1 - چمدان را بستن! تمام وسایلت را ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pack something in: 1 - چپاندن چیزی یا کسی در یک جای مح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pack something in: 1 - چپاندن چیزی یا کسی در یک جای مح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
starving: گرسنه ( صفت )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the pedal to the metal: اصطلاح ) 1 - پدال گاز ( اتومبیل ) ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the pedal to the metal: اصطلاح ) 1 - پدال گاز ( اتومبیل ) ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had my bike stolen: دوچرخه ام به سرقت رفته، دزدیده شده! ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had my hair cut: دادم موهامو کوتاه کردند. منظور این ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i had my hair cut: دادم موهامو کوتاه کردند. منظور این ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where does obama fall in the sequence of us presidents: اوباما چندمین رئیس جمهور آمریکا ست? ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
where does obama fall in the sequence of us presidents: اوباما چندمین رئیس جمهور آمریکا ست? ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wind back: Turn back، به عقب برگرداندن، دور زد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wind back: Turn back، به عقب برگرداندن، دور زد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pick up line: روش مخ زدن جنس مخالف، شیرین زبونی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pick up line: روش مخ زدن جنس مخالف، شیرین زبونی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hookup: با کسی رابطه جنسی شروع کردن، با کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hookup: با کسی رابطه جنسی شروع کردن، با کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hook up with: 1 - شروع کردن یک رابطه جنسی با کسی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hook up with: 1 - شروع کردن یک رابطه جنسی با کسی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extra virgin: فرا بکر، فوق بکر، خالص، مثلا The ex ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
extra virgin: فرا بکر، فوق بکر، خالص، مثلا The ex ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep up with someone: اصطلاح ) 1 - پا به پای کسی رفتن یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep up with someone: اصطلاح ) 1 - پا به پای کسی رفتن یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
retake: دوباره گرفتن ، retaking test , دوبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
retake: دوباره گرفتن ، retaking test , دوبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grumbly: صفت ) غرغرو، غرغر کننده، grumbling ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cheer up: خوشحال باش!، غصه نخور!، شاد باش!، ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
cheer up: شاد باش، غصه نخور، خوشحال باش! chee ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got your just desert: حقت بود، هرچی به سرت اومده حقت بود، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got your just deserts: عامیانه خودمانی ) چشمت کور، دندت نر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold someone over: کسی را معطل کردن، رفتن کسی را به تا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deal with it: باهاش کنار بیا، بهش رسیدگی کن، حل و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
deal with it: باهاش کنار بیا، بهش رسیدگی کن، حل و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
facade: ظاهر مصنوعی، ظاهر کاذب، نقاب، صورتک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
facade: ظاهر مصنوعی، ظاهر کاذب، نقاب، صورتک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flip someone the bird: کسی را تحقیر کردن، به کسی توهین کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
digitus impudicus: انگشت وسط دست، و اگر کسی این انگشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
come across: به معنای تصور ایجاد کردن، به نظر رس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fold over clip: گیره های کوچکی که بعنوان گیره کاغذ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
binder clip: گیره کاغذ، کلیپس، یک گیره کوچک فلزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
binder clip: گیره کاغذ، کلیپس، یک گیره کوچک فلزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bankers clip: گیره کاغذ، کلیپس، همان binder clip ...
١٠ ماه پیش