پیشنهادهای علی بهجو (٨٢)
شلوغ اگر عربی باشد باید از ریشه شلغ باشد ولی مشغول از ریشه شغل است پس این دو واژه هم ریشه نیستند این پاسخ برخی دوستان ولی خود شلوغ تاکنون هیچ واژه ای ...
بغض = اندوهگین ، در اندازه ای نزدیک به گریه
لذت = شیرینی
مجادله = کل کل کردن ، بگو مگو
نصیب = برخوردار مانند نصیب او بگردان = او را از آن برخوردار نما
حالت =رو ، روی در دو حالت . . . = در دو رو . . .
رابطه = همبستگی
مسئول = پدیدآورنده مانند شما مسئول این کار هستید، شما پدیدآورنده این کار هستید ، که می تواند کار خوب و یا کار بد باشد
محترمانه # سنگین ، خوب ، زیبا ، با بیان خوش ، ارجمندانه ، با ارج ، با ارزش ، ارزشمند ، بها دادن ،
حرکت می تواند معناهای ناهمگونی داشته باشد مانند: جابجا شدن ، جنبیدن ، پرواز کردن
جبران = بازگشت
لذت ببرد = خوشی بیشتری بدست آورد
اعتنا # نگاه
فاصله # جدایی مانند نیاز این روزهای کرونایی ، جدایی اجتماعی
کوشش برای پیشی گرفتن
تبدیل شدن # مانند شدن
اگر بخواهیم واژه ای آشنا بکار ببریم که تنها در برخی جاها کاربرد دارد ، می توان واژه جایگزین را دریافت.
عقب ماندن # جا ماندن میترسم از بچه ها عقب بیفتم # می ترسم از بچه ها جا بمانم
افسوس= اندوه = رشک این معنی ها آمده بود ولی در برابر پارسی نیامده بود که باید افزون گردد
معنی قول به فارسی در هیچ یک از گفتارها از دهخدا گرفته تا کاربران با تکیه بر کاربرد آن در معنی "قول دادن" نیامده است واژه ای نزدیک به پیمان ، که چنانچ ...
احتمال اشتباه کاهش می یابد= رخداد اشتباه کاهش می یابد بنا براین در چنین جایگاهی می توان احتمال را "رخداد" معنی کرد
خاطر از هر سویی معنی گوناگونی دارد، " به خاطر" را میتوان "یادآور یا به یاد" در پارسی بکار گرفت
عید = فرخنده روز = روز جشن
عقل = نیروی هوش = نیروی خرد
گران مانند: عزیز تر از جان = گران تر از جان
با احترام= با مهربانی مانند : با او گفتگو کن ولی با احترام= با او گفتگو کن ولی با مهربانی
چگونگی کار # چندگانگی
بدون کاستی# بسیار زیاد
سو استفاده = بهره برداری بد = بهره بیش از اندازه بردن
دست آویز
ثابت کردن = آشکار کردن
واژه "عبارتند از" بسیار کاربرد دارد که به معنی شامل اند از. که نیاز به واژه ای فارسی برای جایگزینی آن داریم که هیچ یک از واژه نامه ها و کسانی که در آ ...
آسمانی
برپایه آنچه دیگران نوشته اند و کوتاه سخن= راهبرد، دستور ، هنجار ، آیین ، دستورنامه، آیین نامه، بایست و بایست نامه
تقدس= پارسایی / گرامیداشت
کلمه=سخن و گفتار شوربختانه هم لغت و هم کلمه را واژه معنی کرده اید که بسیار روشن از همدیگر جدایند
خیرات = بخشش بخشیدن چیزی یا انجام کاری برای دیگران در راه خدا بدون چشم داشت به دریافت آن از دیگران
شرکت کردن = پیوستن
خواسته
صاحب= دار صاحبخانه=خانه دار صاحب اسرار=رازدار و همانند آن ها که همراه یک واژه دیگر بیاید کاربرد بیشتر و بهتری دارد
ناراحت = بدون آرامش ، ناآرام
اگر واژه غافل را در معنی غفلت کردن بخواهیم به پارسی برگردانیم می توانیم از واژه های " کم گذاشتن " بهره برد مانند - از توجه به فرزندش غافل ماند= برای ...
در برگردان واژه موضوع از انگلیسی ، دیکشنری گرامی آبادیس ۱۵ واژه انگلیسی را روبروی آن گذاشته است یعنی واژه موضوع در هرجا باید یک واژه جایگزین داشته با ...
خرسند
امید
شکار
عادت دارند= رسم دارند
طنز بجز معناهایی که در بالا گفته شد و در فرهنگ های گوناگون آمده است در برخی جملات معنای مسخره کردن و واقعیت را به گونه ای دیگر بیان کردن ندارد و تنها ...
در معرض خطر = در دسترس آسیب یا گزند
یکی از معناها در جای خودش. در دسترس است مانند. در معرض خطر = در دسترس پیش آمد بد