پیشنهادهای علی بهجو (٨٥)
گشت و گذار # رهسپار # رهسپارشدن# در نوردیدی
نقل=روانه نقل دادن= روانه کردن
بلدی که در فارسی کاربرد دارد و در بین بچه ها و کمتر درس خوانده ها بکار می رود تنها بمعنی دانستن است و یاد گرفتن . مانند این رو بلدی. = میدانی با این ...
او را به عنوان یک انسان باید شناخت= او را در اندازه یک انسان باید شناخت کسی به این معنای عنوان راه نیافته است
نظم معناهای زیادی دارد یکی از آنها بمعنای یکپارچگی است مانند: نظم را رعایت کن= یکپارچگی را بهم نریز نظم زندگی= یکپارچگی در زندگی
هوای خوش هوای سرخوشی
معمولا= همواره معمولا= بیشتر زمان ها
وکیل= نماینده وکیل = جانشین کارشناس
طبیعی=بنیادی
فائق= چیره فائق آمدن= چیره شدن
مهارت=ورزندگی
ارتباط=تماس ارتباط جنسی یا مردمی= تماس جنسی یا مردمی
تغییر= گردش در تغییر است = در گردش است
مواظب اثر صحبتت بر دیگران باش از این نگرش، معنی مراقبت کردن یا نگران بودن می دهد که هتا اگر نگران را بکار بگیریم معنی درستی را به خواننده نمی رساند و ...
در دنباله درخواست پیشین به واژه ای برخوردم که شاید بتوان از آن کمک گرفت در این گونه جاها باید به جای برگردان یک واژه عربی به یک واژه پارسی از چند واژ ...
در نوشته پیشین در برگردان واژه، مواظب اثر گفتارت بر دیگران باش ، بدنبال واژه ای برای اثر بودم در این جمله. که با پذیرش پیشنهاد اقای غفور در بالا" پی ...
تصمیم در جاهایی به معنای داوری است مانند برای کارهایی که کرد تصمیم گرفتند او را به خانه راه ندهند که این معنی تصمیم نیز نیاز به یک واژه دارد که داور ...
در این زمان
بغل = و دیگر واژه های پارسی واژه نامه آبادیس این کمبود و کیری را دارد که روراست بیان نمی کند کدام واژه پارسی است و کدام یک عربی. بدین سو برای کسی که ...
زرق= پرتو نوری فریبکارانه زرق = دروغ ، فریب، دورنگی ، نشان دادن چیزی به بیش از اندازه خودش
معده = دستگاه گوارش
واژه قبول و متصاد آن قبول = معناهایی که گفته شده خوب اند و پسند را هم باید افزود متصاد آن. غیر قابل قبول = ناپسند = نپذیرفتنی پیشنهادم اینست که برای ...
اصلاح کردن= درست کردن ، بهبود بخشیدن
خطر= تلف ، هلاکت
در جمع فامیل =برای این واژه جمع هیچ معنی ای داده نشده به پارسی
ناهمسو
برگزیدن ، مانند مکان خاصی بخود اختصاص نمیداد= جای ویژه ای را برای خود بر نمی گزید.
در پایان نفهمیدیم شام. واژه پارسی است یا عربی. یا هر دو زبان آن را دارند با معناهای گوناگون؟ خواهش دارم یک نفر پاسخ دهد
عاطفی به معنای وابستگی احساسی است که اگر در جمله ها از این دو واژه در کنار هم به جای آن بهره ببریم ، معنا را نمی رساند و از شوی دیگر واژه احساس خود ع ...
شوربختانه در زبان فارسی بسیاری از واژه ها دارای معناهای گوناگونی هستند ، برخی مانند شیر که از دید معنایی بهم نزدیک نیستند ولی بسیاری دیگر از دید معنا ...
تن
در هر جایی چمی یا معنایی دیگر دارد و می شود این واژه ها را در هرجا که نیاز است بکار برد: باور ، باز ایستادن. بازداشتن. باز ایستنده. دست بردار ، وامان ...
یکی از معناها در جای خودش. در دسترس است مانند. در معرض خطر = در دسترس پیش آمد بد
در معرض خطر = در دسترس آسیب یا گزند
طنز بجز معناهایی که در بالا گفته شد و در فرهنگ های گوناگون آمده است در برخی جملات معنای مسخره کردن و واقعیت را به گونه ای دیگر بیان کردن ندارد و تنها ...
عادت دارند= رسم دارند
شکار
امید
خرسند
در برگردان واژه موضوع از انگلیسی ، دیکشنری گرامی آبادیس ۱۵ واژه انگلیسی را روبروی آن گذاشته است یعنی واژه موضوع در هرجا باید یک واژه جایگزین داشته با ...
اگر واژه غافل را در معنی غفلت کردن بخواهیم به پارسی برگردانیم می توانیم از واژه های " کم گذاشتن " بهره برد مانند - از توجه به فرزندش غافل ماند= برای ...
ناراحت = بدون آرامش ، ناآرام
صاحب= دار صاحبخانه=خانه دار صاحب اسرار=رازدار و همانند آن ها که همراه یک واژه دیگر بیاید کاربرد بیشتر و بهتری دارد
خواسته
شرکت کردن = پیوستن
خیرات = بخشش بخشیدن چیزی یا انجام کاری برای دیگران در راه خدا بدون چشم داشت به دریافت آن از دیگران
کلمه=سخن و گفتار شوربختانه هم لغت و هم کلمه را واژه معنی کرده اید که بسیار روشن از همدیگر جدایند
تقدس= پارسایی / گرامیداشت
برپایه آنچه دیگران نوشته اند و کوتاه سخن= راهبرد، دستور ، هنجار ، آیین ، دستورنامه، آیین نامه، بایست و بایست نامه
آسمانی