تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک واحد اندازه گیری از ظرفیت، معادل یک میلیون لیتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برخی از جفت کلمات رایج در انگلیسی که همیشه به یک ترتیب استفاده می شوند. این جفت کلمات معکوس ناپذیر، شبیه به همنشینی در زبان انگلیسی هستند. یادگیری ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

• یک ساختمان بلند و باریک • برج / قلعه • بالا رفتن یا رسیدن به یک ارتفاع زیاد • ( یک پرنده ) به ارتفاع زیاد اوج بگیرد، مخصوصاً ( از دسته شاهین ) تا ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به توضیحات puzzle feeder مراجعه شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اجسامی هستند که غذا را در خود نگه می دارند و باید به روش های مختلف دستکاری شوند تا این غذا آزاد شود. این وعده های غذایی به ماندگاری طولانی تر کمک می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بازگرداندن ( یک گونه جانوری یا گیاهی ) به زیستگاه سابق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

• در زمان معینی در گذشته؛ ساخته شده یا به وجود آمده باشد. • برای مدت زمانی خاص یا از یک مدت زمان خاص وجود داشته باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

• عنصری که باعث ایجاد علاقه و هیجان می شود. • جالب تر یا هیجان انگیزتر کردن • با ادویه طعم دار کردن • شیرینی پزی • نوعی حشیش مصنوعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

• چیزی را به صورت رایگان به عنوان هدیه یا کمک اهدا کردن • چیزی که رایگان داده می شود ( اغلب برای اهداف تبلیغاتی ) • هویت واقعی کسی را آشکار کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

• در یک لحظه یا دوره ی خاص در گذشته که اتفاقی افتاده است ( به ویژه زمانی که وضعیت اکنون بسیار متفاوت است ) . • در دوره یا لحظه ی خاصی در گذشته که م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

• افزایش ویژگی ها، ظاهر و شخصیت ( فردی ) • راحت باشد برای یا قابل قبول باشد برای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

• دوره آموزشی توسط یک معلم خصوصی به گروه کوچکی از افراد • شرح یا توضیح یک موضوع برای مطالعه ی شخصی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

• دورتر از مورد دیگری از نوع خودش در بُعد فاصله ( صفت ) • در یا آن سوی یا سمت دوردست از چیزی ( قید )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

• با وجود شرایط حاکم • بدون توجه یا در نظر گرفتن • بدون در نظر گرفتن مشکلات احتمالی • انجام کاری با وجود مشکلاتی که حتی می توانست باعث توقف شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

• زمان صرف کردن برای بهبود یا تولید چیزی • تحت تأثیر قرار دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی را صریح یا واضح در گفتار یا نوشتار بیان کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. انجام دادن یا برآورده کردن ( یک عمل، وظیفه یا عملکرد ) • انجام دادن کاری به نحو احسنت یا با یک استاندارد مشخص • رابطه جنسی موفق یا رضایت بخش با ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

"در" یا "به" یک منطقه یا مکانی که سرپوشیده یا محصور نیست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدون تردید و تأمل صریح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی وقت است که یک دیگر را ندیده ایم ( از زمانی که صحبت کرده ایم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خیلی وقت است که یک دیگر را ندیده ایم ( از زمانی که صحبت کرده ایم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

با اشتیاق در انتظار ( چیزی ) بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

می خواهید کاری را انجام دهید یا چیزی را داشته باشید، حتی اگر می دانید ممکن است احمقانه یا اشتباه باشد.

پیشنهاد
٢

رفتن و آوردن کسی یا چیزی از جایی که منتظر شما هستند یا برای تان گذاشته شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

• تولید یک نسخه ی مکتوبِ کامل یا رسمی از چیزی • افزایش ارزش اسمی سهام یا کالا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اتاقِ عملِ جراحی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

با موفقیت با مشکل یا احساسی، کنار آمدن یا کنترل کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بیان احساسات، افکار یا ایده های شخص، به ویژه در نوشتن، هنر، موسیقی یا رقص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تلاش برای به دست آوردن یا برنده شدن چیزی با شکست دادن یا ایجاد برتری بر دیگران.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

انجام کاری بدون نمایش احساس و نظر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فهرستی از موارد مورد نیاز، کارهایی که باید انجام شوند یا نکاتی که باید در نظر گرفته شوند که به عنوان یادآوری استفاده می شوند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نموداری که در آن اطلاعات به صورت بصری نمایش داده می شود و معمولاً ایده مرکزی در وسط قرار می گیرد و ایده های مرتبط، در اطراف آن چیده شده اند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مجموعه ای از موارد موجود برای انتخاب انتخاب کالایی در یک مغازه، در بین کالاهای موجود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقاشی شده توسط یک شخص، نه یک ماشین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای تأکید بر این که چیزی باید در زمان خاصی یا قبل از آن اتفاق بیفتد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی که سپس پیش می آید موارد ذکر ( لیست ) شده در این جا ( معمولاً با کولون ( : ) برای فهرست کردن چیزها استفاده می شود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بازی یک تیم ورزشی در زمین خود - بازی خانگی یک تیم ورزشی ( به جای مسابقه در زمین تیم حریف )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تدریج بهتر و موفق تر شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

• ترک کردن ( بخصوص بخاطر مانع شدن دیگران ) • شروع به انجام دادن چیزی جدید یا پیشرفت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوفته های تو پُرِ پیچیده شده در خمیرِ ورنیامده ی نازک، در غذاهای روسی است. همچنین به عنوان "قلب غذاهای روسی" نیز توصیف شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک غذای اسپانیایی شامل: برنج، زعفران، مرغ و غذاهای دریایی و. . . که در یک تابه ی کم عمقِ بزرگ سرو می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

• حاوی مقدار زیادی خامه • شبیه رنگ کِرِم ( غلظت و رنگ )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک غذای ایتالیایی از برنج پخته شده در آبگوشت با موادی مانند سبزیجات و گوشت یا غذاهای دریایی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساسِ پس از لمس چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک غذای عربی ( مخلوط برنج ) است که معمولاً در تمام کشورهای شبه جزیره عربستان به عنوان یک غذای ملی در نظر گرفته می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

صفت مقایسه ایِ spicy: تندتر، ادویه دارتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

• بی اشتها کردن ، غیر اشتهاآور ، کور کردن اشتها ( غذایی که عطر جذابی ندارد و شما را به خوردن آن، وا نمی دارد ) • غیر جذاب و ناخوشایند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقاوم در برابر زنگ ( لکه ) و خوردگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اشتهاآور Br: appetising Us: appetizing

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی پاستا ( احتمالاً یکی از قدیمی ترین انواع آن ) ، متشکل از ورقه های پهن و مسطح که شامل مواد پُر کننده ای مانند: گوشت چرخ کرده، سس گوجه فرنگی، سبزی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

to take a long time a very long time مدت بسیار طولانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژگانی، دارای محتوای معنایی هستند که به معنای جمله ای که در آن حضور دارند، کمک می کنند [در زبان شناسی].

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شامل یک یا چند کانتینر که با هم ترکیب می شوند تا با حذف دیوارها، ساختار مسکونیِ سنتی تری ایجاد کنند.

پیشنهاد
٤

یک سازه ی مسکونی، ساخته شده از کانتینرهای بازیافت شده ی حمل و نقل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

برای اطمینان از این که دیگری، چیزی را فراموش نمی کند ( تفاوتش با remember ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

memorise ( British ) , memorize ( American ) به خاطر سپردن / حفظ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

• توانایی که ذهن، اطلاعات را ذخیره و به خاطر می آورد • چیزی که از گذشته به یادگار مانده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

- عصبانیت شدید کودک ( ونگ زدن ) - کسی که بسیار عصبی و ناراحت می شود و رفتار کودکانه دارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تمایل طبیعی ای که مادر باید در مورد فرزند یا فرزندانش، رفتار یا واکنش خاصی نشان دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مربوط به مادر ( به ویژه در دوران بارداری یا اندکی پس از زایمان )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

درصد بازدیدکنندگان یک وب سایت خاص که پس از مشاهده ی تنها یک صفحه ی آن، از سایت خارج می شوند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

رسیدن به یک مرحله یا موقعیت در دسترس قرار گرفتن به عهده گرفتن یک نقش یا عملکرد قرار گرفتن در میان کسانی که در حال اتمام کاری هستند کارکردن به روشی مش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دنباله ای از نقاشی ها ( به طور معمول با برخی از دستورالعمل ها و دیالوگ ها ) ، نمایانگر تصویرهای برنامه ریزی شده برای تولید یک فیلم سینمایی یا تلویزیو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

آواشناسی: اغلب با schwa ( شوآ - صدای /ə/ - نشانی که معرف حروف با صدای غیر موکد است - صدای مصوت بدون استرس - حرف صدا دار میان کلمه بدون تشدید ) تلفظ م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیگیری یا بررسیِ بیش از حدِ چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نوعی رقص با کفش هایی مجهز به صفحات فلزیِ کوچکِ متصل به کفِ کفش، که مشخصه آن؛ ضربات ریتمیک پا و پاشنه پا می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رقص دسته جمعیِ رسمی در زوج ها ( به عنوان یک تفریح و همچنین به عنوان یک فعالیت رقابتی محبوب )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابِ طنابی ( تابی که با اتصال طناب به یک شاخه درخت یا یک تکیه گاه ساخته شده باشد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مجموعه ای از بُرش های کوتاه از ویدئو ها که به روشی خلاقانه کنار هم گردآوری شوند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

حرکت با پرش نامنظم ( در نتیجه هیجان زدگی ) حرکت از یک سمت به سمت دیگر یا بی قراریِ آزار دهنده ( در نتیجه عصبی بودن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی میدان که مشخصه آن؛ قطر کم و سکوب های قابل عبور است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مسابقه ای که باید در آن بر موانع فیزیکی موجود در مسیر، غلبه کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

لمس کردن کسی که در حال فرار یا تعقیب است ( در بازی گرگم به هوا یا کبدی ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ورزش ملی افغانستان که در آن تیم هایی سوار بر اسب، لاشه بُزِ بی سر را به یک منطقه امتیاز گیری می رسانند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک بازی توپی بین دو تیم که اصول والیبال، فوتبال و ژیمناستیک را با موسیقی در یک ورزش، ترکیب می کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

درست شده از گوشت خوک ، خرس و بِیکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پذیرش یا مشارکت در یک چیدمان منظم / به صف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

داشتن دید واضح و مستقیم نسبت به چیزی یا مکانی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پیشنهاد برای خرید ( با قیمت کاهش یافته )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشنهاد شما برای نیازهای من، مناسب خواهد بود. ایده خیلی خوبی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

هاپرز رشته ای ( نوعی غذای سنتی مخصوص سریلانکا و جنوب هند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

• عدم اعتماد به نفس • ترس • تزلزل / عدم ثبات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کیفیت متفاوت و غیرمعمول بودن / چیز بی سابقه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

• افرادی با عقاید و رفتار معمولی • سنتی / روتین