ballroom dancing

/ˌbɔ:lru:mˈdænsɪŋ//ˌbɔ:lru:mˈdɑːnsɪŋ/

رقص های دونفره (مانند والس و تانگو)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: dancing performed by couples to a variety of social dances, such as the waltz, tango, or fox trot.

جمله های نمونه

1. Voice over They've been ballroom dancing in Cheltenham Town Hall for 50 years now.
[ترجمه گوگل]Voice over آنها 50 سال است که در تالار شهر Cheltenham می رقصند
[ترجمه ترگمان]اکنون پنجاه سال است که سالن ballroom در Cheltenham به رقص درآمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. First ballroom dancing, then golf, then polo and now chess.
[ترجمه گوگل]اول رقص تالار، بعد گلف، بعد چوگان و حالا شطرنج
[ترجمه ترگمان]ابتدا رقص رقص، سپس گلف، چوگان و حالا شطرنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But ballroom dancing is an activity that screams out for a band.
[ترجمه گوگل]اما رقص سالن رقص فعالیتی است که برای یک گروه فریاد می زند
[ترجمه ترگمان]اما رقص در حال رقص یک فعالیت است که برای یک گروه موسیقی جیغ می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was very fond of ballroom dancing, and of other things associated with the tripping of the light-fantastic.
[ترجمه گوگل]من به رقص تالار رقص و چیزهای دیگر مرتبط با رقص نور بسیار علاقه داشتم
[ترجمه ترگمان]من به رقص در حال رقص علاقه داشتم و چیزهای دیگر که همراه با رفتن نور چراغ قوه به من مربوط می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eg . 19 couples took part in the ballroom dancing competition.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال 19 زوج در مسابقه رقص سالن رقص شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]Eg ۱۹ زوج در سالن رقص شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'll bet your mom made you take ballroom dancing.
[ترجمه گوگل]شرط می بندم که مادرت تو را مجبور به رقص در سالن رقص کرده است
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم که مامانت مجبورت کرد رقص رو انجام بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A new ballroom dancing class is being held from 10:30 to noon in Room 10
[ترجمه گوگل]کلاس جدید رقص تالار از ساعت 10:30 تا ظهر در اتاق 10 در حال برگزاری است
[ترجمه ترگمان]کلاس رقص جدید از ساعت ۱۰: ۳۰ تا ظهر در اتاق ۱۰ برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I go ballroom dancing twice a week.
[ترجمه گوگل]من هفته ای دو بار به سالن رقص می روم
[ترجمه ترگمان]من فقط هفته ای دو بار رقص می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Travelling, Piano, Musical, Ballroom Dancing, House decoration!
[ترجمه گوگل]مسافرت، پیانو، موزیکال، رقص تالار، دکوراسیون خانه!
[ترجمه ترگمان]سفر، پیانو، موسیقی، رقص Ballroom، تزیین خانه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Michael: You are half right. I am going ballroom dancing!
[ترجمه گوگل]مایکل: نصف حق با توست من دارم میرم تالار رقص
[ترجمه ترگمان] حق با توئه من رقص در حال رقص هستم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mary is a professor of ballroom dancing.
[ترجمه گوگل]مری استاد رقص سالن رقص است
[ترجمه ترگمان]مری استاد رقص باله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When for decorating the Ballroom dancing garment, will consider its dance characteristic and stage effect fully.
[ترجمه گوگل]هنگام تزیین لباس رقص سالن رقص، ویژگی رقص و اثر صحنه آن را به طور کامل در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]هنگام تزئین لباس رقص Ballroom، ویژگی های رقص آن و تاثیر مرحله را به طور کامل مد نظر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He and his girlfriend are doing ballroom dancing.
[ترجمه گوگل]او و دوست دخترش در حال رقص در سالن رقص هستند
[ترجمه ترگمان]اون و دوست دخترش دارن رقص رو انجام میدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our friends say ballroom dancing is old - fashioned and that it's for old people.
[ترجمه گوگل]دوستان ما می گویند رقص تالار رقص قدیمی است و برای افراد مسن است
[ترجمه ترگمان]دوستان ما می گویند رقص در حال رقص قدیمی است و برای مردم پیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of classical dance for pairs
ballroom dancing is a type of dancing in which a man and a woman dance together, using fixed sequences of steps and movements.

پیشنهاد کاربران

رقص دسته جمعیِ رسمی در زوج ها ( به عنوان یک تفریح و همچنین به عنوان یک فعالیت رقابتی محبوب )
رقص کلاسیک ( رقصی که معمولا در سالنهایی مانند اپرا انجام میشود ) .
رقصهای دو نفره

بپرس