latest

/ˈleɪtəst//ˈleɪtɪst/

معنی: بعدی
معانی دیگر: آخرین، واپسین، پسین، صفت عالی: late، (قدیمی) رجوع شود به: last، دیر، دیر رس، تازه گذشته، آینده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: superlative of late.
مترادف: tardiest
متضاد: earliest
مشابه: final, last

(2) تعریف: most recent.
مترادف: newest
متضاد: old
مشابه: brand-new, current, freshest, hot, hottest, new, recent, up-to-date
اسم ( noun )
عبارات: at the latest
• : تعریف: the most recent news, development, information, or the like (usu. prec. by the).
مشابه: dernier cri, fashion, last word, new

- the latest in computer software
[ترجمه گوگل] جدیدترین نرم افزارهای کامپیوتری
[ترجمه ترگمان] آخرین نرم افزار کامپیوتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. her latest article discusses iran's economy
آخرین مقاله ی او اقتصاد ایران را مورد بحث (جستار) قرار می دهد.

2. her latest poem
تازه ترین شعر او

3. her latest poem is not up to par
آخرین شعر او به خوبی اشعار دیگر او نیست.

4. his latest book
آخرین کتاب او

5. his latest book has brought eulogies from the critics
کتاب اخیر او مورد ستایش هنرسنجان قرار گرفته است.

6. his latest poem is real magic
آخرین شعر او واقعا معرکه است.

7. his latest release is being shown in many cinemas
آخرین فیلم او را در بسیاری از سینماها نشان می دهند.

8. the latest fashions in woman's clothing
آخرین مد لباس های زنانه

9. the latest findings embodied in the new book
آخرین کشفیاتی که در کتاب جدید گنجانده شده است

10. the latest information (received) from the battle front
آخرین اطلاعات (اگهدادهای) رسیده از جبهه ی جنگ

11. the latest issue of this magazine
آخرین شماره ی این مجله

12. the latest news
آخرین خبرها

13. the latest news
آخرین اخبار

14. the latest number of keyhan
آخرین شماره ی روزنامه ی کیهان

15. the latest remedy for strengthening the country's economy
آخرین چاره برای تقویت اقتصاد کشور

16. the latest
آخرین،جدیدترین،شیک ترین

17. at the latest
حد اکثر

18. at the latest
حداکثر تا (زمان بخصوصی)

19. according to the latest census, the population of germany is more than eighty million
طبق آخرین سرشماری جمعیت آلمان از هشتاد میلیون متجاوز است.

20. according to the latest ruling of the court
طبق آخرین رای دادگاه

21. here is the latest news filed by our reporter in paris
این آخرین خبری است که توسط گزارشگر ما در پاریس گزارش شده است.

22. what is the latest news?
آخرین خبر چیست ؟

23. a report on the latest developements
گزارشی درباره ی آخرین رویدادها

24. he expounded on his latest theory for his students
او آخرین تئوری خود را برای شاگردانش شرح داد.

25. i always hear the latest rumors from him
همیشه آخرین شایعات را از او می شنوم.

26. this hotel offers the latest facilities
این هتل دارای آخرین تسهیلات می باشد.

27. he advised them of the latest reports
او آنان را در جریان آخرین گزارش ها قرار داد.

28. he collects stamps and his latest acquisition is a russian stamp
او تمبر جمع می کند و آخرین یافته اش یک تمبر روسی است.

29. how do you read the latest economic data?
برداشت شما از آخرین داده های اقتصادی چیست ؟

30. short skirts were then the latest mode
آن روزها دامن کوتاه آخرین مد محسوب می شد.

31. this is one of his latest records
این یکی از آخرین صفحه های او است.

32. by the way, how is the latest arrival?
راستی حال نوزاد چطوره ؟

33. he is one of the president's latest appointees
او یکی از آخرین کسانی است که توسط رئیس جمهور منصوب شده است.

34. the hotel is equipped with the latest means of comfort
هتل به جدیدترین وسایل راحتی مجهز شده است.

35. the soldiers eagerly drank in the latest news from the front
سربازان با اشتیاق آخرین خبرهای جبهه را دریافت می کردند.

36. to stock a shop with the latest fall fashions
فروشگاهی را دارای آخرین مدهای پاییزی کردن

37. a reporter must keep abreast of the latest news
خبرنگار باید از آخرین خبر آگاهی داشته باشد.

38. they will offer a clinic on the latest developments in computers
آنها یک دوره ی آموزشی درباره ی آخرین پیشرفت های کامپیوتر ارائه خواهند داد.

39. i will pay you by june at the latest
حداکثر تا ماه ژوئن به شما پرداخت خواهم کرد.

40. the autor favored us with a copy of his latest book
نویسنده یک نسخه از آخرین کتاب خود را به ما التفات کرد.

مترادف ها

بعدی (صفت)
subsequent, further, future, puisne, ulterior, latter, latest

انگلیسی به انگلیسی

• ultimate; most recent, most current, newest
latest is the superlative form of late.
you use latest to describe something that is the most recent thing of its kind.
you use at the latest to emphasize that something must happen at or before a particular time.

پیشنهاد کاربران

تازه ترین ( ها ) / آخرین ( ها ) / جدیدترین ( ها )
بیشتر برای اخبار، تکنولوژی و فشن استفاده میشه.
مثلا فرد اخبارگو میگه �آرش آخرین خبرهارو بهتون میگه�: Arash has the latest
آخرین داغ ترین ( تازه ترین )
اخیرترین
برای تأکید بر این که چیزی باید در زمان خاصی یا قبل از آن اتفاق بیفتد.
به روز ترین
💎 Latest : آخرین - جدیدترین - تازه ترین
در مقابلش واژه زیر میاد :
💎 Earliest : ابتدایی ترین - اولین - قدیمی ترین
* توی اینستاگرام احتمالا با این دو روبرو شده باشید. . .
امروزی
جدید
به روز
update
اخیراً
جدیدترین
تازه ترین
most recent. Mer
​the most recent or newest. Ox
تازه ترین اخبار the latest news
در مورد لباس : جدیدترین، بروز ترین، مد روز
The end of
آخرین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس