پیشنهادهای Ali_llj (٥٨)
نوزاش، نوازش کردن He patted his pockets pretending to look for his cigarettes
مادرخوانده
رشوه، زیر میزی پول دادن I want our boodle!
inspired الهام گرفته از ، برگرفته از Inspired by a true story
مات و مبهوت خیره ماندن به کسی یا چیزی Stare I'll thank you if you stop gawping at me
روحیه، خلق و خو I like your spirit, you are too brave and always looking for mystery
عالی، خوب، محشر، شگغت انگیز Everything is Tickety boo
پیچیده، سخت، دشوار Hard Complicated Severe
برای توضیف شدت زیاد چیزی It's a big fat nope به منظور اینکه جواب من نه قطعی
خپل، تپل Get your pudgy fingers off of me
پرده برداری از چیزی، آشکار شدن The truth will be uncovered
خراب کاری کردن، گند زدن، بهم ریختن چیزی
بزن بریم، بیا شروعش کنیم Let's go, let's dive in
انتخاب خودته، میل خودته
غرور، تکبر، بالیدن، مغرور بودن I got too much pride to say im sorry
این طرز نوشته اشتباه هست Head or tail:شیر یا خط
طفره رفتن، اجتناب کردن Don't evade and answer my question right now
عازم به جایی بودن، به، به سوی I'm off to London
آفرین، مرحبا، عالی بود
حرف پوچ، چرند، حرف بی فایده Foolish talk, nonsense
کاری را بدون اشتباه و به بهترین شکل ممکن انجام دادن Tomorrow she has quiz and i know she'll ace it
ساده لوح نباش اینقدر، احمق نباش
نفس گرفتن، نفس کشیدن، نفسی تازه کردن، استراحت کوچیک کردن I can't take my breath since I'm pregnant
an enjoyable exciting علاقه، عشق، اشتیاق Your grandmother was my zing
همون hide and seek هست که بمعنی قایم موشک بازی کردن Hide:قایم شدن Seek:دنبال چیزی گشتن، پی چیزی بودن، جست و جو کردن
تجدید نظر کردن، نظر خود را پس گرفتن، بازنگری کردن
حرف مفت زدن، چرند گفتن، مضخرف گفتن
رها کردن، ول کردن، آزاد کردن Releas him guys
بشکن زدن با انگشتان Whenever i hear this song, i wanna snap my fingers
بی خیال، خونسرد، ریلکس، آروم Someone who doesn't know how to react Relax
جرعت، جربزه، جیگر داشتن I need enough gut to tell her that i love her
خسته، خسته شدن از، وا دادن I'm sick of waiting for miracle
An expression of annoyance or disappointment ( like we say pif in farsi )
جشن، مراسمی باشکوه، کنسرت
باهم درست حرف بزن، خوب حرف بزن
از اول، از همون ابتدا I didn't like that shoes from the get go
خرابه، مشکل داره Broken
چشم، به روی چشم، حتما
ترشرو، عصبانی، دلخور، کینه Ypu don't have to get huffy I'm just trying to help
پاچه خواری، خایه مالی Don't get all slobbery, no one likes a kiss ass!
تیر کشیدن، درد، قلنج When i got twinge in my neck i turn my neck around
بی خیال شو، بس کن، ادامه نده، کشش نده
به معنی آره و بله هست بعضی وقتا برای جلب توجه هم میشه مثل: هی، هی تو Aye u
گرفتن، اسیر کردن، بازداشت کردن Seize him!
ور زدن، پر حرفی کردن، تند و سریع و پشت سر هم حرف زدن، وراجی کردن، هذیان گفتن
از دست دادن زمان و وقت، تاخیر کردن Don't dally my friend, we've got a lot to do
هدف، مسئولیت my objective was to mop the house but now it's your turn
دست خط، طرز نوشتن I can write as well but my penmanship isn't good enough
حرف تو خالی، حرف یامفت، مزخرف، چرند
در جریان بودن، در جریال حل شدن، در راه انجام شدن !The game is afoot