تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بینش دهی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکه های بهم پیوسته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسترمند - زمینه مند - دارای بستر یا زمینه - بسترگرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی همراه ، فاقد ملازم یا مشایع ، تک ، تنها، تک و تنها، بدون همراه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیزواره کردن - حالت مادی دادن - از ذهنیت به عینیت رساندن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

الزام - باید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قابلیت ارجاع - ارجاع پذیری - اشاره پذیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( روانشناسی ) کردار انگیزانه - وابسته به میل و رغبت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جان گرفتن - سرحال آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

اعتیاد به کار - وابسته کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

چگونگی انجام کار، حالت انجام کار، راهکار، شیوه انجام کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

خط مقدم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودمختار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

سهم یاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیوستار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

توهین کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

پاداش، بن، هدایای نقدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قائم مقام حوزه عملیات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مدیر ارشد - هیئت عامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

رشته ای - حوزه ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

تبعیت، اطاعت، پایبندی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زدگی. به عنوان مثال دریا زدگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نیرویی که ارزش برابری داشته باشد. نیروی همتراز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نمایه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دور از used to describe a situation in which two people, companies, etc. operate separately from each other

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تامین کننده مالی a person or an organization that provides money to pay for an activity, event, or group

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تزئین مرکزی - بخش عمده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to spend time on problems that need to be dealt with quickly, instead of working in a calm, planned way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کل گرایانه - به طور همه جانبه