پیشنهاد‌های افشین حاجی طرخانی (٨٨٤)

بازدید
٢٨٣
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

از آن زمان، ازآنجا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

صحنه آهسته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

اصطلاح: 1 - روی دادن 2 - سرانجام مشخص شدن، شناخته شدن، کشف شدن 3 - رفتن 4 - آمدن، حضور یافتن https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دوره ی زمانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح: کسی را به دردسر انداختن، اذیت کردن، در مخمصه انداختن. . . https://www. macmillandictionary. com/dictionary/british/headache

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مالِ . . . that of a human: مال انسان جایگزین: s'

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اصطلاح ) : پذیرفتن و تحمل کردن چیزی مثل یک شوک یا ضربه یا خبر بد. https://www. italki. com/question/132335

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

( اصطلاح ) : چیزی که بر سر آن مناقشه شدید و طولانی مدتی در جریان است. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/a - bone - of - content ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اصطلاح ) : داستان اینطور شنیده شده، روایت شده https://www. merriam - webster. com/dictionary/the story goes

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( اصطلاح ) : 1 - به آرامی موفق به کاری شدن 2 - به زور بر کسی یا چیزی غلبه کردن 3 - کسی را از سازمانی حذف کردن ( به روشهای غیر مستقیم ) https://www. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کل یالدار ( نوعی گاو )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

از ویکی پدیا، دانشنامهٔ آزاد دود و آینه استعاره ای از توصیف یا توضیح فریبنده، متقلبانه، یا موهومی است. نام این استعاره از تردستی شعبده بازان نشئت گر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به خاطر، به علت https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/in - the - light - of - sth

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

علاوه بر معانی دوستان در بالا، معنی: ناگهان می دهد. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/a - matter - of - something

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

حداقل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

از نسلِ . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

احتمالاً

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اصطلاح ) : در جای خود، در جای درست، صحیح، اصلی خود. https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/in - position

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اصطلاح ) : 1 - از ابتدای ابتدا 2 - بلافاصله https://idioms. thefreedictionary. com/out of the chute

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به عنوان فعل: به زور جای دادن، به زور شامل شدن، فشرده کردن، خلاصه کردن در چیزی کم جا. https://www. merriam - webster. com/dictionary/shoehorn

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

گسترش یافتن https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/radiate

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح: هرگز نه، به هیچ روش و طریقی ناممکن. https://idioms. thefreedictionary. com/not by a long shot

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - به شدت خجالت آور 2 - به شدت دردآور 3 - فوق العاد استادانه و با جزئیات. https://www. dictionary. com/browse/excruciatingly

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

زیست شناسی: اندامی اولیه یا بخشی از بدن که در طول خردفرگشت دیگر نیازی به آن نیست و در واقع اضافی است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

( اصطلاح ) : معادل: تند نرو! پیاده شو با هم بریم! https://www. ldoceonline. com/dictionary/not - so - fast

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - با تمرکز و آگاهی 2 - بسیار عمدی و سنجیده شده https://en. oxforddictionaries. com/definition/studiously

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اصطلاح: ارائه کردن، فراهم کردن، قربانی کردن ( در راه خدا ) ، تشکر کردن https://www. yourdictionary. com/offer - up

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

( اصطلاح ) : امیدوار بودن به بهبود شرایط یا نتیجه ی مطلوب به رغم نامحتمل بودنش. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/hope - for - ...

پیشنهاد
٢

( اصطلاح ) : در حال شکست خوردن، خرد شدن، معمولاً برای بیان وضعیت بد چیزی. مشابه: be falling apart at the seams https://www. ldoceonline. com/dicti ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازو پیمایی کپی ها ( میمون سانان ) . brachiation

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) : 1 - صاف شدن یا صاف بودن چیزی ( به درازا ) 2 - کج شدن بر اثر باد https://www. merriam - webster. com/dictionary/lie along

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازسازی شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اصطلاح ) : 1 - برای بیان دورانی که گذشته. 2 - برای اشاره به افراد یا چیزهایی ( مثل درد ) که می آیند و می روند. گذشته: came and went https://www ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اصطلاح ) : تمام آنچه که یک نفر می داند. / تا جایی که یک نفر می داند. برای بیان اینکه یک نفر اطلاعات کمی دارد مشابه: for all we khow https://www. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

( اصطلاح ) : برای بیان وقوع حتمی چیزی در آینده: تنها به زمان نیاز دارد. معادل just a matter of time https://dictionary. cambridge. org/dictionary/en ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

( اصطلاح ) : اگر در زمانی. ( آینده ) https://idioms. thefreedictionary. com/if and when

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

دوپا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بازیابی شده، بهبود یافته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کاملاً

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اصطلاح: a haul, quite a haul 1 - چیزهای زیادی که خریده می شوند یا بدست می آیند. 2 - کالاهای غیرقانونی 3 - برای اشاره به ویدیوی آنلاینی که خریدهای ان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کپی مانند. کپی: ape

پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) : 1 - دخیل نکردن خود در موضوعی 2 - قادر به ورود نبودن در موضوعی https://idioms. thefreedictionary. com/not touch with a ten - foot pole

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح: آزمون مرغابی نمونه ای از استدلال استقرایی است با این بیان که: �اگر چیزی شبیه اردک به نظر می رسد، مثل اردک شنا می کند و صدای اردک درمی آورد، آ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

زندگی در درختان، درختی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اصطلاح ) : سر خوردن یا کشیده شدن پیوسته و به سمت جلوی چیزی https://idioms. thefreedictionary. com/sweep along

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

( اصطلاح ) : 1 - فرد احمق یا بی شعور 2 - اشاره به حرکت دوپایی و کشیده شدن دستان بر زمین برخی گوریل ها یا میمون ها. https://en. oxforddictionaries. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( اصطلاح ) : میانگین یا بخشی از چیزی را درنظر گرفتن. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/split - the - difference

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

( اصطلاح ) : 1 - یک فرد باهوش یا پرانرژی 2 - برای طنز: یک فرد احمق https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/bright - spark

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

بهینه