پیشنهادهای ابوذر (٢٤١)
مهمان نواز
کسری از ثانیه
دنیای بیکران
غرق در کار
یک سر و گردن بالاتر
پول دستی دادن
درد دل کردن
دوست دوران خوشی ها
نهایت دقت
اقصی نقاط دنیا
بیشتر ، خیلی بیشتر
بعصی اوقات، گاهاً
غرق کردن ، در برگرفتن
بدجور سرد
هدف گذاری کردن
سلیس
etc et cetera
شکارچی غیرمجاز
شکار غیر مجاز
اون هم از همه جا
مراقبت کردن مواظبت کردن
منابع علمی و ادبی
به حال خود رها کردن آزاد گذاشتن
حال و هوا
مطابق نظر و سلیقه من
چقدر زمان زودگذر است
یک سر به خاطراتم میزنم خاطراتم را مرور میکنم
من خوش بین هستم
حقوق آبرومند حقوق در شاءن
محترم
قطع رابطه کردن
به بهترین حالت
با نااُمیدی نا اُمیدانه
در نزدیکیِ
حرکات موزون
ارائه دادن
طیف گسترده
To improve
استرس را در نطفه خفه کردن مانع ایجاد استرس شدن
به شدت لذت میبرم
بی عیب بدون کم و کاستی
شکل ظاهری
بد قواره بدسایز
In a stylish manner
تَفت دادن ( در روغن )
خورشت
تصادفی شنیدن
بد جور گیر کردن در کاری ( عامیانه ) مثل چی در گِل گیر کردن ( عامیانه )
اعصاب کسی را بهم ریختن
تنها و هول هولکی