پیشنهادهای ابوذر (٢٥١)
جوگیر شدن
خورشت
hone a skill تسلط پیدا کردن بر یک مهارت
لباس رسمی پوشیدن تیپ رسمی زدن
مراقبت کردن مواظبت کردن
بازه زمانی
منابع علمی و ادبی
از جایی به جایی دیگر رفتن ( در جهت جنوب )
کسی را ناراحت کردن، کسی را نا امید کردن
هدف گذاری کردن
لباس غیر رسمی خودمانی پوشیدن
به عقب برگرداندن فیلم یا نوار کاست برای دوباره دیدن یا شنیدن
to relax completely استراحت کردن
قشر
به وضوح
در کنار من
خوش برخورد
من به شخصه من شخصا
صمیمی ، خودمانی
وقت گذرونی
Crave , desire آرزو داشتن
بکر دست نخورده
کلاس برداشتن
مد زودگذر
گذشته را به یاد آوردن
با نااُمیدی نا اُمیدانه
شامل بودن، دارا بودن
ناکارآمد
طیف گسترده
عاشق خرید
منجر شدن
پذیرایی
چیزهای ناخوشایند
مهمان نواز
تصادفی شنیدن
بد جور گیر کردن در کاری ( عامیانه ) مثل چی در گِل گیر کردن ( عامیانه )
گذر کردن، عبور کردن
به ذهن رسیدن
پاک شدن لک یا کثیفی
شرایط ، ضوابط
کوه نوردی
ارائه دادن
با عصبانیت از جایی رفتن
به عنوان مهمان خونه کسی برای یک شب خوابیدن
بدل کار
Compulsory course درس اجباری
حال و هوا
حضور پیدا کردن حضور بهم رساندن حضور داشتن
محترم
به گونه ای که جوری که