پیشنهادهای A.C.E (٧٠٠)
همیشه به نظر میاد بقیه مردم در موقعیت بهتری از شما هستند ، مرغ همسایه غازه
مردم نباید مردم دیگر را به خاطر نقصی که خودشان هم دارند انتقاد کنند ، رطب خورده منع رطب کی کند
ریشه اصطلاح از اینه که وقتی پول کمتری خرج کنی غذای کمتری میخوری و لاغر میشی که باعث میشه کمربندتو تنگ تر ببندی
داشتن یک توضیح برای چیزی که قبلا نمی تونستید بفهمید
الان ناخوشاینده ولی درآینده خوب میشه
یه چیز جدید، هیجان انگیز تر ، متفاوت و خوشایند
شروع بدی داشتن ( در یک رابطه یا فعالیت )
متوقف کردن کسی از انجام کاری که آنها برنامه ریزی کرده بودند که انجام بدهند ، تمام شده یا پایان یافته در نظر گرفتن ، نشان دادن اینکه چیزی دیگه اهمیت ن ...
بهتره چیزی که خودت داری رو نگهداری بجای اینکه ریسک از دست دادن اون رو بپذیری برای این که تلاش کنی که بیش تر داشته باشی
دور بودن از کسی که دوست داری باعث میشه بیشتر اونها رو دوست داشته باشی
یک کار سخت که زمان و انرژی زیادی برای انجام شدن میبره
1. کسی که باهوشه یا بامهارته طوریکه هیچ کس نمی دونسته یا پیش بینی نمی کرده 2. کسی که پیش بینی نشده مسابقه رو میبره
راست کار خودته
ایجاد کردن یک موقعیت بحرانی یا مشکل دار ، کاری کنی یا چیزی بگی که باعث دعوا و ناسازگاری بین مردم بشه
بودن در شرایط مساوی ( معمولا شرایط سخت )
کسانی که همه وقتشان را صرف کار می کنند یک آدم خسته کننده می شوند و برای سلامتی آنها بد است
خیلی سرت شلوغ باشه، پر مشغله
یک جایی که در اونجا احساس راحتی می کنی
یه موقعیتی که ناواضح و ناشناختست که ممکنه خطرناک یا سخت باشه
روابط خانوادگی از روابط دیگر قوی تر است
اگه تو کمکم کنی منم بهت کمک می کنم
کارمندانی که در اداره کار می کنند و کار فیزیکی انجام نمی دهند
پیشرفت زیاد و قابل توجهی کردن
گفتن چیزی که خیلی وقته می خواستی بگی و بعد از گفتن اون چیز احساس بهتری کردن
چیزی رو همینجوری که به نظر میرسه قبول کنی بدون اینکه فکر کنی ممکنه کاملا اونجوری که به نظر میرسه نباشه
همیشه مورد سرزنش و انتقاد بودن برای هر اتفاقی که رخ می ده
همکاری کردن با هدف به دست آوردن چیزی
خیلی هیجان انگیز تر و جالب تر از مردم معمولی
کسایی که شبیه هم نیستند و خیلی متفاوتند به یکدیگر جذب می شوند
قابل قبول و روش محترمانه حرف زدن درباره یک گروه اجتماعی خاص ، رفتار با دقت که جلوگیری می کنه از حساسیت یا توهین
پر از سرعت و هیجان ، با انرژی نامحدود
نامربوط و بی اهمیت نسبت به موضوعی که داره بحث میشه
درگیر شدن در فعالیت موفق دیگری یا انجام دادن کاری مشابه با آن برای به دست آوردن موفقیت مشابه
خیلی زیاد تلاش کردن ، خیلی کار کردن برای انجام دادن چیزی
اگر افراد زیادی روی چیزی کار کنند آن را خراب می کنند
سود بردن از دوچیز متفاوت به طور همزمان
یک مکان دورافتاده و کمتر شناخته شده، مکانی که دوره از جایی که مردم زندگی می کنن یا میرن
گنده دماغ، طرف از دماغ فیل افتاده ، از خود راضی ، از خود متشکر، افاده ای
با فداکاری زیاد یا با انجام کاری ناخوشایند برای به دست آوردن چیزی ، گرون تموم شدن چیزی
مشتاق و هیجان زاده برای انجام کاری
کسی را مجبور می کنی که درستی حرف خود را ثابت کند یا ثابت کنند که کاری رو که می گویند انجام خواهند داد بخاطر اینکه اونها رو باور ندارید
برای کار :کساد، کم رواج، خیلی موفق نبودن برای اشخاص: آرام و افسرده، دل مرده، ناراحت بودن و انرژی نداشتن
با یکدیگر تفاهم داشتن یا از یکدیگر خوش آمدن به طوری که از ابتدا باهم دوست صمیمی و نزدیک بشید
یک چیزی که نشون میده جامعه الان بدتر از چیزیه که قبلا بوده
اطلاعات یا توصیه خواستن از کسی که بیشتر از شما در اون زمینه میدونه
یک چیزی که ته نداره و هرچیزی که بندازی توش ناپدید میشه ، یک منطقه ای که چیزی درش گم میشه و دیگه پیدا نمیشه
کسی که دیده نمی شود فراموش خواهد شد
کسی که دوست نداره با بقیه باشه ، کسی که دوست داره کارهاشو خودش انجام بده نه با مردم
آخرین کاه ( که کمر شتر را میشکند ) ، رسیدن کارد به استخوان، تجاوز از حد
خیلی خرج کردن معمولا بدون فکر کردن درموردش