پیشنهاد
١

با چرب زبانی کردن چیزی را از کسی گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

If you describe someone or something as the cat's whiskers or the cat's pyjamas, you mean they are the best person or thing of their kind

پیشنهاد
٦

To say or do something that offends, upsets or embarrasses someone else. To say something inappropriate

پیشنهاد
٧

گفتن یه چیز نامناسب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

آخرین اجرای عمومی یا حرفه ای قبل از بازنشست شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

You do it very quickly and without thinking carefully about what you are doing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی ناامید، ناراحت یا افسرده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

To move in a dramatic or affected manner

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ادامه دادن با وجود کمبود انرژی و اشتیاق To be continuing to operate with no or very little enthusiasm, energy, or resources left. I've been paintin ...

پیشنهاد
٧

تشویق کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

used when you are offering to shake hands with somebody because you agree with them or want to praise them

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودداری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر بازیکن توپ را قبل از صدای زنگ رها کند ( در لحظات پایانی بازی ) و بعد از اینکه زنگ پایان بازی به صدا درآمد توپ وارد سبد شود امتیازش محسوب می شود ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

To diminish one's enthusiasm, excitement, or positive outlook ( about something ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نا امیدم کرد، انرژیمو گرفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تماس گرفتن مثال:the line is busy—I can't get through

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تمام کردن I can't wait till I get through school

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصلأ حرفشم نزن

پیشنهاد
٧

Difficult to understand or describe because it's not clear or focused enough

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کسی یا چیزی که شدیداً ناخوشایند و غیر قابل تحمله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

The expert or the best

پیشنهاد
٢

خیلی خوشحال و راضی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Money in form of cash or notes , not cheque or credit card

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Money in form of cash or notes , not cheque or credit card

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به طور مداوم و برای مدت زمان زیادی گریه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Cry alot ( informal )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Cry alot ( informal )

پیشنهاد
٣

Something that make a good thing even better

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی ارزش یا کم ارزشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تازه تمام کردن چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Doing something extremely well, better than they had hoped

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

عالی عمل کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کاملا سالم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاملا آماده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Not know what to say ندونی چه چیزی و بگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

روحیه ماجراجویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

محدود کردن کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کارش تمومه

پیشنهاد

Remember the past nostalgically به یاد آوردن خاطرات قدیمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Pay for something yourself خودت پول چیزی رو پرداخت کنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کارت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

فریب دادن بقیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

وانمودکنی ضعیف تر یا قوی تر از چیزی که هستی هستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یه موقعیتی که ناواضح و ناشناختست که ممکنه خطرناک یا سخت باشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

هیچ پیشرفتی نکردن ، هیچ بازده یا نتیجه موفقی نگرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مردم فکر می کنن که کار بدی کرده اید و این را در آینده به یاد خواهند داشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تاثیر منفی طولانی مدت یک اشتباه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک دفعه ای متوجه چیزی شدن یا قبول کردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اعتقادات دینی خود را عوض کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فهمیدن یه چیز خنده دار و اینکه به نظرت خنده دار بیاد